نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

چکیده

زبان روزنامه‍نگاری افغانستان از یک‍‍ونیم سده به این‍سو دگرگونی‍هایی را از سر گذرانده است. یکی از این‌ها دگرگونی معنایی واژگان از نوع "کاهش واژگانی"‌ است. در این پژوهش، دگرگونی معنایی واژه‍های زبان فارسی در شمسالنهار (نخستین نشریۀ افغانستان) و مقایسۀ آن با هفت‌نامۀ کابل، یکی از نشریه‌ها متاخر، بررسی شده است. هدف این پژوهش نمایاندن نوع، بسامد دگرگونی معنایی از نوع کاهش واژگانی (متروک‌شدن یکی از معناهای واژه‌ها یا متروک‌شدن کامل آن‌ها) و دریافت عوامل این دگرگونی در واژه‌های مسالنهار است. این پژوهشِ بنیادی به شیوۀ توصیفی و با استفاده از منابع کتاب‍خانه‌ای صورت گرفته است. توصیف و تحلیل داده‍ها نشان می‍دهد که بیشترین دگرگونی‍ها از نوع "متروک‌شدن کلی" واژ‌ه‌ها است. دلیل این دگرگونی‌ها، گرایش زبان فارسی از تکلف به‌ سادگی است. بررسی‌ها نشان می‍د‍هد که شماری از واژه‌های اردو در شمسالنهار رایج بوده است. هم‌چنین کاربرد شماری از واژه‍های بالنسبه مهجور به‌ویژه واژه‌های عربی در شمسالنهار نشان‌دهندۀ این است که در بازۀ زمانی نشر آن، استفاده از زبان متکلّفانه یا منشیانه در روزنامه‌نگاری بسیار رایج بوده است. در این تحقیق که برای نخستین بار به دگرگونی معنایی زبان فارسی در واژه‌های شمسالنهار پرداخته شده است، نوع و بسامد دگرگونی معنایی واژه‌ها به‍صورت آماری نیز بیان شده است.

کلیدواژه‌ها

. مقدمه

مطالعۀ دگرگونی زبان حوزۀ پژوهشی مهمی ‌است که پیامد‌های آن در زمینه‌های مختلف از جمله زبان‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی و علوم اعصاب کاربرد دارد.‌ با بررسی دگرگونی زبان محققان می‍توانند بینشی دربارۀ این‍که چگونه زبان بر توسعۀ ساختارها و پویایی گروه‌های اجتماعی، و هنجارهای فرهنگی تأثیر گذاشته است به‍ دست آورند. مطالعاتی از این دست می‌تواند به ما در درک نقشی که زبان در شکل‍دادن به جوامع بشری ایفا می‌کند و راه‌هایی‍که از طریق آن به تکامل اجتماعی کمک کرده است، یاری برساند. در ساحت دگرگونی زبان، مطالعۀ دگرگونی واژگانی-معنایی اهمیت ویژه‌ای دارد. دگرگونی واژگانی-معنایی به تغییرهایی گفته می‍شود که به گفتۀ صفوی در کتاب نوشتههای پراکنده (دفتر اول) در گذر زمان «در صورت و معنی واحدهای یک حوزه پدید آید. این تغییرها یا واژگانی‍اند یا مفهومی» (۱۳۹۱: ۳۱۲). در ساحت دگرگونی واژگانی-معنایی بررسی دگرگونی معنایی واژگان، به لحاظ سرعت آن در سدۀ پسین قابل توجه و درخور بررسی است. دگرگونی معنایی واژگانی در گذر زمان روی‍هم‍رفته به چهار گونه قابل بخش‍بندی است: ۱. واژه‍هایی‍که در نتیجۀ‌ دگرگونی، معنای نخستین خود را از دست داده و معناهای جدید یافته‍اند؛ ۲. واژه‍هایی‍که با نگه‌داشتِ معنای نخستین، معنا یا معناهای جدید بر آن‍ها اضافه شده است؛ ۳. واژه‍هایی‍که یکی از چند معنای آن‍ها متروک شده است؛ ۳. واژه‍هایی‍که به‍کلی متروک شده‍اند. دو گونۀ اخیر زیر نام "کاهش واژگانی" مطالعه می‍شود.

زبان فارسی در روزنامه‌نگاری افغانستان از آغاز (۱۲۵۲ش) تا امروز دگرگونی‍های واژگانی- معنایی چشم‌گیری داشته است. با توجه به این مطلب، این پژوهش به بررسی دگرگونی‍ معنایی از نوع "کاهش واژگانی" در واژه‍های نشریۀ شمسالنهار نخستین نشریۀ افغانستان و مقایسۀ آن با هفتهنامۀکابل اختصاص یافته است. این تحقیق نشان می‌دهد که زبان روزنامه‍نگاری افغانستان از آغاز تا‌‌ اکنون چه دگرگونی‍هایی را از سر گذرانده است. با ‌توجه به این‍که چنین تحقیقی تا‌ اکنون انجام‌نشده است، این تحقیق راه را برای پژوهش‌های کامل‍تر در زمینۀ دگرگونی واژگانی- معنایی زبان فارسی در روزنامه‌نگاری افغانستان هموارتر می‌کند.

در این تحقیق سعی شده که پاسخ‍هایی مستدلّ به این پرسش‍ها داده شود: ۱. کدام یک از این دو نوع دگرگونی‍ معنایی "متروک‍شدن یکی از چند معنای واژه" و "متروک‍شدن کلی واژه" در نشریۀ شمسالنهار پرشمارتر است؟ ۲. میزان دگرگونی معنایی واژه‍های شمسالنهار در مقایسه با هفته‍نامۀ‌ کابل چقدر است؟ ۳. عوامل دگرگونی معنایی زبان فارسی در شمسالنهار چیستند؟

۲. پیشینۀ پژوهش

 با آنکه دربارۀ تحول زبان فارسی اثرهای پژوهشی زیادی نوشته شده؛ اما کتاب یا مقاله‌‌ای‌که به‌صورت ویژه روند دگرگونی معنایی زبان فارسی در نشریه‌های افغانستان را بررسی کرده باشد، به ‌نظر نرسید. در ایران حسن ذوالفقاری پژوهشی در این زمینه، ولی مرتبط با مطبوعات ایران انجام داده که با این پژوهش نزدیک است.

الگوهای غیرمعیار در زبان مطبوعات: این اثر که در ۴۰۵ صفحه از سوی دفتر مطالعات و توسعۀ رسانه‌ها در سال ۱۳۸۴ نشر شده، شش فصل دارد. حسن ذوالفقاری، نویسندۀ کتاب در فصل‌های دوم، سوم و چهارم دربارۀ تحول زبان در مطبوعات فارسی (ایران) توضیح‌های مهمی داده است.

اگرچه در افغانستان اثر خاصی در این باره نوشته نشده؛ با این‌هم اثرهای پژوهشی دربارۀ تحول و تاریخ روزنامه‌نگاری افغانستان نوشته شده که از آن میان این چند اثر که ضمنی با این مقاله پیوند دارد، قابل  یادکرد است: 

تاریخ زبان فارسی: پرویز ناتل خانلری در این کتاب سیر دگرگونی زبان فارسی از دوران باستان تا دوران معاصر را شرح، و بر اثرگذاری بعضی از زبان‌های بیگانه بر زبان فارسی اشاره‍هایی کرده است. او با بررسی تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی وبیان تحولات واژگانی و دستوری زبان فارسی، به پویایی این زبان در روند تحول آن پرداخته است. نویسنده نقش ادبیات را در دگرگونی و تکوین زبان فارسی بسیار بااهمیت دانسته است. چاپ دوازدهم این کتاب در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات فرهنگ نشر نو  در ۱۳۳۲ صفحه صورت گرفت.

