نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دکترای ادبیات تطبیقی و ادبیات جهان، دانشگاه رنمین، پکن، چین.

10.22054/jrll.2024.82511.1116

چکیده

گلستان سعدی از دیرباز در کشور چین به‌ویژه در جامعۀ مسلمانان این کشور، جایگاه ویژه‌ای داشته است. این کتاب دست‌کم از نخستین‌دهه‌های قرن هشتم قمری/ چهاردهم میلادی منبع اصلی آموزش زبان فارسی در مدارس اسلامی چین بوده است. علی‌رغم پیوند عمیق گلستان با جامعۀ مسلمان چین، نخستین ترجمۀ رسمی آن به زبان چینی در قرن بیستم و در سال 1947 توسط آخوند وانگ انجام گرفت. از آن پس تاکنون، گلستان سه بار دیگر توسط شوئه جیان‌فو، یانگ ون‌بائو، و جانگ هونگ‌نیان به زبان چینی برگردانده شد. ترجمه‌های واپسین نیز علی‌رغم بهبود همچنان دارای کاستی‌هایی هم در سطح "زبان" و هم در سطح "ساختار شکلی" متن هستند. در پژوهش حاضر، برای نخستین‌ بار چهار ترجمۀ یادشده با متن مصحَّح غلامحسین یوسفی از گلستان سنجیده و با ارزیابی زبانی-ساختاری آن‌ها سعی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: در برگردان گلستان به مثابۀ یک متن ادبی از "زبانِ" فارسی به "زبان" چینی، فاصلۀ زبانی- ساختاری ترجمه با متن مُتَرجَم در چه سطوحی قابل طبقه‌بندی است؟ و آیا همسویی ایدئولوژیک مترجم با مؤلف متن، معیاری لازم و تعیین‌کننده در ترجمۀ متنی ادبی از زبان فارسی به زبان چینی است؟ نتایج پژوهش نشان داد که عمده‌ترین مشکلات این ترجمه‌ها از منظر زبان و ساختار ذیل پنج سطح: 1. تغییر جنسیت ضمائر؛ 2. خطا در ترجمۀ اشخاص و اماکن؛ 3. افزودن تفاسیر شخصی مترجم به متن مُتَرجَم؛ 4. حذف‌ ایدئولوژیکی عبارات و حکایات؛ و 5. تغییرات در تعداد و ترتیب حکایات قابل طبقه‌بندی است. هم‌چنین برخلاف باور عمومی و تصور اولیه ترجمه‌های مترجمان غیرمسلمان چینی علی‌رغم کاستی‌ها به دلیل روش‌شناسی ترجمه‌هایی کم‌لغزش‌تر و نزدیک‌تر به متن متُرجَم بوده‌اند و ترجمه‌های مترجمان مسلمان خاصه در لغزش‌های زبانی، تغییر ضمایر، و نیز حذف‌های ناشی از ملاحظات اعتقادی فاصلۀ چشم‌گیری با متن اصلی دارند. یافته‌های این پژوهش بر اهمیت بازنگری ترجمه‌های آثار کلاسیک فارسی به زبان چینی توسط متخصصان ایرانی تأکید دارد.

کلیدواژه‌ها

. مقدمه

تا‌کنون چهار ترجمۀ رسمی از گلستان توسط مترجمان چینی انجام پذیرفته است: دو ترجمه توسط دو مترجم فارسی‌دان مسلمان، و دو ترجمه از مترجمان غیرمسلمان، یکی با واسطه از زبان انگلیسی و دیگری مستقیماً از زبان فارسی. تاکنون این ترجمه­ها بررسی نشده و مقایسه‌ای روی آن‌ها صورت نگرفته است. در میان چینی­های علاقه­مند به گلستان در این‌باره که کدام ترجمه به متن اصلی گلستان نزدیک­تر است، اختلاف نظر وجود دارد. نگارنده در این پژوهش به بررسی این ترجمه­ها، نشان‌دادن مغایرت­های زبانی و ساختاری آن‌ها با متن اصلی، حذف و اضافات، و دلایل احتمالی آن­ها پرداخته است. مقصود از "بررسی زبانی- ساختاری" بررسی متن ترجمه‌ها از منظر تناسب انتخاب معادل‌های چینی در سطح واژگان و نحو زبان، و نیز میزان مطابقت یا تفاوت ترجمه‌ها با ساختار و پیکرۀ متن اصلی گلستان از نظر تعداد حکایت‌ها و بخش‌های حذف‌شدۀ حکایت‌هاست. در پایان خواهیم گفت که کدام ترجمه‌ها به چه دلیل کامل­تر و در برگردان متن گویاتر است. برای تطبیق ترجمه­ها با متن، گلستان مصحَّحِ غلامحسین یوسفی مرجع بوده و ترجمه‌های چینی گلستان با آن سنجیده شده‌است.

پرسش‌های پژوهش از این قرارند:

  1. 1. ترجمه‌های چینی گلستان سعدی از نظر دقت زبانی و انطباق با متن اصلی فارسی چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟
  2. چه خطاهای زبانی و مفهومی در این ترجمه‌ها دیده می‌شود و این خطاها چگونه بر انتقال محتوای گلستان تأثیر گذاشته‌اند؟
  3. گرایش‌های دینی و فرهنگی مترجمان مسلمان و غیرمسلمان چه تأثیری بر زبان و ساختار ترجمه‌ها داشته است؟
  4. کدام‌ یک از ترجمه‌های بررسی‌شده از نظر وفاداری به متن اصلی و انطباق با اصول ترجمه برتری دارند؟

فرضیۀ پژوهش این است که تغییرات زبانی مانند تغییر جنسیت ضمائر[1]، مکان‌ها و اشخاص به دلیل تطبیق با زمینۀ فرهنگی و مذهبی مسلمانان چین بیشتر در ترجمه‌های مترجمان مسلمان رخ داده است و ترجمه‌های غیرمسلمانان چینی به دلیل عدم‌تأثیرپذیری از ایدئولوژی مذهبی، دقت بیشتری در انتقال محتوای ادبی گلستان داشته‌اند. در عین حال، ترجمه‌های اخیر نیز با وجود رفع برخی از کاستی‌های ترجمه‌های پیشین، هنوز با مشکلات زبانی و مفهومی متعددی روبه‌رو هستند.

  1. پیشینۀ پژوهش

آلکساندر جباری در مقاله‌ای با عنوان «چینی‌سازی اسلام: ترجمه گلستان سعدی در چین مدرن» به بررسی تطبیق‌های فرهنگی و سیاسی ترجمه‌های گلستان سعدی به زبان چینی پرداخته است Jabbari, 2020: 6-26)). این مطالعه بیشترمتمرکز بر ترجمه‌ای است که توسط یانگ ون‌بائو در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. بر اساس نظر نویسنده، یانگ که از اعضای فرقۀ صوفی "جهریه" در چین است، متن اصلی فارسی را به نحوی تغییر داده که مفاهیم صوفی و اسلامی آن با آموزه‌های کنفوسیوسی و بودایی سازگار شود و همچنین به اقتضائات ایدئولوژیک دولت چین پاسخ دهد. برای مثال، موضوعات بحث‌انگیزی از جمله شاهدبازی و مفاهیم صریح صوفیانه حذف یا تغییر داده شده‌اند که این بخشی از فشارهای سیاسی و اجتماعی دولت چین برای "چینی‌سازی" اسلام بوده ‌است.

سارا الماسیه، دانش‌آموختۀ دانشگاه زبان و فرهنگ پکن، نیز در رسالۀ دکتری خود به بررسی صحت ترجمۀ چینی آیات قرآنی گلستان سعدی پرداخته است (Almasie, 2018). در سالیان اخیر برخی پژوهشگران چینی در مقالاتی صرفاً به معرفی ترجمه­های گلستان از نظر سال انتشار و بیوگرافی مترجم پرداخته‌اند و در این میان از نظر مقایسۀ متنِ ترجمه‌شده با متن فارسیِ  گلستان و صحت ترجمه و وفاداری مترجم به متن اصلی، تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است. در پژوهش پیش ‌رو برای نخستین‌بار و با رویکردی تازه چهار ترجمۀ چینی گلستان با متن فارسیِ آن بی‌واسطه و مستقیماً از دو زبان چینی و فارسی مقایسه و بررسی گردیده است.

