احمد ضیا رفعت؛ اسماعیل تاج بخش
چکیده
زبان روزنامهنگاری افغانستان از یکونیم سده به اینسو دگرگونیهایی را از سر گذرانده است. یکی از اینها دگرگونی معنایی واژگان از نوع "کاهش واژگانی" است. در این پژوهش، دگرگونی معنایی واژههای زبان فارسی در شمسالنهار (نخستین نشریۀ افغانستان) و مقایسۀ آن با هفتنامۀ کابل، یکی از نشریهها متاخر، بررسی شده است. هدف این ...
بیشتر
زبان روزنامهنگاری افغانستان از یکونیم سده به اینسو دگرگونیهایی را از سر گذرانده است. یکی از اینها دگرگونی معنایی واژگان از نوع "کاهش واژگانی" است. در این پژوهش، دگرگونی معنایی واژههای زبان فارسی در شمسالنهار (نخستین نشریۀ افغانستان) و مقایسۀ آن با هفتنامۀ کابل، یکی از نشریهها متاخر، بررسی شده است. هدف این پژوهش نمایاندن نوع، بسامد دگرگونی معنایی از نوع کاهش واژگانی (متروکشدن یکی از معناهای واژهها یا متروکشدن کامل آنها) و دریافت عوامل این دگرگونی در واژههای مسالنهار است. این پژوهشِ بنیادی به شیوۀ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته است. توصیف و تحلیل دادهها نشان میدهد که بیشترین دگرگونیها از نوع "متروکشدن کلی" واژهها است. دلیل این دگرگونیها، گرایش زبان فارسی از تکلف به سادگی است. بررسیها نشان میدهد که شماری از واژههای اردو در شمسالنهار رایج بوده است. همچنین کاربرد شماری از واژههای بالنسبه مهجور بهویژه واژههای عربی در شمسالنهار نشاندهندۀ این است که در بازۀ زمانی نشر آن، استفاده از زبان متکلّفانه یا منشیانه در روزنامهنگاری بسیار رایج بوده است. در این تحقیق که برای نخستین بار به دگرگونی معنایی زبان فارسی در واژههای شمسالنهار پرداخته شده است، نوع و بسامد دگرگونی معنایی واژهها بهصورت آماری نیز بیان شده است.
چینگ وانگ
چکیده
«سمندر» جانور اسطورهای اُراسیایی است که در متون تاریخی و ادبی چینی، فارسی و غربی دوران باستان به صورتهای گوناگون توصیف شده است. در متون غربی معمولاً این جانور به صورت «دوزیست دُمداری که در آتش زندگی میکند» توصیف شده که هویت اصلی «سمندر» در زیستشناسی امروزه تلقی می شود. در متون اسلامی و چینی سمندر بیشتر به ...
بیشتر
«سمندر» جانور اسطورهای اُراسیایی است که در متون تاریخی و ادبی چینی، فارسی و غربی دوران باستان به صورتهای گوناگون توصیف شده است. در متون غربی معمولاً این جانور به صورت «دوزیست دُمداری که در آتش زندگی میکند» توصیف شده که هویت اصلی «سمندر» در زیستشناسی امروزه تلقی می شود. در متون اسلامی و چینی سمندر بیشتر به صورت «حیوانی آتشین که میتوان با موهایش پارچهای بافت که در آتش نمیسوزد» توصیف شده است. منظور نویسندگان آن منابع از پارچه همان «پنبۀ نسوز» است. در متون چینی اسم سمندر به پارچۀ «هو هوان» دگرگون شده است. در این مقاله کوشیدهایم تا با ذکر نمونههایی از توصیفات «سمندر» در متون مختلف، شباهتها و تفاوتهای شناختی مردم از آن را در غرب و شرق دوران باستان بررسی کنیم. با تمرکز بر شباهت ویژگیهای سمندر در متون فارسی و چینی، میتوان گفت که معنا و مفهوم سمندر از مناطق غربی (ایران و عرب) به چین انتقال یافته و در این روند تحولات معنایی پذیرفته است. به عبارت دیگر، تحولات معنایی «سمندر» از غرب به شرق از نمونههای مهم تبادلات فرهنگی تمدن چین و ایران اسلامی به شمار میرود.