 سرگذشت زبان فارسی دری: در بخشی از این کتاب به سرگذشت زبان فارسی دری در افغانستان در عصر حاضر پرداخته شده است. رسول رهین به ریشه‌یابی تاریخی و منشأ زبان فارسی دری پرداخته و روند گسترش این زبان را بررسی کرده است (1388).

 سرگذشت زبان فارسی در صد سال پسین در افغانستان و تاجیکستان: در بخش نخست و دوم این کتاب که به قلم نجم کاویانی نگارش یافته، سرگذشت زبانِ فارسی در افغانستان و تاجیکستان در صد سال پسین بررسی شده است. در بـخـش شـشم دربارۀ واژه‌های زبانِ فارسی سخن رفته، و در بخش هفتم نگاهی به چـالـش‌های فراروی زبانِ فارسی‌دری در افـغانستان انـداخته شـده است. نویسنده در این بخش‌ها غیرمستقیم به سبب و چگونگی تحول‌های زبان فارسی در افغانستان اشاره کرده است. در این اثر تلاش شده آنچه  بر سر زبانِ فارسی در صد سال پسین در افغانستان و تاجیکستان رفته است، بازگو شود تا سیاست‌های ناکام در این حوزه بار دیگر تجربه نشود. این کتاب گر توسط انتشارات فروغ در کلن (آلمان) در سال ۱۳۹۴چاپ شده است.

 سیر ژورنالیزم در افغانستان: در این کتاب تحقیقی نخستین نشریه‍های افغانستان به‍شمول شمسالنهار معرفی شده است. محمدکاظم آهنگ، نویسندۀ این کتاب، پیشینۀ روزنامه‌نگاری افغانستان را مفصل شرح داده و از شماری از نویسندگان نشریه‌ها یاد کرده است. این  اثر در سال ۱۳۸۳ از سوی انتشارات میوند نشر شد.    

 تحول زبان؛ تاریخچه زبان پارسی دری (واقعیت ها): محمدحسین یمین؛ نویسندۀ این کتاب با بیان خاستگاه و تحول زبان پارسی دری، به دگرگونی‍های این زبان از لحاظ تاریخی پرداخته است. این اثر که در ۱۶۲ صفحه از سوی انتشارات سعید در کابل نشر شده است، معلومات سودمندی در مورد پیشینه و سیر دگرگونی زبان پارسی دری در افغانستان دارد.

 تاریخ مطبوعات در افغانستان از شمس‌النهار تا جمهوریت: رسول رهین (نویسندۀ‌ کتاب) به تحول زبان در مطبوعات افغانستان نپرداخته؛ اما تصویر روشنی از روزنامه‌نگاری افغانستان از آغاز تا امروز را -که کم‌ازکم بخشی ازموضوع پژوهش این رساله است- به‌روشنی بیان کرده است. این اثر در سال ۱۳۸۷ در سوئد انتشار یافت. 

 تاریخ روزنامه‌نگاری در افغانستان: در این کتاب، پیشینۀ روزنامه‌نگاری افغانستان بررسی شده است. محمد حلیم تنویر (نویسندۀ اثر) ضمن معرفی نشریه‌های کشور و روزنامه‌نگاران پیشین، نیم‌نگاهی نیز به شخصیت‌های اثرگذار در روزنامه‌نگاری افغانستان در دوره‌های آغازین روزنامه‌نگاری این کشور انداخته است. این کتاب در سال ۱۳۷۸ در هلند نشر شده است.

۳. روششناسی و هدف تحقیق

نوع تحقیق، کتاب‌خانه‌ای است و تا حد امکان بر پایۀ‍ استناد به منبع‍های معتبر استوار است. شیوۀ تحقیق بر اساس هدف "‌بنیادی" و از لحاظ روش "تحلیلی‌-توصیفی" است. در این پژوهش، به‌گونۀ موردی دگرگونی معنایی واژه‍های زبان فارسی در شمسالنهار، نخستین نشریۀ افغانستان، و هفتهنامۀ کابل (از نشریه‍های متأخر) بررسی و مقایسه می‍شود. پژوهش‍گر در این مقاله به شرح دگرگونی معنایی (کاهش واژگانی: متروک‍شدن یکی از چند معنای واژه و متروک‍شدن کامل واژه) واژه‍های شمسالنهار در مقایسه با هفتهنامۀ کابل می‍پردازد. محدودۀ اسنادیِ این پژوهش سه شمارۀ شمسالنهار شامل: شمارۀ ۵ (در جلد اول مورخ پانزدهم رمضان ۱۲۹۰)، شمارۀ ۱۳ (در جلد ۲ مورخ پانزدهم محرم‍الحرام ۱۲۹۱) و شمارۀ ۲۹ (در جلد ۳ مورخ ۱۵ صفر ۱۲۹۲)؛ و سه شمارۀ هفتهنامۀ کابل شامل: شماره‌های ۱ تا  ۳ سال نهم (۱۱، ۱۸ و ۲۵ حمل/فروردین ۱۳۸۹) می‌شود.

۴. بحث و بررسی

۴. ۱. شمسالنهار و هفتهنامۀ کابل

پیشینۀ روزنامه‍نگاری افغانستان به دورۀ امارت امیرشیرعلی (۱۲۴۷- ۱۲۵۷ ش) می‍رسد. نخستین نشریۀ افغانستان به نام شمسالنهار در زمان امارت این امیر تأسیس و نخستین شمارۀ آن در پنجم رمضان ۱۲۹۰ قمری (دوشنبه ۵ عقرب ۱۲۵۲/۲۷ اکتوبر ۱۸۷۳) نشر شد. قطع این نشریه ۸ × ۱۲ اینچ (برابر با ۴۵ × ۳۰سانتی‌متر) و متن ۳۰/۵ × ۱۰ اینچ بود و در یک ستون چاپ می‌شد. دربارۀ چگونگی نشر و تعداد شماره‌های آن نظرهای گوناگونی وجود دارد. محمدکاظم آهنگ در سیر ژورنالیزم در افغانستان با تفصیل به این موضوع پرداخته است: «هشت شمارۀ آن در آرشیف ملی افغانستان محفوظ است. در حدود ۲۷ شمارۀ‌ آن را در حدود پانزده سال قبل از امروز نزد پوهاند داکتر عبدالاحد جاوید- استاد وقت پوهنتون کابل- شخصاً دیدم و مدت کوتاهی آن را مرور نمودم. در نتیجۀ مرور خود دریافتم که شمارۀ اول شمس‌النهار (بدون درج نمبر شماره) در پنجم رمضان ۱۲۹۰ نشر شده است... . شمس‌النهار در داخل ۱۶ صفحه‌ قطع کوچک به طبع سنگی (لیتوگرافی) زیور طبع می‌پوشید» (۱۳۶۹: ۱۸).

هفتهنامۀ کابل بار اول در زمستان ۱۳۷۱ توسط احمدشاه مسعود از فرماندهان مشهور تنظیم "جمعیت اسلامی" تأسیس شد. این هفته‍نامه در بهار ۱۳۹۱ به‍سبب مشکل مالی متوقف شد و در سال ۱۳۹۶ دوباره به فعالیت آغاز کرد. هفتهنامۀ کابل یکی از نشریه‍های مستقل، معتبر و مشهور افغانستان بود. این هفته‍نامه در دور دوم نشراتش در ۱۶ صفحه عمده‍تر به زبان‍ فارسی نشر می‍شد و در کنار آن مطالبی به پشتو و انگلیسی نیز داشت. صاحب‍امتیاز و مدیر مسؤل آن در دور دوم محمدفهیم دشتی بود.