  1. روش پژوهش

رویکرد تحلیل تطبیقی روش تحقیق به‌کارگرفته در این پژوهش بود. چهار ترجمۀ چینی از گلستان به‌صورت حکایت‌به‌ حکایت با نسخۀ گلستان به تصحیح‌ غلامحسین یوسفی مقایسه شد. فرایند تحلیل شامل بررسی دقیق ساختار زبانی، واژگان، سبک ادبی، و نحوۀ انتقال مفاهیم فرهنگی در هر ترجمه بود. ابتدا متن هر حکایت در نسخۀ اصلی فارسی به‌دقت تحلیل شد، سپس معادل‌های آن در هر یک از ترجمه‌های چینی استخراج و مقایسه گردید. نقاط قوت و ضعف هر ترجمه به همراه دلایل احتمالی آن‌ها شناسایی و تحلیل شد. در این بررسی معیارهایی نظیر دقت در انتقال معنا، وفاداری به سبک نویسندۀ اصلی، و قابلیت فهم مخاطبان چینی مدّنظر بود. این روش تحقیق امکان شناسایی الگوهای مشترک و متفاوت در راهبردهای ترجمه را فراهم نمود و تصویری جامع از فرایند ترجمه و میزان موفقیت هر مترجم ارائه داد.

  1. بحث و بررسی

تاریخ دقیق ورود گلستان به چین مشخص نیست، اما می­دانیم که «گلستان سعدی جزو اولین آثار کلاسیک ادبیات فارسی بود که از طریق جادۀ ابریشم و در ابتدا برای آموزش فارسی به فرزندان خود [بازرگانان] توسط بازرگانان ایرانی وارد چین شد» (زنجانی، 1381: 185). سپس «در دوران سلسله­های مینگ و چینگ، به‌طور گسترده از آن در آموزش­های مکتبی مسلمانان چین استفاده شد» (Zhang, 2017: 11). طبق گفتۀ پرفسور جانگ هونگ نیان، استاد فقید بخش فارسی دانشگاه پکن، «اولین ورود اشعار فارسی به چین احتمالاً از طریق سفیران دوستی در جادۀ ابریشم دریایی و زمینی اتفاق افتاده است. در سین کیانگ چین، اشعار مانی یافته شده است. نسخه­های قدیمی خطی شاهنامه و گلستان سعدی در موزۀ مسجد نیوجیه در پکن نگهداری می­شود. گفته شده که دانشمند مسلمانی به نام احمد برهان‌الدین قزوینی در سال 1208[2] آن­ها را از ایران آورده است» (همان: 8).

بر اساس گفتۀ سعدی (گلستان باب 5 حکایت16) وی شخصاً به کاشغر سفر کرده[3] و هنگامی که  جوانی از وی سخنی از سعدی را طلب می‌کند و سعدی در جوابش اشعار عربی می‌خواند، جوان پاسخ می‌دهد که اشعار سعدی در این زمین به زبان پارسی است. این موضوع نشان‌دهندۀ آن است که «سعدی از زمان حیاتش تاکنون مورد توجه مردم و ادبای اویغوری بوده و با توجه به اینکه 35 ٪ زبان اویغوری از کلمات فارسی تشکیل شده،گلستان نیز از دیرباز در سرزمین سین کیانگ جایگاه خاص خود را داشته است. از بین ترجمه­های گلستان به زبان اویغوری می­توان به گلستان سعدی ترجمۀ رحمت‌الله جاری، ادارۀ نشریات ملی، سال 1984 اشاره کرد» (سابقی، 1384: 79-98).

  1. 1. متن فارسی گلستان در چین

«کتاب گلستان در چین شامل دو نسخۀ اصلی است ]دو نسخۀ خطی که مرجع عمدۀ ترجمه بوده است].  کتابی با کاغذ زردرنگ که بدون تصویر است و به نام نسخۀ زرد شناخته می­شود و دیگری نسخۀ سفید که دارای ۷۱ تصویر و نسبتاً کامل‌تر است. نسخۀ زرد در مقایسه با نسخۀ سفید، ۵ حکایت کمتر دارد که این حکایات حذف‌شده شامل حکایت ۳۴ باب اول، حکایت ۲۸ باب دوم، و حکمت­های ۷۴، ۷۵، و ۸۶ فصل هشتم است. از این دو نسخه در چین به طور عمده استفاده می­شد، اما نسخۀ دوم (سفید) به دلیل کامل­تر بودن محتوا و داشتن ۷۱ تصویر زیبا که بازتاب‌دهندۀ فرهنگ ایرانی است، با اقبال بیشتری مواجه شده و برای خوانندگان گلستان لذت بیشتری را به همراه دارد» (Yang, 2017: 101).

 

 

4 .2. سه دورۀ گلستان‌پژوهی در چین

هم‌زمان با سپری شدن دوران ده‌سالۀ انقلاب فرهنگی چین و بازشدن فضای سیاسی کشور، نویسندگان چینی اجازۀ پرداختن به ادبیات خارجی را کسب کردند و در قالب مقاله و ترجمۀ کتاب، به معرفی این آثار از جمله گلستان سعدی پرداختند. بازۀ زمانی این پژوهش‌ها را می­توان به سه دوره تقسیم کرد:

  1. بازۀ نخست؛ دهۀ هشتاد و اویل دهۀ نود سدۀ بیستم میلادی است که نویسندگانی چون جانگ هویی چانگ[4]، جانگ هونگ نیان[5]، لیو جن[6] و... به معرفی شخصیت سعدی، زندگی‌نامه و آثار وی پرداخته‌اند.
  2. بازۀ دوم؛ از اواسط دهۀ نود تا اواسط دهۀ اول قرن 21 است که هم‌زمان با گسترش سیاست درهای باز در چین، موضوعات دیگری مانند جنبه­های صوفیانۀ اندیشه­های سعدی و نقش وی در جامعۀ مسلمانان چین مورد توجه بیشتری قرار گرفت. در سال 1999 ما پینگ[7] مقاله‌ای با عنوان «گلستان سعدی و نقش آن در شکل‌گیری اندیشۀ مسلمانان چین»[8] منتشر کرد. وی به نقل از نخستین مترجم گلستان، آخوند وانگ جینگ‌جای،[9] نوشته است: «گلستان، قطب‌نمای مسلمانان چین در مسائل اخلاقی است». او همچنین معتقد است که مسلمانان بی‌شماری از این کتاب، ارزش­های والای انسانی و نکات مثبت تربیتی را آموخته و گلستان در ارتقای اصول تربیتی جامعۀ مسلمان چین، نقش مهمی ایفا کرده است (Ma ,1999: 64).
  3. بازۀ سوم؛ از اواسط دهۀ اول قرن 21 تا کنون است که در آن اندیشه­های دو معلم بزرگ اخلاق در سرزمین پارس و چین، سعدی و کنفوسیوس، با رویکرد مطالعات بینافرهنگی با یکدیگر مقایسه شده‌اند. در سال‌های 2016 و 2017 با همکاری شهر کتاب تهران و مرکز مطالعات مسلمانان دانشگاه خه‌بی[10] چین، کنفرانس «سعدی و کنفوسیوس» در تهران و شهر خه‌بِی برگزار، و مقالات ارزنده‌ای در آن ارائه شد. هم‌زمان با این رویکردِ جدید پژوهشی، فِنگ فِنگ[11] در مقالۀ جالبی با عنوان «مقایسۀ اندیشه­های انسان‌دوستانه در گلستان و مِنگ زه»[12] شباهت­های این دو اثر برجسته را بررسی کرده است (Feng, 2020: 69).

4 . 3. معرفی و بررسی زبانی-ساختاری ترجمه‌های گلستان به زبان چینی

به علت نبود ترجمۀ گلستان به زبان چینی، این کتاب تا اواسط قرن گذشته در انحصار مدارس اسلامی چینی بود و غیرمسلمانان از آن بهره‌ای نمی­بردند؛ تا اینکه گلستان برای نخستین ‌بار در سال 1947 توسط وانگ جینگ‌جای،[13] دانشمند علوم اسلامی، به زبان چینی ترجمه شد و به صورت ستون هفتگی در مجلۀ اقوام هویی[14] چاپ و به جامعۀ غیرمسلمان چین معرفی شد. گلستان از آن پس سه بار دیگر به چینی ترجمه شد که در اینجا به معرفی و بررسی تمام آنها می‌پردازیم.

  1. 3. 1. ترجمۀ وانگ جینگ‌جای

وانگ جینگ‌جای[15] (۱۸۷۹-۱۹۴۹) یکی از دانشمندان برجستۀ اسلامی چین و استاد بزرگ آموزش اسلامی بود. او همراه با دا پُو شنگ[16]، هادِ چِنگ[17]، و ما سونگ‌تینگ[18] به عنوان "چهار دانشمند اسلامی بزرگ معاصر چین" شناخته می‌شوند. «وانگ جینگ‌جای به زبان‌های عربی و فارسی مسلط بود و در زبان‌های باستانی چینی و انگلیسی نیز تبحر داشت. او دانش عمیقی در تفسیر قرآن، حدیث، عقاید، فقه، کلام و تاریخ اسلام داشت و در بیش از ده مسجد در استان‌های هِبِی، پِکینگ، لیائونینگ، هِی‌لونگ‌جیانگ، تیان‌جین، شاندونگ، و تای‌پِی به عنوان امام جماعت خدمت و تدریس می‌کرد» (Yang, 2017: 103).  

