رؤیا رحیمی؛ لطیفه سلامت؛ احمد خیالی خطیبی
چکیده
در سالهای اخیر با رونق مطالعات میانرشتهای «ادبیات و زبانشناسی»، مباحثی مانند «ادبیات مردانه»، «ادبیات زنانه» و «مردانهنویسی» و «زنانهنویسی» مدّنظر پژوهشگران قرار گرفته است. اهمیت اصلی اینگونه مطالعات توجه به رابطۀ میان «زبان» و «جنسیت» است. با توجه به اهمیت رمان ...
بیشتر
در سالهای اخیر با رونق مطالعات میانرشتهای «ادبیات و زبانشناسی»، مباحثی مانند «ادبیات مردانه»، «ادبیات زنانه» و «مردانهنویسی» و «زنانهنویسی» مدّنظر پژوهشگران قرار گرفته است. اهمیت اصلی اینگونه مطالعات توجه به رابطۀ میان «زبان» و «جنسیت» است. با توجه به اهمیت رمان بهویژه رمانهای زنان، مطالعۀ شاخصهای زبانی مرتبط با مقولۀ جنسیت میتواند در مسیر مطالعات سبکشناسی ادبی آثار زنان راهگشا و مؤثر باشد. در این پژوهش اختلافات زبانی شخصیتهای زنان و مردان به لحاظ شاخص واژگانی در رمانهای دانشور و ارسطویی به شیوة توصیفی – تحلیلی بررسی شد. پرسش اصلی پژوهش چنین بود: در بافت متنی داستانهای دانشور و ارسطویی، تفاوت میان زبان «زنان» و «مردان» در قالب شاخص واژگانی چگونه نمود یافته است؟ یافتهها حاکی از آن است که در بافت متنی رمانهای دانشور و ارسطویی، زبان زنان به لحاظ واژگان و اصطلاحات متفاوت از زبان مردان بازنمایی شده است. در مواردی کاربرد پارامترهای واژگانی بازنماییشده در داستانهای دانشور و ارسطویی با شاخصهای مدّنظر لیکاف همخوانی دارد و در مواردی نیز با آنها مطابقت ندارد. ازآنجاکه در هر 4 رمان زنی دربارۀ زنان مینویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان زیاد است. از دیگر ویژگیهای زبان زنان در این رمانها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئینگر، و بهرهگیری از رنگواژههای متعدد است. زنهای هر دو رمان به دلیل اعتمادبهنفس کمی که حاصل زیستن در جوامع مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکنندهها و تقریبنماهای بیشتری استفاده میکنند و از طریق پرهیز از بهکارگیری دُشواژهها و استفاده از سوگندواژهها، زبانی مؤدبانه را برای گفتگوهای خویش برمیگزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگان محتاط و فرودست است.