۴. ۲. مفهوم دگرگونی معنایی واژه   

دگرگونی معنایی به تغییراتی گفته می‍شود که در معنا و مفهوم یک واژه در گذر زمان اتفاق می‍افتد. این تغییرات می‍تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تغییرات اجتماعی، فرهنگی، علمی و فناوری باشد. دگرگونی معنایی واژگانی به چند گونۀ زیر رخ می‍دهد:

۴. ۲. ۱. جایگزینی واژگانی: «در این نوع تغییر واژه‍ای جایگزین واژۀ دیگر می‍شود و در همان مفهوم واژۀ گذشته کاربرد می‍یابد» (صفوی، ۱۳۹۱: ۳۱۵) به‌طور مثال اصطلاح "ویراستار" به جای "مصحح" در روزنامه‍نگاری.

 ۴. ۲. ۲. افزایش واژگانی: در این نوع تغییر، واحدی به یک حوزۀ زبان افزوده می‍شود که واحدهای دیگر آن زبان حامل مفهوم واحد نو نیست مانند واژه‍های رادیو، تلویزیون، موبایل و... .

 ۴. ۲. ۳. کاهش واژگانی: کاهش واژگانی به دو گونه اتفاق می‍افتد: 1. یکی از معانی مرتبط با آن کاربرد خود را از دست می‍دهد مانند واژۀ "اخبار" که به معنی "جمع خبر" هنوز رایج است، اما معنی دیگر آن که روزنامه، نشریه و جریده بود امروز در زبان روزنامه‍نگاری به‍کار نمی‍رود؛ 2. واژه‍ای به‍کلی از چرخۀ واژگان روزمره خارج می‌شود مانند واژۀ "اشتهار" (به معنی آگهی و اعلان) که امروز از چرخۀ زبان روزنامه‍نگاری حذف شده است.

۴. ۳. نگاهی به دگرگونی  زبان فارسی نو              

پارسی یا فارسی دری یا نو دنبالۀ "فارسی میانه" است و پیشینۀ آن به اوایل دورۀ اسلامی می‌رسد. این زبان با دگرگونی‍هایی‍که از سرگذرانده به سه دورۀ آغازین، کلاسیک، و امروزی بخش‌پذیر است. زبان فارسی امروزی نیز از آغاز تا حال در قلمروهای مختلف دگرگونی‍هایی را براساس تأثیرهای سیاسی، اجتماعی، و فناوری متناسب با خود آن‍ها تجربه کرده است. در افغانستان نیز دگرگونی‍های زبان فارسی امروز، با دگرگونی‍هایی (اکثر تحت تأثیر عوامل منحصر به‍خود) همراه بوده که در این مقاله به‍صورت خاص به دگرگونی معنایی آن در روزنامه‍نگاری پرداخته شده است.

۴.۴. دگرگونی معنایی واژگان در روزنامهنگاری و عوامل آن       

زبان، مادۀ اصلی روزنامه‍نگاری به‌عنوان حوزۀ مهم ارتباطات است؛ زیرا زبان از عنصرهای مهم ارتباطات شمرده می‍شود. پالمر[1] در مورد نقش زبان در حوزۀ ارتباطات می‌گوید: «زبان را می‍توان نوعی نظام ارتباطی دانست که موضوع ارتباط را با آنچه ایجاد ارتباط می‍کند، مربوط می‍سازد. به بیان دیگر، زبان نظامی است که در یک سوی آن پیام و در سوی دیگرش مجموعه‍ای از نشانه‍ها یا نمادها قرار دارد» (۱۳۸۱: ۲۰).

 دگرگونی‍های زبان در روزنامه‌نگاری تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله پیشرفت‌های فناوری، تغییرهای اجتماعی و فرهنگی، تغییر در الگوهای مصرف اخبار، و ماهیتِ در حال تحول چشم‌انداز رسانه‌ای قرار دارد. درک تأثیر متقابل و پیچیدۀ این عوامل برای توصیف جامع علل دگرگونی زبان در روزنامه‍نگاری ضروری است. زبان فارسی در سدۀ اخیر  به‍سبب توسعۀ زبان روزنامه‍نگاری در کنار سایر عوامل، از لحاظ معنایی دگرگونی‍های قابل توجهی داشته است؛ زیرا «مقتضای زمانۀ ما، ساده‍نویسی است» (زین‍العابدین، ۱۳۵۳: ۲۵۷). ازاین‍رو، دورشدن از نثر متکلّفانه در دگرگونی‍های زبان نقش داشته است. به‍نوشتۀ مسعودی «نثر روزنامه‍ای باید روان و ساده و قابل‌فهم برای عموم باشد. نوشتۀ روزنامه‍ای به‍خاطر این‍که مخاطبان زیادی را به‍طور روزانه دربر می‍گیرد، ... متناسب با پیشرفت‍های زمان و دانش روز واژه‍های نو را به‍کار گیرد» (۱۳۸۶: ۷۶). ژانرهای مهم روزنامه‍نگاری به‍دور از زبان تخیل است، از این‍روز خالی از تکلف است «پرهیز از به‍کاربردن صنایع ادبی مانند استعاره، کنایه و توصیف‍های برآمده از تخیل، نثر روزنامه‍ای را از نثر ادبی جدا می‍کند» (همان: ۸۸).   

زبانِ روزنامه‍نگاری افغانستان در آغاز متأثر از زبان کلاسیک بود. تاد گیتلین[2] در مورد زبان کلاسیک  گفته است: «این ادبیات نه‍تنها از یک‌زبان عامه‍فهم محروم است، بلکه تعهد دارد که مجهول‌نویسی کند و نشانه‍های زیستن در وادی ابهام را هیچ‍گاه از دست ندهد» (گیتلین، ۱۳۷۸: ۵۹). مطابق آنچه گفته شد، روند ساده‍سازی از فرایندهای برجستۀ دگرگونی زبان فارسی از تکلُّف به سوی ‌سادگی‍ است.

«جامعه‍شناسانِ زبان تنوع زبانی را یکی از ویژگی‍های ذاتی زبان‍ها در نظر می‍گیرند. آن‍ها معتقدند که عوامل اجتماعی نظیر جنسیت، طبقۀ اجتماعی، تحصیلات، سن و قومیت در ایجاد و وقوع تنوع زبانی نقش اساسی دارند» (رضا‌پور، ۱۳۹۶: ۷۷). این تنوع اجتماعی خواه‍ناخواه در اثر ارتباطات اجتماعی، بر دگرگونی زبان اثرگذار است. دگرگونی‍های زبان در روزنامه‌نگاری ارتباط تنگاتنگی با تغییرات در الگوهای مصرفِ اخبار دارد. با گسترش رسانه‌های دیجیتال، مخاطبان از طریق پلتفرم‍ها و دستگاه‍های مختلف با محتوای خبری درگیر می‍شوند. این تغییر منجر به تغییراتی در سبک‍های نوشتاری و قالب‍های گزار‌ش‍گری شده است. رسانه‍های دیجیتال نیز بر استفاده از زبان در روزنامه‍نگاری تأثیری چندوجهی دارند؛ درحالی‍که پلتفرم‌های دیجیتال فرصت گزارش‍گری و تعامل با مخاطبان را گسترش داده‌اند، چالش‍هایی را نیز در رابطه با اطلاعات نادرست، انطباق فناوری، و نفوذ رسانه‌های اجتماعی ایجاد کرده‌اند؛ چون «انعطاف زبانی و نزدیک‌شدن نسبی زبان محاوره‍‌ای ... یکی از ضرورت‍های خبرنویسی الکترونیک است» (شکر‌خواه، ۱۳۷۸: ۶۱)؛ از‌این‌رو، زبان محاوره به‍عنوان عامل طبیعی، بر تحولات زبان اثرگذار شده است.