ترجمۀ وانگ جینگ‌جای از کتاب گلستان با عنوان باغ سرزمین حقیقت[19] منتشر شد. او از این کتاب به‌عنوان منبع آموزشی علوم اسلامی و متنی برای تدریس زبان فارسی استفاده می‌کرد. این ترجمه به دلیل تأثیرات پررنگ آموزش اسلامی و حفظ ویژگی‌های زبان فارسی منحصربه‌فرد بود. او این ترجمه را ابتدا در مجلۀ خود، نشریۀ اسلام،[20] به صورت پیاپی منتشر کرد. در آوریل ۱۹۴۷، در ۶۸ سالگی، این سلسله ترجمه­ها از گلستان توسط انتشارات «نشریه و کتابخانۀ اسلامی نیوجیۀ پکن»[21] منتشر شد و به عنوان یکی از ترجمه‌های محبوب آن زمان و منبعی ضروری برای آموزش علوم اسلامی در مساجد چین از آن استفاده شد. در این کتاب برای هر حکایت عنوان جداگانه‌ای که بر موضوع آن دلالت می­کند نوشته شده، و مجموعاً سه بار در چین به چاپ رسیده است.  ترجمۀ بررسی‌شده توسط نگارندۀ این مقاله، چاپ سال 2017 انتشارات شانگ وو[22] است که با جلد پارچه‌ای نفیس در 259 صفحه به صورت تک‌زبانه چاپ شده است.

ترجمۀ وانگ جینگ‌جای به‌طور عمیقی متأثر از آموزش­های اسلامی بود و از تسلط او بر زبان چینی قدیم بهره می‌برد. این ترجمه در میان مسلمانان چین بسیار محبوب بود و به گستردگی در سراسر کشور منتشر شد. او در ترجمۀ خود، از اصطلاحات مورداستفاده در تعالیم اسلامی حوزه­های اسلامی چین استفاده ‌کرده بود که این خصوصیت باعث ‌شد ترجمه‌اش عمیق‌تر و با نیازهای مسلمانان بیش‌تر مطابق باشد. وانگ در ترجمۀ خود برخی واژگان فارسی را حفظ کرد تا ترجمه‌اش به متن اصلی نزدیک‌تر باشد. برای مثال برای نام اشخاصی مانند حضرت عیسی و حضرت یوسف، با اینکه معادل چینی آن در زبان چینی وجود دارد( 约瑟夫,yue se fu)(耶稣,ye su)وی ترجمۀ آوایی این اسامی را نوشته است(优素福,yuesefu)(尔撒,er sa)که این موضوع سبب ناشناخته‌ماندن این شخصیت برای مخاطب چینی می­شود.

در دوران انقلاب فرهنگی این ترجمه فراموش شد، اما پس از دورۀ اصلاحات فرهنگی و باز شدن فضای سیاسی کشور علاقه‌مندان به فرهنگ اسلامی این ترجمه را دوباره احیاء و با استفاده از زبان چینی معاصر آن را دوباره منتشر کردند. این نسخه‌ها فقط در مساجد یا کتابفروشی‌های اسلامی به فروش می‌رسیدند تا اینکه در سال ۲۰۱۷ و 2023 انتشارات چینی « هوآ وِن[23]» مجدداً آن را منتشر کرد. به‌طور کلی، ترجمۀ وانگ جینگ‌جای نقش مهمی در توسعۀ آموزش اسلامی در چین ایفا کرده است و به‌عنوان نخستین ترجمۀ چینی از گلستان به گسترش و انتشار این اثر در چین کمک شایانی کرد.

با توجه به اینکه در زمان وانگ جینگ‌جای، فرهنگ لغات فارسی-چینی کامل و مدونی هنوز تألیف نشده و منابع یادگیری زبان فارسی اندک بود، او نخستین کسی بود که چالش ترجمۀ گلستان را بر عهده گرفت. این ترجمه در مجموع نشان‌دهندۀ تسلط او به زبان فارسی است.

 کاستی‌های ترجمۀ وانگ جینگ‌جای

  1. 1. به دلیل نبودِ فرهنگ لغت فارسی-چینی کامل و مدون در آن زمان، وانگ در درک معنای برخی واژگان با دشواری­هایی مواجه شده است که این موضوع به ترجمۀ اشتباه (برای مثال استفاده از واژۀ چینی مَنتو馒头 (Wang,2017:69) که نام نوعی نان چینی است به جای طعام و نان یا ترجمۀ گلیم به لباس پشمی 毛衣 (Wang,2017:63)) یا استفاده از کلمۀ اشتباه جایگزین منتهی شده است. برای مثال در باب هشتم حکمت 35 شهر مرودشت را بغداد 巴格达(Wang,2017:211) ، باب هشتم حکمت 83 امام غزالی را انصاری安萨里 (Wang,2017:230) و دیار مغرب را که کشوری در شمال آفریقاست Tan a le坦阿勒城 (معادل این شهر یافت نشد) ترجمه کرده است.
  2. چون از گلستان به‌عنوان یک کتاب آموزشی در مدارس اسلامی استفاده می‌شد، قسمت‌هایی که مناسب تدریس در مدارس اسلامی نبودند یا احتمالاً با اعتقادات مسلمانان مغایرت داشتند، توسط او حذف شده یا ضمیر مذکر”他“به ضمیر مؤنث”她“ تغییر داده شده است که این موضوع بیشتر در باب پنجم (در باب عشق و جوانی) مشاهده می­شود. برای مثال در باب پنجم حکایت 2، بنده را که اشاره به غلام و مذکر است، به کنیز 仆妇pufu تغییر داده است (Wang, 2017: 133).
  3. با توجه به اینکه او مدتی طولانی معلم مدرسۀ اسلامی بود، در برخی موارد دانش و افکار خود را به متن اصلی افزوده است. مانند حکمت 49 در باب هشتم با این مضمون:

凡是感到忠言逆耳的,他就是愿听别人的责备。

在忠言入不进你耳的时候,如果我侮辱你了,请你不要反抗。

(Wang, 2017: 216)

(هر کسی که نصیحت‌های صادقانه را ناخوشایند می‌داند، در واقع تمایل دارد سرزنش دیگران را بشنود. وقتی نصیحت‌های صادقانه به گوش تو نمی‌رسد، اگر تو را آزردم، لطفاً مقاومت نکن).

  1. علاوه بر حذف شماری از حکایات به دلایل مختلف اعم از ترکیب‌بندی در متن فارسی حکایات گلستان، مسائل ارزشی یا دشواری ترجمه (برای مثال عدم‌ترجمۀ قسمتی از دیباچۀ گلستان؛ حکایاتی بسیار مانند بخش شعری باب پنجم حکایت 6] (چون گرانی به پیش شمع آید ...) [ (یوسفی، 1368: 136) به دلیل دشواری ترجمه از این دسته حذفیات هستند)، مورد دیگر ادغام یا ترکیب حکایات در سرتاسر نسخۀ ترجمه‌شدۀ وانگ است که این موضوع سبب جابه‌جایی و مغایرت تعداد حکایات در مقایسه با متن اصلی شده که در جدول 2 به تفکیک باب­ها ذکر شده است.
  2. در چند مورد نیز مترجم از جانب خود حکایتی خارج از متن اصلی به متن ترجمه‌شده افزوده که شاید از نظر خود در راستای پیام حکایت اصلی بوده است. برای مثال در ابتدای حکایت 15 از باب اول که دربارۀ شکایت دوست سعدی از معیشت خود و تقاضا از وی برای وساطت در محضر پادشاه و تصدی منصب دولتی است ( حکایت 16 باب اول، یوسفی، 1368: 69) مترجم عنوان «گربۀ وحشی و شیر» را برای آن برگزیده و دو حکایت زیر را قبل از حکایت اصلی گنجانیده است:

有人对野猫说:“你为了什么胆敢跟狮子接近呢?”它说:“为的是吃它遗下的猎物,且仰仗它的保护不为仇敌所害。 ”有的对它说:“你既投到狮子的保护之下,且感激它的恩泽,那么你何不做进一步的接近,求它叫你入到它的伙里,列在特殊的仆辈一流。”它说:“我对它的猛扑总是感觉不安的。”祆教徒若燃火百年了,一旦投入,立刻被焚。

(Wang, 2017: 24)

 (شخصی خطاب به گربه وحشی گفت: چگونه جرئت می‌کنی به شیر نزدیک شوی؟ گربه گفت: برای اینکه از باقی‌ماندۀ شکارش بخورم و تحت حمایت او از دشمنانم در امان باشم.  به او گفتند: حال که تحت حمایت شیر هستی و سپاسگزار نعمت‌هایش هستی، چرا بیشتر به او نزدیک نمی‌شوی و از او نمی‌خواهی که تو را به گروهش بپذیرد و جزو خدمۀ ویژۀ خود سازد؟ گربه پاسخ داد: زیرا همواره از تغییر احوال و حمله ناگهانی او هراسناکم.