۵. دادههای پژوهش

۵. ۱. دگرگونی معنایی در  واژههای شمسالنهار و مقایسۀ آن با هفتهنامۀ کابل

  ۵. ۱. ۱. متروک‌شدن یکی از معناهای واژهها

 پژوهشگر در ذیل این عنوان واژه‍هایی از شمسالنهار را که امروز یکی از چند معنای آن‍ها در روزنامه‍نگاری افغانستان از رواج افتاده با ذکر معنای متروک آن‍ها به استناد نمونه‍هایی از متن این نشریه و سپس معنای رایج آن‍ها در روزنامه‍نگاری امروز افغانستان را به استناد نمونه‍هایی از متن هفته‍نامۀ کابل آورده است. نمونه‍های استنادشده به شمسالنهار با علامت اختصاری "ش" و  نمونه‍های استنادشده به هفتهنامۀ کابل با علامت اختصاری "هـ" مشخص شده است:

اخبار: معنی متروک: روزنامه، جریده، نشریه

ش: اخبار صدق‍ آثار مسمی به شمسالنهار را در مطبع کابل جاری نموده (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: در روزنامۀ نیویورکتایمز نوشته شده بود (ماستر[3]، ۱۳۸۹: ۷).

اضلاع: معنی متروک: مناطق

ش: به آن اضلاع که به ‍طرف بخارا واقع هستند ... خواهند برد (میرزا، ۱۲۵۲ ش: ۶).

هـ: دسترسی به آب آشامیدنی صحی به‍خصوص در مناطق روستایی (دشتی، ۱۳۸۹ الف: ۹).

انداز: معنی متروک: شیوه

ش: ملاقات به‍انداز شاهانه کردند (میرزا،۱۲۵۲ ر:۷).

هـ: اگر او شیوۀ مبارزۀ خود را چنان‍که در برابر جان انجام داد (ساجد، ۱۳۸۹: ۱۲).

باقاعده:معنی متروک: پیهم، منظم                         

ش: فَیرها و حمله‍های باقاعده به ظهور رسانیدند (میرزا، ۱۲۵۴ الف: ۶).

هـ: دسترسی منظم به کاخ سفید داشت (بون[4]، ۱۳۸۹: ۶).

برآمده: معنی متروک: کشف‍شده

ش: کان‍های سرب و گوگرد که در حدود غلیجائی و هزاره‍جات برآمده بودند (میرزا، ۱۲۵۴ ث:۱۰).

هـ: چندین مجسمه در ساحۀ کابل جدید کشف شد (هجران، ۱۳۸۹ ت: ۳).

برخواسته: معنی متروک: عمداً

ش: اگر مسلمانی برخواسته آن کافر را ناحق قتل نماید (میرزا، ۱۲۵۴ الف:۶).

هـ: عمداً مانع انکشاف ... در بعضی از ولایات مرکزی می‍گردد (خاموش، ۱۳۸۹: ۹).  

بلاتوقف: معنی متروک: به‍زودی

ش: بلاتوقف خواهد رسد (میرزا، ۱۲۵۲ س: ۴).

هـ: به‍زودی به دادگاه ویژه‍ای ... فرستاده می‍شود (ذلیق، ۱۳۸۹ الف: ۲).

بند: معنی متروک: ثبت

ش: قیمت اخبار به نام خود بند سازد (میرزا، ۱۲۵۲ خ: ۱).

هـ: در مکاتب خصوصی ثبت‌نام نموده‍ام (هجران، ۱۳۸۹ ب: ۱۱).   

پارچه: معنی متروک: شماره

ش: بالفعل پارچۀ اخبار به‍خدمت صاحبان والاهمم فرستاده (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: قیمت فی‍شماره ۱۰ افغانی (دشتی، ۱۳۸۹ ب: ۲).

تماشاخانه: معنی متروک: موزیم

ش: بعد از تناول‍نمودن نان به یک تماشاخانه ... رفتند (میرزا، ۱۲۵۲ ر : ۷).

هـ: بروژۀ آن را که شامل... سرک مقابل موزیم کابل ... می‍شود (هجران، ۱۳۸۹ الف: ۳).

حال:معنی متروک: جاری    

ش: در سال حال امید است چهارپنج لکهه روپیه داخل خزانۀ عامره سرکار خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ج: ۱۵).

هـ: یک‍شنبه هفتۀ جاری ... در بندر حیرتان تحویل داده شد (سالم، ۱۳۸۹: ۹).

حجره: معنی متروک: اتاق

ش: غرض که این‍همه مجمعه در یک بنگله بود که مکانات و حجره‍های مختلف داشت (میرزا، ۱۲۵۲ ر:۷).

هـ: زندان تنها ده اتاق دارد (پیام، ۱۳۸۹: ۵).

خط: معنی متروک: نامه

ش: در سرنامۀ خط، تحریر فرمایند که خط هذا در بالاحصار کابل... برسد (میرزا،۱۲۵۲ س:۴).

هـ: به‍جواب نامۀ منتشره در شماره... هفته‍نامۀ کابل (وحید، ۱۳۸۹: ۱۱).   

دَرج: معنی متروک: نشر

ش: در این اخبار درج خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۴).

هـ: باوجود نشر این فرمان در جریدۀ رسمی ... جلوگیری کرده است (ذلیق، ۱۳۸۹ ب:۲).

دوره: معنی متروک: سفر

در کل علاقۀ ترکستان دوره کردم (میرزا،۱۲۵۲ ج: ۱۵).

رئیس‍جمهور امریکا پس از سفرش به کابل ... اظهار کرده است (صمیمی، ۱۳۸۹: ۶).

سرکار: معنی متروک: حکومت، دولت

ش: در سال حال امید است چهارپنج لکهه روپیه داخل خزانۀ عامرۀ سرکار خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ج: ۱۵).

هـ: تا حالا شانرده تن از مقام‍های پیشین و کنونی دولت به فساد اداری متهم شده (ذلیق، ۱۳۸۹ ت: ۲).

سرکاری: معنی متروک: دولتی

ش: خواه آن جهارات سرکاری باشند (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۶).

هـ: پرونده‍های شمار دیگر از مقامات بلندپایۀ دولتی... نیز جریان دارد (ذلیق، ۱۳۸۹ الف: ۲).

صدق‍آثار: معنی متروک: معتبر

ش: اخبار صدق‍آثار مسمی به شمس‍النهار را در مطبع کابل جاری نموده (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۶).

هـ: به‍نقل از نیوزویک هفته‍نامۀ معتبر امریکایی... (ماریو[5] و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷). 

ظهور: معنی متروک: انجام‍دادن

ش: فیرها و حمله‍های باقاعده به ظهور رسانیدند (میرزا، ۱۲۵۴ الف: ۶).

هـ: هنوز کار بزرگی برای جلوگیری از فساد... انجام نداده است (ذلیق، ۱۳۸۹ ت:۲).

عرصه:    معنی متروک: مدت

ش: در عرصۀ یک سال عالم علوم غریبه نگردیدند (میرزا، ۱۲۵۲ ب:۱۰).

هـ: رئیس‍جمهور کرزی ظرف هشت سال گذشته ثابت ساخته (صمیمی، ۱۳۸۹: ۶).  

کارتوس: معنی متروک: مرمی، فشنگ

ش: کارتوس سیندر و غیره که تا حال تمام از ملک فرنگستان می‍آمدند (میرزا، ۱۲۵۲ ب:۱۰).

هـ: پدرش را به اثر شلیک مرمی یکی از جنایتکاران ... از دست داده است بود (احمدی، ۱۳۸۹ ب: ۴).

مخلوق: معنی متروک: ساکنان، باشندگان

ش: مخلوق کابل ... همراه بندگان به‍شرف امیرصاحب بهادر پیدا نمودند (میرزا، ۱۲۵۴ج: ۱۴).

هـ: یکی از شهروندان هرات ... از اجراآت این‍گونه محاکم راضی است (احمدی، ۱۳۸۹ الف: ۴).

مرحمت: معنی متروک: توزیع

ش: از سرکار روس یک سند مرحمت کرده خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ش: ۶).

هـ: مواد غذایی ... به‍منظور توزیع میان مصدومین ... تحویل داده خواهد شد (سالم، ۱۳۸۹: ۹).

مُلک: معنی متروک: کشور

ش: در تمام بلاد ملک بخارا تجار روس تجارت خواهند کرد (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۶).

هـ: کمک‍های وعده‍داده‍شدۀ کشور قزاقستان (سالم، ۱۳۸۹: ۹).

موقوف: معنی متروک: تعطیل

ش: از پنجم تا سیزدهم کار موقوف است (میرزا، ۱۲۵۴ ش:۶).

هـ: حکومت می‍تواند در حالت تعط یلی مجلس نمایندگان... فرامین تقنیینی را ترتیب کند (ذلیق، ۱۳۸۹ ب: ۲).

موقوف: معنی متروک: منع‍کردن

ش: در تمام ملک محروسه و مقبوضۀ خود تجارت غلامان و کنیزان موقوف نمایند (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۶).

هـ: آن‍ها را از بازکردن این‍گونه سایت‍ها منع کنیم (رستمی، ۱۳۸۹ ب: ۳).  

 ۵. ۱. ۲. متروک‌شدن کامل واژهها

 پژوهشگر در ذیل این عنوان، واژه‍های شمسالنهار را که امروز به‍کلی در روزنامه‍نگاری افغانستان از رواج افتاده با ذکر معنای آن‍ها به استناد نمونه‍هایی از متن این نشریه و سپس واژه‌های جانشین آن‍ها در روزنامه‍نگاری امروز افغانستان را به استناد نمونه‍هایی از هفتهنامۀ کابل آورده است. نمونه‍های استنادشده به شمسالنهار با علامت اختصاری "ش" و  نمونه‍های استنادشده به هفتهنامۀ کابل با حرف مخفف "هـ" مشخص شده است:

الحال: حالا

ش: الحال اکثر خان‍زاده‍ها به‍شوق پسران خود را داخل فوج نظام می‍نمایند (میرزا، ۱۲۵۴ ح:۱۲).

هـ: تا حالا شانرده تن از مقام‍های پیشین و کنونی دولت به فساد اداری متهم شده (ذلیق، ۱۳۸۹ت: ۲).

ایلچی: سفیر            

ش: در شهر قسطنطنیه ایلچی‍های فرانسیس و روس حاضرالوقت... اقرار نمودند (میرزا، ۱۲۵۲ د:۱۶).

هـ: سفیر پاکستان که در جریان یک کنفرانس خبری سخن می‍گفت (ضمیر، ۱۳۸۹: ۷). 

 بلاد: شهرها 

ش: در تمام بلاد ملک بخارا تجار روس تجارت خواهند کرد (میرزا، ۱۲۵۲ ش:۶).

هـ: در مقایسه با دیگر شهرهای کشور بسیار کم بود (احمدی، ۱۳۸۹ ب: ۴). 

بنگله: ساختمان،‌ ویلا             

ش: غرض که این‍همه مجمعه در یک بنگله بود که مکانات و حجره‍های مختلف داشت (میرزا، ۱۲۵۲ ر:۷).

هـ: بر سر دروازۀ یک ساختمان نصب شده بود (رستمی، ۱۳۸۹ الف: ۳).

پس‍پا: عقب‍زدن                       

ش: قوم دج را پس‍پا کردند (میرزا، ۱۲۵۲ ز: ۱۲).

هـ: عقب‍نشیینی امریکا از مقابله با کرزی (ضمیر، ۱۳۸۹: ۵).

پَلتَن: دسته‍ای از نیروی نظامی               

ش: پلتن و حکام مقرر نمودم (میرزا،۱۲۵۲ ج: ۱۵).

هـ: خروج نیروهای امریکایی در سال آینده (بون، ۱۳۸۹: ۶). 

تَیه: سرگردانی

ش: خود را خودبه‍خود در تیه ضلالت جهل انداخته (میرزا، ۱۲۵۲ ب:۱۰).

هـ: یک حالت سرگردانی در فضای سیاسی افغانستان حاکم گردید (ضمیر، ۱۳۸۹: ۵).

تناول: خوردن و نوشیدن

ش: بعد از تناول‍نمودن نان به یک تماشاخانه... رفتند (میرزا، ‌۱۲۵۲ ر: ۷).

هـ: یک توته نان را ار میان کثافات یافته و به خوردن آن مشغول شد (احمدی، ۱۳۸۹ ب: ۴).

جَلد: سرعت

ش: این قلعه را جلد فتح کتند (میرزا، ‌۱۲۵۲ ز:۱۲).

هـ: با سرعت جلو آن را بگیرند (ف، ۱۳۸۹: ۱۱).

جهاز: کشتی                            

ش: جهازات محمولۀ افواج جنگی از این محصول مستثنی باشند(میرزا، ۱۲۵۲ د: ۱۶).

هـ: دیده شود که کشتی شکستۀ پاکستان به ساحل نجارت می‍رسد یا خیر؟ (حلیم، ۱۳۸۹: ۱۱).   

حاضرالوقت: در حال حاضر  

ش: در شهر قسطنطنیه ایلچی‍های فرانسیس و روس حاضرالوقت... اقرار نمودند (میرزا، ‌۱۲۵۲ د:۱۶).

هـ: در حال حاضر بیش از دو میلیون نفر در افغانستان از انترنیت استفاده می‍کنند (رستمی، ۱۳۸۹ ب: ۳).

حسب‍‍الحکم: مطابق فرمان

ش: حسب‍الحکم شهریاری اوستادان پر فن این فن را از شهرهای ترکستان جمع کرده (میرزا، ۱۲۵۲ ج:۱۵).

هـ: انتخابات آینده را مطابق این فرمان برگزار می‍کنیم (ذلیق، ۱۳۸۹ ب: ۲).  

خبربازاری: شایعه    

ش: خبر بازاری و پوچ هرگز در این اخبار درج نگردد (میرزا، ۱۲۵۲ الف:۲).

هـ. در سطح وسیعی شایعۀ تولید... را پخش کردند (رحیمی، ۱۳۸۹: ۹).

داک: پُسته‍خانه                     

ش: محصول داک سرکار انگریزی نیز به‍ ذمۀ صاحب مطبع خواهد بود (میرزا، ۱۲۵۲ الف:۲).

هـ: شعبات خدمات پستی در شهر کابل کافی نیست (احمدی، ۱۳۸۹ ت: ۴).

ربیع: بهار                                 

ش: فصل ربیع به‍نهایت خوبی شده است (میرزا، ۱۲۵۴ ث:۱۰).

هـ: کار خود را در بهار امسال آغاز کرده‍ایم (هجران، ۱۳۸۹ الف: ۳).   

روپیه: افغانی (واحد پول افغانستان)

ش: سالانه... روپیۀ چهره‍شاهی (میرزا، ۱۲۵۴ ت: ۱).

هـ: قیمت فی‍شماره ۱۰ افغانی (دشتی، ۱۳۸۹ ب: ۲).

رعایا: مردم، شهروندان، ساکنان، ملت                  

ش: رعایا و شرفای این دیار متوجه کمالات گردیده (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: مردم را برای ایجاد تغییرات بسیج کنند (صمیمی، ۱۳۸۹: ۶).

سپیچ: سخن‍گفتن    

ش: بعد از انجام سپیچ به‍عرض همایون رسانید (میرزا، ۱۲۵۲ ح:۱۰).

هـ: رئیس جمهور... در سخنان تندی از این موضع مجلس انتقاد کرد (ذلیق، ۱۳۸۹ ب: ۲).  

سُرشدن: فیرکردن، شلیک‍کردن، انداخت‍کردن

ش: هشت بجۀ شام توپ‍های سلامی سر شوند (میرزا، ۱۲۵۲ ب: ۱۰).