پیروان دین زرتشت اگر صد سال هم آتش را روشن نگه دارند وقتی به آن نزدیک شوند، فوراً می‌سوزند).

 حکایت افزوده شدۀ دوم به متن اصلی نیز از این قرار است:

王臣希望金子,但恐有时候失去头颅。哲士们尝说:“务要防备王的变态,有时不动声色地毁人,有时候谩骂着馈赠。”有人说:“多才多艺在人臣的是技能,在哲士们认为是白璧之瑕。”你要守定自己的立场,束身自爱,该把游戏和聪慧让给别人。

(Wang, 2017: 25)

 (وزیران جویای طلا و ثروت‌اند، اما همیشه نگران از دست دادن جان خود نیز هستند. حکیمان اغلب می‌گویند: باید از تغیرات ناگهانی پادشاه برحذر بود، او گاهی بدون هیچ پیش زمینه‌ای فردی را نابود می‌کند و گاه پس از سرزنشی سخت به وی پاداش می‌دهد. شخصی گفت: داشتن زیرکی وسیاست ورزی برای وزیران یک مزیت است، اما حکیمان آن را به منزلۀ نقصی در یک جواهر بی‌عیب می‌بینند.

باید بر موضع خود پایبند بمانی و با عزت نفس زندگی کنی، بازی و زرنگی را به دیگران واگذار کن).

می توان گفت حکایات افزوده‌شده از لحاظ مفهوم با این بخش انتهای حکایت اصلی تقارب معنایی دارد :«گفتم آن نوبت اشارت من قبول نکردی که گفتم عمل پادشاه چون سفر دریاست، خطرناک و سودمند. یا گنج برگیری یا در طلسم بمیری» (یوسفی، 1368: 72).  

  1. ترجمۀگلستان سعدی توسط آخوند وانگ، از منظر زبانی و بلاغی دارای کاستی‌های قابل‌توجهی است. وانگ که عمدتاً به ترجمۀ متون دینی و قرآنی پرداخته، به دلیل عدم تخصص در ادبیات در انتقال زیبایی‌های ادبی، صنایع بلاغی و استعاره‌های موجود در متن اصلی ناکام مانده است. به همین دلیل، ترجمۀ او بیشتر بر محتوای اخلاقی یا دینی حکایات تمرکز دارد و زیبایی‌های ادبی متن را نادیده می‌گیرد. به‌واقع نگاه وانگ به گلستان سعدی عمدتاً به‌عنوان منبعی برای آموزه‌های دینی بوده است، نه اثری ادبی که باید ظرافت‌های زبانی و هنری آن حفظ شود. این امر باعث شده که او به جهت رعایت ملاحظات دینی برخی از قسمت‌های حکایات را حذف کند و با تغییر ضمایر به ترجمه‌ای وفادار به متن اصلی دست نیابد. در ترجمۀ قسمت‌های منظوم گلستان، وانگ ابیات را به‌صورت جملاتی اندرزی و فاقد هرگونه زیبایی ادبی ترجمه کرده است. این شیوۀ ترجمه نه‌تنها به انتقال ظرایف شاعرانه و موسیقایی متن آسیب زده، بلکه مفاهیم را نیز ساده و یک‌بعدی کرده و غنای معنایی شعر سعدی را کاهش داده است.
  2. مورد دیگر از کاستی‌های ترجمۀ وانگ، لغزش در درک معنای صحیح متن است، برای مثال در ترجمۀ بیت «قوت سرپنجۀ شیری برفت/ راضیم اکنون به پنیری چو یوز» (یوسفی، 1368: 152) وانگ مصرع دوم را چنین ترجمه کرده:

 而今我像猫头鹰似的一味好睡。

)Wang, 2017: 165(

(اکنون من مانند جغد مدام خواب‌آلوده‌ام). هرچند مفهوم و پیام کلی بیت تا حدودی منتقل شده است، اما آشکار است که مترجم در درک معنای اصلی ناتوان بوده و ترجمه‌ای اشتباه ارائه داده است.

  1. 3. 2. ترجمۀ شوئه جیان‌فو[24]

در سال ۱۹۵۸، هم‌زمان با گرامی‌داشت هفتصدمین سالگرد نگارش گلستان سعدی، شوئه جیان‌فو براساس ترجمۀ انگلیسی ادوارد بَک‌هَوس ایست‌ویک[25] بار دیگر آن را ترجمه و با عنوان باغ رز[26] منتشر کرد. این اثر برجستۀ ادبی، بیشترین تجدید چاپ ترجمۀ گلستان را در چین داشته و در سال­های 1958،1959 و 1980 در انتشارات ادبیات مردمی[27] و در سال 2013 در انتشارات معتبر شانگ وو[28] چین منتشر شده است که این موضوع نشان‌دهندۀ استقبال و علاقۀ فراوان خوانندگان چینی به این کتاب و اعتبار مترجم آن است.

شوئه جیان‌فو، اهل فویینگ در استان جیانگسو و عضو انجمن دموکراتیک چین، در سال ۱۹۵۰ از بخش زبان انگلیسی دانشگاه چینهوا [29]فارغ‌التحصیل شد. او آثار ادبی متعددی منتشر کرده است. ترجمۀ انگلیسی که شوئه جیان فو از آن استفاده کرده، در سال ۱۸۵۰ توسط ایست‌ویک از نسخۀ فارسی انجام شده بود. نسخۀ‌ چینی بررسی‌شده در سال ۱۹۸۰ در قطع پالتویی در پکن منتشر شده و شامل 208 صفحه است.

در مقدمۀ این ترجمه، مترجم زندگی سعدی از دوران کودکی تا وفاتش را به تفصیل توضیح داده و اطلاعات دقیقی در این باره ارائه کرده که با منابع فارسی مطابقت دارد. سپس ساختار و شیوۀ نگارش گلستان را توضیح داده، به تحلیل شخصیت سعدی پرداخته و داستان‌ها، سفرها و زندگی او را بررسی کرده است. او بر این باور است که سعدی با وجود داشتن ویژگی‌های یک فقیه اسلامی، در اصل شاعر است و کتابش مملو از تصاویر رمانتیک و شاعرانه است. «خواندن ماجراهای پرمخاطره‌ای که سعدی توصیف کرده، نمی‌تواند ما را به یاد سفرهای هندوستان برای به دست آوردن متون مقدس نیندازد. اما سعدی، با وجود اینکه یک دانشمند اسلامی است، به طور ذاتی شاعر است و توصیف‌های او از سفرها، اغلب با شعر و تصاویر رمانتیک آمیخته است، گاهی جدی و گاهی با شوخ‌طبعی و طنز» (Shui, 1980: 03).

مترجم، سعدی را شاعری انسان‌گرا در قرون وسطی معرفی کرده که قادر به درک رنج‌های بشری است. علاوه بر این، سعدی بیشتر به دنیای مادی توجه دارد تا آخرت. «سعدی به­وضوح عشق و نفرت خود را نشان می‌دهد و از عمق جان خود، نسبت به رنج‌های مردم اظهار همدردی می‌کند. حتی در دیدگاه‌های مذهبی او نیز این احساسات نفوذ کرده است. او یک مؤمن و واعظ است، اما در نهایت یک شاعر در دنیای واقعی است. برای تلاوت قرآن، دعا، ریاضت و سختی، بدون توجه به ارزش­های انسانی، فضیلت چندانی قائل نیست. اگرچه دربارۀ جهان آخرت نیز سخن گفته است، اما به جای آنکه به زندگی پس از مرگ اهمیت دهد، بیشتر به مسئولیت­ها و ارزش انسان در بستر جامعه و در زندگی دنیایی اهمیت می‌دهد .(Shui,1980: 09)

یکی از تفاوت‌های این ترجمه با سایر ترجمه‌های چینی گلستان این است که برخلاف سایر ترجمه‌ها شوئه جیان‌فو برای هر حکایت، عنوان جداگانه‌ای از جانب خود ننوشته و از شماره‌گذاری برای شناسایی آن­ها استفاده کرده است.

ترجمۀ شوئه جیان‌فو از گلستان سعدی به دلیل تجربۀ طولانی او در ترجمۀ متون ادبی و مهارت در قلم‌زنی، از زبانی روان و زیبا برخوردار و به‌خوبی برای مخاطب چینی قابل فهم است. بخشی از این ویژگی‌ها نیز به لطف ترجمۀ دقیق متن انگلیسی ترجمۀ ایست‌ویک است. آشنایی ایست‌ویک با ادبیات و فرهنگ ایران و توضیحات جامع او در پاورقی‌ها، به شوئه کمک کرده تا ترجمه‌ای وفادار و نسبتاً کامل از متن اصلی ارائه دهد.