هـ: پدرش را به اثر شلیک مرمی یکی از جنایتکاران ... از دست داده است (احمدی، ۱۳۸۹ ب: ۴).    

سرنامه: آغاز

ش: در سرنامۀ خط، تحریر فرمایند که خط هذا در بالاحصار کابل... برسد (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: این اقدام... را آغاز سانسور انترنیتی در افغانستان خواندند (رستمی، ۱۳۸۹ ب: ۳).  

سوداگر: تاجر

ش: سوداگران روس مال تجارت خود را... خواهند برد (میرزا، ۱۲۵۲ ش: ۶).

هـ: چرا تاجران با پولیس همکاری نکرده (عالمیار، ۱۳۸۹: ۳).

سیدالاخبار: سردبیر،‌ صاحب‍امتیاز، موسس نشریه

ش: صاحب اخبار فوق یعنی سیدالاخبار می‍نویسد (میرزا، ۱۲۵۲ ز:۱۲).

هـ: صاحب‍امتیاز و مدیر مسؤل فهیم دشتی (دشتی، ۱۳۸۹ ب:۲).

شُرَفا: بزرگان

ش: رعایا و شرفای این دیار متوجه کمالات گردیده (میرزا، ۱۲۵۲ الف:۲).

هـ: مجلس بزرگان یا سنا اعلام کرده است (ذلیق، ۱۳۸۹ ب: ۲).  

عامِره: مملو

ش: در سال حال امید است چهارپنج لکهه روپیه داخل خزانۀ عامره سرکار خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ب:۱۰).

هـ: بحث خود را مملو از بی‍اعتباری رها کردند (ماستر، ۱۳۸۹: ۷). 

علی‍الاتصال: پیوسته            

ش: اخبار همیشه علی‍الاتصال به‍خدمت اوشان فرستاده خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: در پنج-شش سال گذشته پیوسته تلاش کردند (زرین، ۱۳۸۹: ۶).

غنیم: دشمن

ش: از دستبرد غنیم خودها را فدا ساخته (میرزا، ۱۲۵۲ ب: ۱۰).

هـ: شما با دشمنان تان صلح و آشتی می‍کنید (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷). 

غُنمِشر: فرمانده

ش: در این اثنا رپوت فیض‍محمدخان غنمشر صاحب رسید (میرزا، ۱۲۵۴ ت: ۹).

هـ: کی از فرماندهان کوچک ما ... حضور دارد (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷).

فوج: اردو،‌ ارتش

ش: در امور جدیده از اقسام اسلحه و اسباب جنگ و ترتیب فوج‍های خود یقین است (میرزا، ۱۲۵۲ ب: ۱۰).

هـ: ارتش و پولیس را ساختیم (صمیمی، ۱۳۸۹: ۶).  

قبضه: تحت نفوذ

ش: قوم دج بر مسجد قبضه کرد (میرزا، ۱۲۵۲ ز: ۱۲).

هـ: تحت نفوذ خارجی‍ها عمل می‍کند (ذلیق، ۱۳۸۹ ت: ۲).

کارِسپاندِت: روزنامه‍نگار 

ش: کارسپاندت غوربند خبر عجیب تحریر نموده است (میرزا، ۱۲۵۲ ذ: ۱۶).

هـ: روزنامه‍نگار پاکستانی... می‍گوید (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷).

کاشتکار: دهقان

ش: اطفال کاشتکار و نجار و دیگر اهل کسبه که در مدارس تعلیم یافته‍اند (میرزا، ‌۱۲۵۲ ت: ۵).

هـ: عدم دسترسی به آب آشامیدنی صحی از مشکلات مردم  به‍ویژه دهقانان است (دشتی، ۱۳۸۹ الف: ۹).  

کوتوال: فرمانده                       

ش: کوتوال شهر به‍مجرد اطلاع هر قدر سعی نمود (میرزا، ۱۲۵۲ ث: ۱۶).

هـ: کی از فرماندهان کوچک ما ... حضور دارد (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷).

کنانیده: کردن       

ش:کتاب مذکور را مشتهر کنانیده شود (میرزا، ۱۲۵۲ ز: ۱۳).

هـ: مجلس این فرمان را رد کرده است (ذلیق، ۱۳۸۹ ت: ۲).     

گَتنه: ساعت (شصت دقیقه)

ش: چهار گتنه گذشته که پلاتن با هم جنگ دارند (میرزا، ۱۲۵۴ الف: ۶).

هـ: واسطه‍های باربری در ۲۴ ساعت... عبور می‍کند (وحید، ۱۳۸۹: ۱۱).  

لاش: جسد

ش: لاش خواهر خود به‍معۀ فاعل وی مقتول دیدند (میرزا، ۱۲۵۴ ث:۱۶).

هـ: جسدهای غرقه‍به‍خون را در اطراف اردوگاه می‍دیدند (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷).   

لاونعم: ردوقبول، ردوتصویب 

ش: تا حال جواب لاونعم از جانب خان یارکند به ‍تجار روسیه حاصل نگردیده (میرزا، ۱۲۵۴ ب: ۵).

هـ: مجلس بزرگان ... روی تصویب یا رد این فرمان موضع‍شان را ابراز داشت (ذلیق، ۱۳۸۹ ب: ۲).

محروسه: تحت‍حمایت

ش: در تمام ملک محروسه و مقبوضۀ خود تجارت غلامان و کنیزان موقوف نمایند (میرزا، ۱۲۵۲ ش: ۶).

هـ: پس از فروپاشی رژیم تحت حمایت اتحادجماهرشوروی در کابل(ماریو، ۱۳۸۹: ۷).   

مشتهر: شهرت‍یافته

ش: کتاب مذکور را مشتهر کنانیده شود (میرزا، ۱۲۵۲ ز: ۱۲).

هـ: دوازده فلمی‍که در سال جدید میلادی به شهرت رسیده‍اند (نادم، ۱۳۸۹: ۸).

مُلک غیر: کشور خارجی

ش: وزیران و سفیران ملک غیر در یک مجمع نشستند (میرزا، ۱۲۵۲ ز: ۱۲).

هـ: تا نیروهای کشورهای خارجی را ... از افغانستان بیرون کند (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷). 

مقبوضه: تصرف‍شده

ش: از خطۀ ترکستان مقبوضۀ حضور ارسال خدمت عالی خواهد شد (میرزا، ۱۲۵۲ ث: ۱۶).

هـ: وضعیت در کشمیر تحت تصرف پاکستان همچنان ناآرام است (حلیم، ۱۳۸۹: ۱۱).    

واجب‍الادا: قابل پرداخت

ش: قیمت اخبار به ذمۀ اوشان واجب‍الادا خواهد بود (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: قسط سوم از بابت ساختمان... قابل پرداخت نبوده (احمدی، ۱۳۸۹ ت: ۴).  

واجب‍الاظهار: قابل ذکر

ش: نقشۀ اشتهار واجب‍الاظهار شمس‍النهار (میرزا، ۱۲۵۲  خ: ۱).        

هـ: قابل ذکر است که مدیریت خردمندانه... می‍تواند امیدوار سازد (رحیم، ۱۳۸۹: ۵).  

والاهمم: بلندپایه

ش: بالفعل پارچۀ اخبار به‍خدمت صاحبان والاهمم فرستاده (میرزا، ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: برخی مقام‍های بلندپایۀ امریکایی نگران هستند (بون، ۱۳۸۹: ۶).

وقایع‍نگار: روزنامه‍نگار

ش: بندۀ وقایع‍نگار را به‍اصدار پروانه فیض... افتخار بخشند (میرزا، ۱۲۵۲ ش: ۱).

هـ: روزنامه نگار پاکستانی...می‍گوید  عوض شود (ماریو و یوسف‍زی،‌ ۱۳۸۹: ۷). 