یکی از وجوه مثبت این ترجمه، توضیحات دقیق و جامع در انتهای کتاب است که به خوانندگان کمک می‌کند تا مفاهیم پیچیده را بهتر درک کنند. شوئه حتی در مواردی که با اصطلاحات اسلامی ناآشنا بوده، تلاش کرده تا توضیحات دقیقی ارائه دهد. برای مثال، در توضیح بیتی از دیباچه که سعدی به "نگارخانۀ چینی و نقش ارتنگی"(یوسفی، 1368: 55) اشاره می‌کند، شوئه در بخش توضیحات انتهایی کتاب به‌طور مفصل دربارۀ مانی و کتاب مقدس ارژنگ توضیح می‌دهد. هم‌چنین معرفی شخصیت‌هایی مانند بزرگمهر و انوشیروان نیز با دقت و صحت صورت گرفته است (Shui, 1980: 206-208).

با این حال، ترجمۀ شوئه نیز خالی از نقص نیست. کاستی‌های ترجمۀ ای وی را می‌توان شامل موارد زیر دانست:

  1. برخی از بخش‌های گلستان فارسی در ترجمۀ چینی حذف شده‌اند‌که این حذفیات شامل حکایات 2، 3، 4، 5، 9، 10، 11، و 16 از باب پنجم می‌شود. البته این حذفیات ناشی از خود مترجم نیست، بلکه به دلیل استفاده از ترجمۀ انگلیسی ایست‌ویک است که برخی بخش‌ها را به دلیل عدم انطباق اخلاقی با شرایط زمانه خود حذف کرده. برای مثال، بخش‌هایی که به اظهار علاقه شخصیت‌های مرد به جنس مذکر مربوط می‌شود، در هر دو نسخه حذف شده‌اند.
  2. ترجمۀ شوئه در برخی موارد دچار لغزش در درک صحیح متن است که منشأ آن‌ها به ترجمۀ انگلیسی ایست‌ویک بازمی‌گردد. برای نمونه در باب اول حکایت 3، کلمه "گلیم"(یوسفی، 1368: 60) به اشتباه "پتو" 毛毯(Shui, 1980: 20) ترجمه شده، یا در باب سوم حکایت 10 کلمۀ "بقال" به اشتباه "قصاب" (Shui, 1980: 97) 屠户 ترجمه شده که این اشتباه نیز از ترجمۀ انگلیسی "Butcher" توسط ایست‌ویک ناشی شده است.

از نظر زبانی و بلاغی، ترجمۀ شوئه در انتقال مفاهیم کلی گلستان موفق عمل کرده است و این موفقیت به دلیل دقت ترجمۀ ایست‌ویک و توانایی نگارشی شوئه در ایجاد ارتباط روان و انسجام منطقی بین اجزای حکایات است. با این‌حال، با وجودی که مترجم انگلیسی تلاش کرده تا در ترجمۀ خود زیبایی ادبی کلام سعدی را با وزن و قافیۀ شعری حفظ کند، ترجمۀ چینی شوئه فاقد این خصوصیت است و این مسئله به نوعی زیبایی شعری متن اصلی را از بین برده است.

 

 

  1. 3. 3. ترجمه یانگ ون بائو[30]

در سال 2000، آخوند یانگ ون‌بائو بار دیگر گلستان را با عنوان باغ سرزمین حقیقت[31] به زبان چینی ترجمه کرد و این نسخه به عنوان کامل‌ترین نسخه در انتشارات مردمی نینگشیا[32] منتشر شد. در سال 2012، آخوند یانگ ون‌بائو نسخۀ ترجمه‌شده در سال 2000 را ویرایش و اصلاح و با افزودن متن اصلی فارسی آن را با عنوان گلستان[33] منتشر کرد. این ترجمۀ اصلاح‌شده، اولین کتاب ترجمه‌شده از گلستان بود که به  صورت دوزبانۀ فارسی-چینی مجدداً توسط انتشارات مردمی نینگشیا منتشر می‌شد. این نسخه در سال 2012 در 351 صفحه و با طرح گل­های مودَن (گل صدتومنی؛ نماد کشور چین) چاپ شده است. این نسخه در سال 2017 نیز چاپ مجدد شد.

یانگ ون‌بائو در ژوئیه 1964 در یک خانوادۀ مذهبی در چینگ‌تونگ‌شیا، نینگشیا متولد شد. پس از اتمام دبیرستان همراه با پدر به مسجد هونگ بِی در هونگ له فو رفت و به یادگیری زبان‌های عربی، فارسی و متون اسلامی پرداخت. در سال 1985 یانگ از دورۀ چهارم آموزش تکمیلی مبلغان در نینگشیا فارغ‌التحصیل شد. سپس به‌صورت مکاتبه‌ای در دوره‌های دانشگاه زبان‌های خارجی پکن شرکت کرده و مدرک کارشناسی‌ارشد خود را دریافت نمود. در سال 1988، یک سال در دانشگاه زبان‌های خارجی پکن به مطالعۀ زبان عربی پرداخت، سپس به مدرسۀ اسلامی مسجد دونگ هوان لو در یین چوان رفته و دوره‌های دانشگاهی زبان عربی، فارسی و چینی و متون اسلامی را گذراند.

یانگ ون‌بائو که خود یک مسلمان و آخوند است، در دوران کودکی تحت تعالیم پدر گلستان را آموخته و با آن آشنا شده بود. او می‌گوید: «در اواسط دهۀ 1980، تحت هدایت پدرم در مسجد محلی‌مان - مسجد بزرگ شی تان - با این کتاب آشنا و از آن بهره‌مند شدم و علاقه‌ام به آن عمیق شد» .(Yang, 2012: 350)

ترجمه دوزبانۀ فارسی-چینی یانگ از گلستان به‌عنوان یک نوآوری و اثری ارزشمند شناخته می‌شود؛ اما ایراداتی نیز به این ترجمه وارد است که به تفکیک در ادامه به آن اشاره می شود:

  1. متأسفانه متن فارسی ترجمۀ دوزبانۀ چینی-فارسی گلستان پیش از چاپ دقیقاً بررسی نشده و در آن اشتباهات تایپی، املایی و حتی تغییرات معنایی وجود دارد. مانند کلمۀ "ذوالفقار" که "ذوالفقر" (Yang, 2012: 23) نوشته شده. هم‌چنین، به‎‌هم‌ریختگی در حروف‌چینی باعث شده که مصراع «حوالت با خدا کردیم و رفتیم» به صورت «با خدا کردیم و رفتیم حوالت» (Yang, 2012: 01) چاپ شود. در سراسر کتاب، ایراداتی از این دست مشاهده می­شود که باعث نامفهوم‌شدن متن فارسی و غیرقابل استفاده‌شدن آن شده است.

2.‌ با توجه به اینکه مترجم در مقدمۀ کتاب اشاره نکرده که از کدام نسخه برای ترجمه استفاده کرده است، مقایسۀ این ترجمه با نسخۀ اصلی امکان‌پذیر نیست و ممکن است ایرادات، حذفیات و جابه‌جایی حکایات در قیاس با نسخۀ اصلی که در این ترجمه وجود دارد، نشئت گرفته از کتاب مرجع فارسی باشد.

  1. یانگ ون‌بائو به متن اصلی بخش‌های زیادی اضافه نکرده است، گاه فقط چند خط که با متن اصلی سازگار بوده‌اند اضافه شده که از لحاظ محتوایی در راستای توضیحات بیشتر دربارۀ متن اصلی است.

از منظر زبانی و بلاغی ترجمۀ یانگ ون‌بائو از گلستان سعدی بیشتر بر ترجمۀ معنایی متمرکز است و تلاش دارد مفاهیم را به‌صورت ساده و مستقیم بیان کند. یانگ که تحصیلات اسلامی داشته و فارسی را در مدارس اسلامی آموخته است، از زبانی عامیانه و فاقد ظرافت‌های ادبی استفاده کرده که باعث شده زیبایی‌های بلاغی و هنری متن اصلی به‌خوبی در ترجمۀ او منعکس نشود. در زمینۀ انتخاب واژگان، ایراداتی ناشی از بی‌دقتی مترجم دیده می‌شود. برای مثال، در حکایت ششم از باب دوم که دربارۀ ناپسندی ریاکاری است، سعدی بیت «ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ کین ره که تو می‌روی به ترکستان است» (یوسفی، 1368: 88) آورده است. در اینجا "ترکستان" به دیار ترکستان چین اشاره دارد که در جهت مخالف کعبه است، اما یانگ آن را به "土耳其的山林" (Yang, 2012: 76) (جنگل‌های کوهستانی ترکیه) ترجمه کرده که معنای بیت را کاملاً نادرست و غیرمنطقی جلوه می‌دهد.

هم‌چنین، یانگ برای تطبیق ترجمه با کاربرد آموزشی در مساجد مسلمانان چین تغییراتی را در متن اعمال کرده است. در باب پنجم "عشق و جوانی" او ضمایر سوم شخص مفرد مذکر را به مؤنث، و بخش‌هایی را که مناسب آموزش در مساجد نبوده‌اند، تغییر داده است. برای مثال، در حکایت پنجم یانگ "دانش‌آموز پسر" را به "دانش‌آموز دختر"女学生 تغییر داده است (Yang, 2012: 192).

در حکایت دهم از باب پنجم که سعدی از عشق خود به جوانی سخن می‌گوید و او را "شاهد" می‌نامد، یانگ معشوق را مؤنث ترجمه کرده و توصیف‌های شاعرانه سعدی از علائم بلوغ را ساده‌سازی کرده است. برای نمونه، عبارت "بر سیب زنخدانش چون بِه گَردی نشسته" (یوسفی، 1368: 138) را این‌گونه ترجمه کرده است:

她那副苹果般的脸上长满了斑点,往目的风度全都没有了。

(Yang,2012: 200)

(صورت او که مانند سیب بود، پر از چروک گشته بود)که مفهوم ظریف و ادبی متن اصلی را از بین می‌برد.)

به‌طور کلی، ترجمۀ یانگ به دلیل زبان ساده و عامیانه و تغییرات اعمال‌شده برای تطبیق با اهداف آموزشی، به‌ویژه در مساجد نتوانسته به‌خوبی زیبایی‌ها و ظرایف هنری و ادبیگلستان را بازتاب دهد و در انتقال دقیق معنا و سبک اثر وفادار باقی بماند. بدون در نظر گرفتن ایراداتی چون تغییر جنسیت ضمائر، ادغام و تفکیک حکایات توسط مترجم، این نسخه از لحاظ محتوا کامل است و چاپ آن به صورت دوزبانه ایدۀ بسیار خوبی است؛ اما امید است در چاپ‌های آینده بخش فارسی متن اصلاح و قابل‌استفاده شود.

 

 

  1. 3. 4. ترجمۀ جانگ هونگ نیان[34]

ترجمۀ چینی جانگ هونگ نیان برای نخستین بار در سال 2000 در مجموعۀ گنجینۀ ادبیات کلاسیک فارسی در انتشارات ادبی هونان[35] و در سال 2017 مجدداً در انتشارات شانگ وو[36] منتشر شد. نسخۀ مورد بررسی در این پژوهش، نسخۀ سال 2017 در 259 صفحه با نقش مینیاتور روی جلد است. تصاویری که داخل کتاب از نسخه­های خطیگلستان آورده شده، جلوه‌ای هنری و ایرانی به آن داده است. مترجم در صفحۀ نخست اشاره کرده که: «این کتاب از روی کتاب فارسی گلستان که در سال 1982 توسط انتشارات دانش در ایران منتشر شده و ویرایش سوم تصحیح‌ نورالله ایزدپرست ترجمه شده است».

جانگ هونگ نیان (1931-2015) اهل یونگ‌چینگِ استان هِبِی، مترجم برجستۀ ادبیات فارسی در چین و استاد گروه زبان‌های شرقی دانشگاه پکن بود و به ترجمه و پژوهش در شعر فارسی شهرت داشت. وی هم‌چنین عضو انجمن تحقیقات ادبیات خارجی چین بود. در سال 1952 وارد دانشگاه پکن شد و در سال 1956 از گروه زبان و ادبیات روسی فارغ‌التحصیل شد و همان‌جا به تدریس پرداخت. سپس برای تأسیس گروه زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه پکن دعوت شد و به عنوان مترجم برای استادان خارجی فعالیت کرد. هم‌زمان با یادگیری و ترجمه، از نخستین استادان و دانشجویان گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پکن شد. در سال 1960 از این گروه فارغ‌التحصیل شد و به تدریس در این رشته پرداخت و به نخستین استاد زبان فارسی در چین تبدیل شد. وی در سال 1986 برای ادامه تحصیل به ایران رفت.

جانگ هونگ‌نیان در طول دوران کاری خود، جوایز متعددی دریافت کرد؛ از جمله:

- سال 1992، جایزۀ ادبیات مرکز تحقیقات بین‌المللی زبان فارسی دانشگاه تهران؛

- سال 1998، جایزۀ تاریخ ادبیات ششمین دورۀ بنیاد موقوفات دکتر افشار ایران؛

- سال 2000، جایزۀ "دانشمند برجستۀ تبادلات فرهنگی چین و ایران" از رئیس جمهور ایران، محمد خاتمی؛

- سال 2004، عنوان افتخاری "مترجم برجسته" از انجمن مترجمان چین.

در مقدمۀ کتاب در چهار بخش دربارۀ ویژگی‌های شخصیتی سعدی و آثار او بحث شده است. با توجه به سال‌ها فعالیت جانگ در ترجمۀ میراث ادبیات فارسی و تحقیق دربارۀ آن­ها، به­وضوح می­توان مشاهده کرد که او با جنبه‌های مختلف زندگی، شخصیت و آثار سعدی آشنایی کامل و عمیقی دارد.

بخش اول مقدمه دربارۀ "زندگی سعدی" است. جانگ هونگ‌نیان به اختصار دربارۀ زندگی و پیشینۀ سعدی صحبت کرده و به ریشه­های انسان‌دوستانه و غیرمتعصبانۀ اندیشه‌های وی اشاره کرده است. او معتقد است: «به نظر نمی‌رسد که او از زندگی در چارچوب منظم تحصیلی در مدارس دینی خوشش آمده باشد و بنابراین بدون اتمام تحصیلات، به سفرهای خود در جهان پرداخته است»  (Zhang , 2017: 11).

در بخش دوم، نویسنده به بررسی اندیشه‌های سعدی در کتاب گلستان پرداخته و می‌نویسد: «اندیشۀ اصلی که در گلستان جریان دارد، عشق سعدی شاعر به مردم عادی است. این عشق باعث شده است که آثار او در هر واژه‌ای که می‌نویسد، درخششی از اندیشه‌های انسان‌دوستانه داشته باشد [...] نگاه سعدی به دین و افراد دینی نیز بخش مهمی از جهان‌بینی او را تشکیل می‌دهد. او یک مسلمان مؤمن است. هدف از تمام آثارش، ترویج و تبلیغ اصول اخلاقی اسلام است. با این حال، از زندگی انزواطلبانه و دور از جامعۀ برخی از صوفیان خوشش نمی‌آید» (همان: 13). جانگ در معرفی سعدی، تصویر مسلمانی متعصب را ارائه نمی‌کند. دیدگاه‌های او با دیدگاه‌های محققان ایرانی کاملاً همخوانی دارد.

بخش سوم مقدمه دربارۀ ویژگی‌های ممتاز ادبی هنری گلستان و بوستان است. در بخش چهارم، نویسنده دربارۀ ارتباط «سعدی و چین» برای خوانندگان مثال‌هایی ارائه می‌کند. به داستان پنجم از فصل هجدهم و تجربیات سعدی در سفر به کاشغر و سفرنامۀ ابن‌بطوطه می‌پردازد و اضافه می‌کند که سعدی از زمان‌های قدیم در چین شناخته شده بود و از دورۀ سلسلۀ چینگ به‌طور گسترده مسلمانان چینی از گلستان استفاده می‌کردند. سپس به‌ اختصار به تاریخچۀ ترجمۀ گلستان در چین و غرب اشاره می‌کند.

ترجمۀ جانگ از گلستان سعدی، به دلیل آشنایی عمیق او با جهان‌بینی و سبک ادبی سعدی، از دقت و وفاداری بالایی برخوردار است. جانگ که سعدی را شاعری مورد احترام می‌شناسد، علاوه بر گلستان، بوستان را نیز به چینی ترجمه کرده است. او به دلیل آشنایی با فرهنگ ایرانی در انتخاب واژگانی که معادل دقیقی در زبان چینی ندارند مانند "هما" و "درویش" به جای معادل‌سازی ناقص، از ترجمۀ آوایی این کلمات استفاده کرده است.[37] علاوه بر این، جانگ در ترجمه‌ی گلستان اصل وفاداری به نویسنده را رعایت کرده و برخلاف برخی مترجمان دیگر، ضمایر مذکر را در حکایات حساسیت‌برانگیز به مؤنث تغییر نداده است.

هرچند ترجمۀ جانگ دقیق و نزدیک به متن اصلی است، اما اشتباهاتی سهوی نیز در آن دیده می‌شود. برای مثال، در بیت «دوستی با پیلبانان یا مکن/ یا طلب کن خانه‌ای در خورد پیل» (یوسفی، 1368: 184)، جانگ "پیل" را به اشتباه "شتر"[38]  ترجمه کرده است (Zhang, 2017: 248)، یا در بیت «چو کنعان را طبیعت بی‌هنر بود / پیمبرزادگی قدرش نیفزود» (یوسفی، 1368: 180) "کنعان" را به اشتباه شهر کنعان[39] (Zhang, 2017: 241) ترجمه نموده که مفهوم اصلی بیت را تغییر داده است.