هرآئینه: بدون شک، لابد،‌ به‍هرحال                                 

ش: هر آئینه ضمیر صاحبان فضل و کمال مختفی... نماناد (میرزا: ۱۲۵۲ الف: ۲).

هـ: به‍هرحال،... کارها در افغانستان به‍کندی پیش می‍رود (صمیمی، ۱۳۸۹: ۶). 

هذا: این

ش: در سرنامۀ خط، تحریر فرمایند که خط هذا در بالاحصار کابل ... برسد (میرزا، ۱۲۵۲ س: ۴).

هـ: ساختمان این زندان معیاری نیست (پیام، ۱۳۸۹: ۵).

جدول۱. نوع و بسامد دگرگونی معنایی در واژه‍های  شمسالنهار

نوع دگرگونی

شماره

نوع دگرگونی

تعداد واژه‌های

دگرگونشده

درصد واژه‌های

دگرگونشده

دگرگونی معنایی

(کاهش واژگانی)

۱

واژه‍هایی با چند معنی‍که یک معنیِ آن‍ها در روزنامه‍نگاری امروز افغانستان متروک شده است

۲۶

۳۶.۱

۲

واژه‍های به‍کلی متروک در روزنامه‍نگاری امروز افغانستان

۴۶

۶۳.۹

مجموع واژه‍های دگرگون‍شده

۷۲

۱۰۰

یافته‍ها در جدول ۱ نشان می‌دهند که دگرگونی معنایی (واژه‍هایی با چند معنا‌ که یک معنای آن‌ها متروک شده و واژه‍های به‍کلی متروک‍شده) ۷۲ واژه را دربرگرفته است. از این شمار در ۲۶ واژه یکی از معناهای آن‍ها متروک و ۴۶ واژه به‍کلی متروک شده‍اند.

۶. نتیجهگیری  

تحلیل داده‍ها نشان می‍دهند که  از میان ۷۲ واژۀ دگرگون‍شده در سه شمارۀ روزنامۀ شمسالنهار، تعداد واژه‍هایی که یک معنی متروک‍شده دارند ۲۶ واژه (۱/۳۶ درصد)؛ و تعداد واژه‍های به‍کلی متروک‍شده ۴۶ واژه (۹/۶۳ درصد) است. از این آمار می‍توان دریافت که در دگرگونی واژه‍ها، تعداد واژه‍های "به‍کلی متروک‍شده" بیش‌تر از تعداد واژه‍های "با یک معنیِ متروک" است

 در بحث عوامل دگرگونی معنایی واژه‍ها در شمسالنهار در مقایسه با هفتهنامۀ کابل،‌ بررسی‌ها نشان می‌دهند که شماری از واژه‍ها مانند گتنه، پلتن، کارسپاندت، ایلچی، داک، فوج، بنگله و سپیچ از راه نشریه‍های اردو زبان هندبرتانوی[6] وقت وارد زبان روزنامه‍نگاری شمسالنهار شدند. این اتفاق در نتیجۀ رابطۀ نزدیک سیاسی، تجاری و فرهنگی افغانستان با هندبرتانوی وقت بوده است. واژه‍های مهجور عربی مانند تیه، شرفا، عامره، غنیم، محروسه و نظیر این‍ها نیز همین گونه بوده‌اند که نمایان‍گر متأثربودن زبان روزنامه‍نگاری شمسالنهار از زبان عربی و نیز نثر متکلّفانه یا منشیانه بوده است. البته دلیل این سبک نوشتاری، رایج‍بودن نثر متکلّفانه یا منشیانه در سدۀ سیزدهم هجری (زمان نشر شمسالنهار) بود؛ یعنی درست زمانی‍که هنوز روزنامه‍نگاری تجربۀ کاربرد زبان مطابق فهم مخاطبان عامه را نداشت. مطالعۀ تاریخی زبان روزنامه‍نگاری افغانستان نشان می‍دهد که رفته‍رفته به‍سبب کاهش نفوذ هند برتانوی در افغانستان و به تبع آن کاهش رابطۀ سیاسی، تجاری و فرهنگی با هند، اکثر واژه‍های اردو از زبان فارسی زدوده شدند. به همین‍سان با گذشت زمان به ‍سبب توسعۀ روزنامه‍نگاری و درک ضرورت بهره‍مندکردن مخاطبان عامه از مطبوعات، گرایش از نثر متکلّفانه به نثر ساده فزونی گرفت. هر قدر از سدۀ سیزده دور می‍شویم می‍بینیم که از یک‍سو از نفوذ زبان عربی در فارسی کاسته می‍شود و  از دیگر سو واژه‍های مهجور جای خود را به واژه‍های ساده و قابل‌فهم برای خوانندگان عادی می‍دهد. استناد به نمونه‍های کاربرد زبان در هفتهنامۀ کابل (از نشریه‍های متأخر) مؤید این ادعا است. در نتیجه می‍توان گفت که عوامل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، فناوری، و وفادارای به ساده‍نویسی که از معیارهای  مهم زبان روزنامه‍نگاری است، بر دگرگونی زبان روزنامه‍نگاری اثرگذار بوده است.  

 