جانگ همچنین به دلیل درک صحیح از آرایه‌ها و ظرایف ادبی متن اصلی، تلاش کرده است تا زیبایی‌های زبانی و هنری گلستان را به زبان چینی منتقل کند. او در بخش‌هایی که برای ضرب‌المثل‌های فارسی معادل ادبی در زبان چینی وجود دارد، از "چانگ یو" (ضرب‌المثل‌های چینی چهارکاراکتری) استفاده کرده است که تا حد ممکن از دقت ادبی و زیبایی‌های بلاغی متن سعدی کاسته نشود.

به‌طور کلی، می‌توان گفت که در ترجمۀ جانگ، بار تعلیمی-اسلامی متن کاهش یافته و جنبۀ ادبی و هنری گلستان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این امر نشان‌دهندۀ تلاش جانگ برای انتقال زیبایی‌های ادبی و بلاغی اثر سعدی به زبان چینی است.

از سوی دیگر، برخلاف نظر رایج در میان خوانندگان چینی که «چون سعدی یک صوفی است و درگلستان، آیاتی از قرآن را استفاده کرده، بنابراین مترجم مسلمان بهتر می‌تواند آن را ترجمه کند»، در ترجمۀ استاد جانگ به دلیل تسلط وی بر زبان فارسی و آشنایی با فرهنگ اسلامی ایران، روش‌شناسی در امر تحقیق و مراجعه به منابع دست اول، و همچنین دسترسی به توضیحات و منابع کارشناسان زبان فارسی، چنین خلائی احساس نمی­شود. در واقع جانگ به مفاهیم گلستان اشراف عمیقی داشته و توانسته آن را با زبانی روشن و زیبا و با بهره‌گیری از زیبایی‌های زبان و ادبیات چین، به شکلی کامل‌تر و بهتر ترجمه کند.

جدول 1. انواع لغزش‌های زبانی- ساختاری ترجمه‌های چینی گلستان

ترجمه‌های چینی گلستان

ترجمۀ آخوند وانگ جین‌جای

ترجمۀ شوئه جیان‌فو

ترجمۀ  یانگ ون‌بائو

ترجمۀ  جانگ هونگ‌نیان

انواع لغزش‌های زبانی- ساختاری و نمونه هایی از آن

خطای زبانی در ترجمۀ واژگان

* ترجمۀ «گلیم» به «لباس»

* ترجمۀ «بقال به «قصاب

* ترجمۀ «گلیم به «پتو

* ترجمۀ «هما» به «ققنوس»

* ترجمۀ «فقیه» به «وکیل»

*ترجمۀ «پیل و «پیلبان» به «شتر» و «شتربان»

خطا در ترجمۀ اعلام و اماکن

* ترجمۀ مرودشت به بغداد

* ترجمۀ «امام غزالی» به «انصاری»

* ترجمۀ «دیار مغرب»Tan a le

* ترجمۀ «جالینوس» به «قارون»

* ترجمۀ مرودشت به بغداد

 

* ترجمۀ «ترکستان چین» به «کوه های ترکیه»

* ترجمۀ «امام غزالی» به «انصاری»

* ترجمۀ «کنعان»(پسر نوح) به «شهر کنعان»

 

 

 

ادامه جدول 1.

ترجمه‌های چینی گلستان

ترجمۀ آخوند وانگ جین‌جای

ترجمۀ شوئه جیان‌فو

ترجمۀ  یانگ ون‌بائو

ترجمۀ  جانگ هونگ‌نیان

انواع لغزش‌های زبانی- ساختاری و نمونه هایی از آن

حذف بخش‌ها یا حکایاتی از گلستان

* حذف دیباچه

* حکایت 6 از باب پنجم (حذف به دلیل دشواری ترجمه)

* حذف حکایات نامناسب در مدارس اسلامی (حذف به دلیل مغایرت‌های ارزشی)

* حذف 9 حکایت از باب پنجم: در عشق و جوانی

* حذف ابیاتی چون «مکن گر مردمی بسیار خواری / که سگ زین می‌کشد بسیار خواری» به دلیل پیچش معنایی

 

 

 

 

 

_

تغییر ضمیر مذکر به مؤنث

* باب پنجم، حکایت 2 (غلام: کنیز pufu)

 

_

* ترجمۀ «دانش آموز پسر» به «دانش آموز دختر»

 

_

افزودن دانسته‌ها به متن اصلی

* حکایت 49 باب هشتم

* حکایت 29 باب دوم ص76

* حکایت 12باب دوم ص 85

_

کاستی ترجمه از منظر بلاغی

 

*

 

*

 

*

_

لغزش در درک صحیح متن

* ترجمۀ ضعف یوز به خوابالودگی جغد

 

_

* ترجمۀ «گَرد بِه بر سیب زنخدان» به «چروک شدن صورت همچون سیب»

 

_

 

 

جدول 2. مغایرت بین تعداد حکایات کتاب اصلی گلستان و نسخه‌های ترجمه‌شدۀ چینی[40]

باب‌های گلستان

تعداد حکایات در گلستان مصحَّح یوسفی

ترجمۀ  وانگ جین‌جای

ترجمۀ  شوئه جیان‌فو

ترجمۀ  یانگ ون‌بائو

ترجمۀ  جانگ هونگ‌نیان

باب اول

41

شامل 39 حکایت و حذف حکایات 33 و 8

شامل41 حکایت

شامل42 حکایت

شامل41 حکایت

باب دوم

47

شامل 44 حکایت و حذف حکایات30،35،40،43

شامل49 حکایت

شامل49 حکایت

شامل51 حکایت

باب سوم

29

شامل29 حکایت

شامل29 حکایت

شامل30 حکایت

شامل30 حکایت

باب چهارم

14

شامل14 حکایت

شامل14 حکایت

شامل14 حکایت

شامل14 حکایت

باب پنجم

20

شامل 18 حکایت و حذف حکایات 21،7

شامل11 حکایت و حذف حکایات 2،3،4،5،9،10،11،16،19

شامل21 حکایت

شامل22 حکایت

باب ششم

9

شامل8 حکایت

شامل8 حکایت و حذف حکایت9

شامل9 حکایت

شامل8 حکایت

باب هفتم

20

شامل20 حکایت

شامل19 حکایت و حذف حکایت 12

شامل20 حکایت

شامل20 حکایت

باب هشتم

108

شامل114 حکایت

شامل 106 حکایت

شامل114 حکایت

شامل120 حکایت

نتیجه­گیری

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد عمده‌ترین مشکلات این ترجمه‌ها از منظر زبان و ساختار ذیل چهار سطح: 1. تغییر جنسیت ضمایر؛ 2. خطا در ترجمۀ اشخاص و اماکن؛ 3. افزودن تفاسیر شخصی مترجم به متن مُتَرجَم؛ و 4. تغییرات در تعداد و ترتیب حکایات قابل طبقه‌بندی است. هم‌چنین برخلاف باور عمومی ترجمه‌های مترجمان غیرمسلمان چینی به دلیل روش‌شناسی و دقت بیشتر، ترجمه‌هایی کم‌لغزش‌تر و نزدیک‌تر به متن متُرجَم بوده‌اند؛ لذا روش‌شناسی بیش از همسویی ایدئولوژیک مؤلف و مترجم در امر ترجمه اهمیت دارد. یافته‌های این پژوهش بر اهمیت بازنگری ترجمه‌های آثار کلاسیک فارسی به زبان چینی توسط اساتید ایرانی تأکید دارد.

در این مقاله به مقایسۀ تطبیقی ترجمه‌های چینیگلستان سعدی با متن اصلی فارسی پرداخته شد. روش تحقیق شامل بررسی و مقایسۀ تک‌به‌تک حکایت‌های هر ترجمه با متن فارسی بود. ایرادات ترجمه‌ها دسته‌بندی، و تحلیل شدند. این ایرادات شامل حذف داستان‌ها به دلایل مختلفی چون مغایرت با ارزش‌های اخلاقی چین، پیچیدگی مفاهیم، بی‌دقتی مترجمان و ناآشنایی آن‌ها با اسامی افراد و مکان‌ها بوده است.

با تحلیل این چهار ترجمۀ چینی، مشخص شد که پیش‌فرض عمومی در چین مبنی بر این‌که ترجمه‌های مترجمان مسلمان، به دلیل آشنایی بیشتر با مفاهیم اسلامی و فرهنگی، دقیق‌تر و بهتر هستند، لزوماً صحیح نیست. با مقایسۀ ترجمه‌های شوئه و جانگ (غیرمسلمان) با ترجمه‌های دو مترجم مسلمان، مشاهده شد که شوئه با استفاده از ترجمۀ انگلیسی ایست‌ویک، به‌دلیل روش‌شناسی دقیق و توضیحات شفاف مترجم انگلیسی، به‌طور مؤثرتری توانسته مفاهیم قرآنی و اسلامی را منتقل کند. این امر نشان می‌دهد که متن مرجع اصلی ترجمه و دقت در روش‌شناسی، به‌جای عقیدۀ دینی مترجم تأثیر بیشتری در کیفیت ترجمه دارد.

از سوی دیگر، ترجمۀ جانگ به‌دلیل آشنایی عمیق با زبان فارسی و سال‌ها فعالیت علمی در این حوزه دقیق‌ترین و جامع‌ترین ترجمۀ چینی موجود شناخته شده است. دو مترجم مسلمان به‌دلیل ترجمه برای ارائه در مدارس اسلامی و رعایت حساسیت‌های اخلاقی، برخی داستان‌ها و نکات حساسیت‌برانگیز را حذف کرده یا تغییر داده‌اند و این امر باعث کاهش دقت و وفاداری به متن اصلی شده است.

در مقایسۀ جامع‌تر، ترجمه‌های شوئه و جانگ نه‌تنها در انتقال مفاهیم که در ارائۀ جنبه‌های ادبی و زیبایی کلامی گلستان عملکرد بهتری داشته‌اند. ترجمۀ آخوند وانگ (اولین ترجمۀ گلستان به چینی) به دلیل کمبود منابع و فرهنگ لغات در زمان ترجمه، حذفیات بیشتری داشته و بخش‌هایی از متن را به‌صورت پراکنده و با برداشت شخصی خود بازنویسی کرده است. ترجمۀ یانگ، هرچند ادعای کامل‌ترین ترجمه را دارد، اما با تغییر جنسیت شخصیت‌ها و اشتباهات ترجمه، از نظر دقت و وفاداری به متن اصلی مشکلاتی دارد.

درنهایت، این مطالعه نشان می‌دهد که مسلمان بودن مترجم به‌تنهایی تضمین‌کنندۀ کیفیت ترجمه نیست و عواملی مانند انتخاب متن مرجع، دقت در روش‌شناسی، و آشنایی با زبان و فرهنگ منبع نقش بیشتری در ارائۀ ترجمه‌ای دقیق و موفق دارند. این مقایسه همچنین روند بهبود کیفیت ترجمه‌های گلستان در چین را نشان می‌دهد که با تکیه بر تجربیات مترجمان قبلی و اصلاح کاستی‌ها، در حال پیشرفت است.

پیشنهاد

در زمینۀ ترجمۀ متون کلاسیک و مدرن ادبیات فارسی، مترجمان چینی نسبت به مترجمان ایرانی بسیار پیشرو بوده و زحمات زیادی در این مسیر کشیده‌اند. با توجه به تفاوت­های فرهنگی، درک قسمت­هایی از آثار ممکن است برای مترجم چینی دشوار باشد. پیشنهاد می­شود که برای ارائۀ ترجمه‌ای بی­نقص­تر، گروهی متشکل از استادان فارسی و مترجمان چینی تشکیل شود و ترجمه­ها پیش از انتشار به­دقت توسط استادان فارسی بازنگری و تصحیح شوند. برای مثال، در مورد ترجمۀ دوزبانۀ گلستان که توسط یانگ منتشر شده، متأسفانه به دلیل اشتباهات فراوان در متن فارسی کتاب این بخش عملاً بدون استفاده شده است. هم اکنون با وجود مراکز پژوهشی همچون مرکز سعدی­شناسی در شیراز که با رویکردی علمی دستاوردهای بسیاری را برای محققان در این زمینه ارائه کرده و همچنین وجود منابع فراوان تفسیر و توضیح گلستان در ایران، امید است که چنین گروه پویایی در زمینۀ ترجمه و تبادل اطلاعات تشکیل، و در نهایت ترجمۀ صحیح­تر و شایسته­تری برای استفادۀ دوست‌داران ادب پارسی در سرزمین کهن چین ارائه شود.

 

[1]. در زبان چینی علی‌رغم اینکه اسم ضمیر مونث و مذکر هر دو ta تلفظ می شوند، اما در نگارش با یکدیگر تفاوت دارند. ضمیر مونث با کاراکتر 她 و ضمیر مذکر با کاراکتر 他 نوشته می‌شود.

[2]. البته تاریخ ذکرشده توسط استاد جانگ هونگ‌نیان با تاریخ تولد و وفات سعدی مغایرت دارد.

[3]. به قراین تاریخی و اشارت سعدی به جنگ ختا و خوارزم، برخی پژوهشگران بر آن‌اند که این حکایت به شیوۀ مقامه‌ نوشته شده و نوعی سفر خیالی است (خطیب رهبر، 1376: 374)، اگرچه پذیرش این نکته نافی شهرت جهانگیر و مسلّم سعدی در فراتر از مرزهای ایران در روزگار حیات او نیست (ر.ک نحوی، آوازۀ سعدی در قرن هفتم).

[4]. 张会成 Zhang huicheng

[5]. 张鸿年Zhang hongnian

[6]. 刘桢 Liu zhen

[7]. 马平Ma Ping

[8]. 马平,萨迪的《古洛斯坦》与中国回族穆斯林伦理道德,回族研究,1999年第4期,pp:63-64

[9]. Wang jingzhai 王静斋

[10]. 河北大学He Bei University

[11]. 冯峰Feng Feng

[12] . مِنگ‌ زه یا منسیوس (چینی: 孟子؛) (پین‌یین: Mèng Zǐ)) فیلسوف چینی سدۀ چهارم پیش از میلاد است. او در ۳۷۲ (ق.م) در ایالت جو متولد شد و در ۲۸۹ (ق.م) در ۸۳ سالگی درگذشت. او پیرو کونگ چی نوادۀ کنفوسیوس بود و در راه گسترش و به کرسی نشاندن اندیشه‌های کنفوسیوس کوشا بود. اندیشه‌های او در شکل‌دادن نوکنفوسیوس‌گرایی اثرگذار بود. اندیشه‌های منگ زه در کتابی با نام خودش جمع‌آوری شده است.

[13]. 王静斋 Wang jingzhai

[14].《回教论坛》Huijiao Luntan

[15]. 王静斋Wang Jingzhai

[16]. 达浦生 Da Pusheng

[17]. 哈德成 Ha Decheng

[18]. 马松亭 Ma Songting

[19]. 《真境花园》zhenjing huayuan

[20]. 《回教论坛》Huijiao Luntan

[21]. 北平牛街清真书报社结集 (Beiping Niujie Qingzhen Shubaoshe Jituan)

[22]. 商务印书馆 Shangwu yinshuguan

[23]. 华文出版社(Hua Wen Publication)

[24]. 水建馥 Shui jianfu

[25] . Edward Backhous Eastwick

[26]. 蔷薇园 Qiangweiyuan

گل رز مورد نظر مترجم رز رؤیایی است که با گل رز معمولی متفاوت و گونه‌ای از رزهای بوته‌ای و رونده است. علت انتخابِ نام این نوعِ به­خصوصِ رز توسط مترجم، مشخص نیست.

[27]. 人民文学出版社 Renmin Wenxue Chubanshe

[28]. 商务印书馆 Shangwu yinshuguan

[29]. 清华Qinghua

[30]. 杨万宝 Yang wanbao

[31].《真境花园》Zhenjing huayuan

[32]. 宁夏啊人民出版社, Ningxia Renmin Publication

[33]. 古洛斯坦 Guluositan

[34]. 张鸿年 Zhang hongnian

[35]. 湖南文艺出版社 Hunan Wenyi Chubanshe

[36]. 商务印书馆出版社 Shangwu Yinshuguan Publication

[37]. 胡玛 Huma(Zhang,2017:44),达尔维什Daerweishe(Zhang,2017:53)

[38]. 骆驼 Luotuo

[39]. 迦南 Jianan

[40] . مغایرت بین تعداد حکایات علیرغم ترجمۀ بدون حذف در هر باب به دلایل مختلفی از جمله ادغام، تفکیک و افزودن حکایت از جانب مترجم صورت گرفته‌است. در جدول بالا تعداد حکایات هر باب و شمارۀ حکایات ترجمه‌نشده در گلستان چینی ذکر شده ‌است.

 

منابع فارسی
سعدی، مصلح‌بن عبدالله. (1376). گلستان سعدی، با معنی واژه‌ها و شرح جمله‌ها و بیتهای دشوار و برخی نکته‌های دستوری و ادبی. به کوشش دکتر خلیل خطیب رهبر. تهران: صفی علیشاه.
زنجانی، برات. (1381). «نقد و نظرها: قدیم‌ترین نسخه خطی گلستان سعدی». تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، ش 39: 185-189.
سابقی، علی­محمد. (1384). «جایگاه تاریخی زبان و ادبیات پارسی در منطقۀ سین‌کیانگ چین». نامۀ پارسی، س 10 ش 3 : 79-98.
سعدی، مصلح‌بن عبدالله. (1369). گلستان سعدی. تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
نحوی، ‌اکبر. (1385). «آوازۀ سعدی در قرن هفتم»، سعدی‌شناسی، ش 9: 44-62.