[1]. Palmer

[2]. Todd Gitlin

[3]. Master

[4]. Bun

[5]. Mario

[6]. هند برتانوی: به

آهنگ، محمدکاظم‌. (۱۳۸۳). سیر ژورنالیزم‌ در افغانستان‌. کابل: میوند.
احمدی، مسعود. (۱۳۸۹ ت، 25 حمل/فروردین). «اعمار ساختمان‍های غیراستندرد...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۶. 
ـــــــــــــــ. (۱۳۸۹ الف، 11 حمل/فروردین). «شهروندان هرات در محاکم شخصی محاکمه می‌شوند». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۴.   
ــــــــــــــ. (۱۳۸۹ ب، 18 حمل/فروردین). «کودکان خیابانی، فقر و جنایت». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۴.  
بون، دیون نسن. (۱۳۸۹، 18 حمل/فروردین). «روابط سرد و پرتنش ایالات متحده و افغانستان». ترجمه آ مصطفی. هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۶.     
پالمر، فرانک. (۱۳۸۱). نگاهی تازه به معنیشناسی. ترجمه کورش صفوی. تهران: مرکز.
پیام، محمدشایق. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین). «نبود جای کافی، مشکل عمدۀ محبوسین ولایت هرات». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۵.    
تنویر، محمدحلیم. (۱۳۸۷). تاریخ روزنامه‌نگاری در افغانستان. هلند: عازم.
حلیم، صارمه. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین).«پاکستان، تنش‍های سیاسی...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹):۱۱.    
خاموش، سمیع. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین).«سرنوشت نامعلوم بودجۀ سال ۱۳۸۹». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۸.   
خانلری، پرویز ناتل. (۱۳۹۹). تاریخ زبان فارسی. تهران: فرهنگ نشر نو.
دشتی، فهیم. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین).«تلاش برای رفع مشکلات...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۸.     
 ــــــــــــ . (۱۳۸۹ب، 18 حمل/فروردین).«هفته‍نامۀ کابل». هفتهنامۀ کابل،  س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۲.  
 ذلیق، صدیق. (۱۳۸۹ الف،11 حمل/فروردین). «افزایش اختیارات اداره مبارزه با فساد عملی خلاف قانون و غیر مؤثر». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۲. 
ذوالفقاری. حسن. (۱۳۸۴). الگوهای غیرمعیار در زبان مطبوعات. تهران: دفتر مطالعات و توسعۀ رسانه‍ها.  
ـــــــــــــ. (۱۳۸۹ ت، 25 حمل/فروردین). «پافشاری کمیسیون مستقل انتخابات...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۲.   
ــــــــــــــ. (۱۳۸۹ ب، 18 حمل/فروردین). «کشمکش رئیس جمهور، حکومت و شورا...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش  ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۲.    
 رحیم، انیسه. (۱۳۸۹، 25 حمل/فروردین). «خوشبینی‍ها و نگرانی‍ها در مورد...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۵.     
رحیمی، عبدالله. (۱۳۸۹، 18 حمل/فروردین). «خبرهایی از بالیوود در یک هفته». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰):۸.    
رستمی، اکبر. (۱۳۸۹ الف، 11 حمل/فروردین). «حمام‍های کثیف شهر ما». هفته‍نامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۳.      
ــــــــــــــ. (۱۳۸۹ ب، 18 حمل/فروردین). «سانسور سایت‍های غیراخلاقی در کشور...». هفته‌نامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۳.   
رضاپور، ابراهیم. (۱۳۹۶). «تعامل نحو و زبان‌شناسی اجتماعی... ». زبان‌پژوهی، س ۹ ش 22: 77-105. DOI:10.22051/jlr.2016.2434
رهین، رسول. (۱۳۸۷). تاریخ مطبوعات در افغانستان از شمس‌النهار تا جمهوریت. سوئد: کتاب‌ناک.
ــــــــــــــ . (۱۳۸۸). سرگذشت زبان فارسی دری. تهران: انتشارات بین‌المللی الهدی.
زرین، ن. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین). «بازهم پاکستان می‍برد و ما می‍بازیم». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۶.   
ساجد، سمیع. (۱۳۸۹، حمل/فروردین۱۸). «مبارزۀ دیویدهای و برادران...». هفته‍نامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۱): ۱۲   
سالم، حامد. (۱۳۸۹، حمل/فروردین ۱۱).«قزاقستان هزاران تن مواد غذایی کمک کرد». هفته‍نامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۸.
شکر‌خواه، یونس. (۱۳۷۸). «خبر الکترونیک چگونه نوشته می‌شود؟». رسانه، س ۱۰  ش ۳۹: ۶۱.
صفوی، کورش. (۱۳۹۱). آشنایی با زبانشناسی در مطالعات ادب فارسی. تهران: علمی.
صمیمی، حبیب. (۱۳۸۹، ۱۱حمل/فروردین). «سفر کوتاه و درک عمیق اوباما از ادارۀ افغانستان». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۶.  
ضمیر، عارف. (۱۳۸۹، 25 حمل/فروردین). «عقب‍نشینی امریکا از مقابله با کرزی». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۵.   
عالمیار، نصیبه. (۱۳۸۹، ۲۵حمل/فروردین). «کاهش جرایم در شهر کابل». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۳.     
 ف. ن. (۱۳۸۹، ۱۸ حمل/فروردین). «اخذ دوفیصد مالیه از...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۱۱.   
کاویانی، نجم. (۱۳۹۴). سرگذشت زبان فارسی در صد سال پسین در افغانستان و تاجیکستان. کلن (آلمان): فروغ.
گیتلین، تاد. (۱۳۷۸). «بدنویسی و مجهول‌نویسی در ارتباطات». ترجمۀ حسن‌نورایی بی‍دخت. رسانه. س ۱۰ ش4 (پیاپی 40): ۵۹-70.
ماریو، ارون و یوسف‍زی، سمیع. (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین). «معامله با شیطان». ترجمۀ آ مصطفی. هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۷.
  ماستر، ل.  (۱۳۸۹، 11 حمل/فروردین). «همه‍اش، برای نادیده‍گرفتن کرزی است». ترجمۀ آ مصطفی. هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۱ (پیاپی ۳۹۹): ۷.
مراغه‌ای، زین‍العابدین. (۱۳۵۳). سیاحتنامه ابراهیمبیک. تهران: اندیشه.
مسعودی، امید. (۱۳۸۶). مبانی نگارش رسانهای. تهران: خجسته.
میرزا، عبدالعلی. (۱۲۵۲ت، ۱۵ عقرب/آبان). «استدعای عفو». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۵.
ــــــــــ. (۱۲۵۲ الف، ۱۵ عقرب/آبان). «اشتهار». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۲.  
ــــــــــ. (۱۲۵۲ب، ۱۵ عقرب/آبان). «تمثیل». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۱۰.  
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ش، ۱۳ حوت/اسفند ). «اطلاع ضرور». شمسالنهار. س۲  ش۱۳: ۴.       
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ر، ۱۳ حوت/اسفند). «خبر اهتمام شادی شاهزاده انگلستان». شمسالنهار. س۲  ش۱۳: ۷.      
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ز، ۱۳ حوت/اسفند). «خبر استریجی گزت». شمسالنهار. س۲  ش۱۳: ۱۲.     
ـــــــــــ.  (۱۲۵۲ج، ۱۵ عقرب/آبان). «خبر ترکستان». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۱۵.  
ــــــــــ . (۱۲۵۲ د، ۱۳ حوت/اسفند). «خبر روم یعنی قسطنطنیه». شمسالنهار. س۲  ش۱۳: ۱۶.     
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ذ، ۱۳ حوت/اسفند). «خبر غوربند کابل». شمسالنهار. س۲، ش۱۳: ۱۶.      
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ح، ۱۵ عقرب/آبان). «سپیچ فرموده عالیجاه قاضی عبدالقادر خان صاحب بهادر». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۱۰.  
ــــــــــ. (۱۲۵۲ ش، ۱۳ حوت/اسفند). «عهدنامه جدید مابین روس و پاشاه بخارا». شمسالنهار. س۲  ش۱۳: ۶.     
ــــــــــ. (۱۲۵۲ذ، ۱۳ حوت/اسفند). «نقشۀ اشتهار واچب‍الاظهار شمس‍النهار». شمسالنهار. س۲ ش۱۳:  ۱.    
ــــــــــ. (۱۲۵۲ث، ۱۵ عقرب/آبان).«واردات». شمسالنهار. س۱  ش۵: ۱۶.
ـــــــــ . (۱۲۵۴ ت، ۳ حمل/فروردین). «خبر ترکستان». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۹.
ــــــــــ. (۱۲۵۴ ب،۳ حمل/فروردین). «خبر قندهار». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۱۰.
ــــــــــ. (۱۲۵۴ ت،۳ حمل/فروردین). «خبر کابل». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۱۴.
ــــــــــ. (۱۲۵۴ الف،۳ حمل/فروردین). «خبر لمقان». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۶.
ــــــــــ. (۱۲۵۴ ث، ۳ حمل/فروردین). «واردات». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۱۲.
ــــــــــ. (۱۲۵۴ ح،۳ حمل/فروردین). «خبر یارکند». شمسالنهار. س۳  ش۲۹: ۵.
نادم، نظیف‍الله. (۱۳۸۹، 25 حمل/فروردین). «دولت چین به دوازده فلم خارجی...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱):۸.  
ناتل‌ خانلری، پرویز. (1399). تاریخ زبان فارسی. تهران: فرهنگ نشر نو.
 وحید، احمدشاه. (۱۳۸۹، 25 حمل/فروردین). «جوابیۀ وزارت فواید عامه». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۱۱.   
هجران، حاکمه. (۱۳۸۹ ب، 25 حمل/فروردین). «جواب به نامه‍ها». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۱۱.   
ـــــــــــــ. (۱۳۸۹ الف، 25 حمل/فروردین). «چی وقت کار سرکهای نیمهکاره...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۳ (پیاپی ۴۰۱): ۳. 
هجران، حاکمه. (۱۳۸۹ ت، 18 حمل/فروردین). «آغاز کار ساخت کابل جدید...». هفتهنامۀ کابل، س ۹ ش ۲ (پیاپی ۴۰۰): ۳. 
یمین، محمدحسین. (۱۳۹۱). تحول زبان؛ تاریخچه زبان پارسی دری (واقعیت ها). کابل: سعید.