نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده
جادوی مجاورت از عوامل مهم و تعیینکننده در بررسی تأثیرات زبانی و بلاغی بر نظرگاه اندیشگانی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. این شگرد بلاغی بهقدری قدرتمند است که گاه به مقدّرات تاریخی و فرهنگی ایرانیان جهت داده است. تأثیرگذاری جادوی مجاورت از طریق برجستهسازی در سطح کلام صورت میگیرد. نویسندگان در طول حیات ادبی ایران همواره سعی داشتهاند با تکیه بر این عامل تأثیرگذار مخاطب را به درجۀ اقناع برسانند. دروازۀ ورود به متون عناوین آنهاست. ازاینروی، این برجستهسازی بهشدت در میان عناوین آثار (به ویژه نثرهای مصنوع) دیده میشود. در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی جادوی مجاورت در نوزده عنوان نثر مصنوع و متکلف نشان داده شده است. مبنای نظری جستار حاضر نظریات مندرج در کتاب از زبانشناسی به ادبیات کوروشصفوی است که ایجاد ادبیت را نتیجۀ قاعدهافزایی و توازن در برونۀ زبان میداند. این قاعدهافزایی و توازن موجب ایجاد جادوی مجاورت در عناوین آثار شده که در کنار زیباییآفرینی، خوانندگان را از طریق التذاذ شنوایی و دیداری به مطالعۀ آثار ترغیب میکند و درنهایت همین عامل منجر به ایجاد حس اقناع در مخاطبان میشود.
کلیدواژهها
1. مقدمه
نثر فارسی همانند نثر عربی طفیلی شعر و تا حدودی دنبالهروی آن بوده است. این مهم را بیش از همه در نثر فنی که از اواخر سدۀپنجم کمکم تکوین مییابد میبینیم؛ بهویژه از وقتی که ساختار سیاسی از عقلانیت و دموکراسی به سمت عاطفهگرایی و استبداد میل میکند. سادهنویسی نیز کمکم جای خود را به تکلف و تصنع میدهد و عصر تراژدیها به عصر کاریکاتورها تبدیل میشود. این حرکت از وقتی پرسرعت میشود که گفتمان اشعری و فقه شافعی جایگزین گفتمان معتزلی و فقه حنفی میشود و به قولی، خواجه نظامالملک طوسی به جای عمیدالملک کندری بر منصب وزارت تکیه میزند (الجابری، 1389: 426). از این زمان به بعد ساختارِ ساختارها رو به افول مینهد و انحطاط در نثر فارسی پدیدار میگردد که جلوههای آن را میتوان در عنوانهای کتب این دوره که وجه غالب آنها تأثیرپذیری از مجاورت است، مشاهده کرد.
در این جستار در صدد هستیم تا انحطاط فکری ایرانیان را که متأثر از افول اندیشههای سیاسی است بررسی کنیم و بازتاب آن را از رهگذر تحلیل عنصر جادوی مجاورت در عناوین آثار نثر فنی نشان دهیم. ضمن اینکه میخواهیم این مهم را تبیین کنیم که هرگاه معنی روی به محاق نهاده، لفظ و صورت میداندار شده و به صورت وجه غالب آن فرهنگ درآمده و بازیهای زبانی جای معنیپروری و اندیشهورزی را گرفته است.
- پیشینۀ پژوهش
دربارۀ موضوع جستار حاضر پژوهشهای گوناگونی با تکیه بر آثار مختلف انجام شده است. مقالۀ «جادوی مجاورت» نوشتۀ محمدرضا شفیعی کدکنی نخستین بار در مهر 1377 به چاپ رسید و پس از آن موضوع مطالعه و بررسی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت (1377: 16-26). این مقاله با درسنامههای دیگر در کتابی با عنوان رستاخیز کلمات (1391)به چاپ رسید. در این مقاله، نویسنده به علل ایجاد جادوی مجاورت و تأثیرات آن بر ساختار فرهنگ و اندیشه میپردازد. مقالات متعددی این موضوع را دستمایۀ تحلیل قرار دادهاند که به تعدادی از آنها در ادامه اشاره میشود.
«جلوههایی از جادوی مجاورت در مثنوی» نوشتۀ میترا گلچین و محمدرضا شفیعی کدکنی؛ در این جستار قلمروی بلاغی جادوی مجاورت در مثنوی بررسی و معرفی شده است. نتیجۀ این پژوهش این است که عوامل ایجادکنندۀ موسیقی درونی از جمله انواع جناس، نغمۀ حروف، تکرار صامتها و مصوتها، جادوی مجاورت را در مثنوی تقویت میکند (1381: 29-42).
جستار دیگر «جادوی مجاورت در گفتارهایی چند از نهجالبلاغه» نوشتۀ فرحناز شاهوردی، محمود شهبازی، قاسم مختاری و سید ابوالفضل سجادی است. در این پژوهش جادوی مجاورت در دو محور جانشینی و همنشینی تحلیل میشود. همچنین هنرسازههایی که در فرایند انتخاب و ترکیب واژگان بر این دو محور دست به آشناییزدایی در بافت معمول کلام میزنند، معرفی میشوند. دستاورد ایشان در این پژوهش ارائۀ نمونههای آفرینش بدیع در درونیترین لایههای بافت کلام (موسیقی معنوی) است (1400: 3-28).
مقالۀ دیگری که از رویکردی مشابه با جستار حاضر بهره گرفته «بررسی جادوی مجاورت در امثال عامیانه» نوشتۀ علیرضا اسدی و محمدرضا خمان است. در جستار مورد نظر با کاربست نظریات زبانی کوروش صفوی، کتاب داستاننامۀ بهمنیاری که مشتمل بر شش هزار مثل است مطالعه شده و عوامل موسیقیساز سجع، جناس، واجآرایی و تکرار ایجادگر جادوی مجاورت در امثال دانسته شدهاند (1393: 55-82).
درباب تحلیل جادوی مجاورت در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع تاکنون پژوهش مستقلی انجام نشده است.
- روش
مبنای نظری جستار حاضر با تکیه بر نظریات مندرج در کتاب از زبانشناسی به ادبیات کوروش صفوی (1390) است که ایجاد ادبیّت را نتیجۀ قاعدهافزایی و توازن در برونۀ زبان میداند. چند عنوان از نثرهای فنی و مصنوع به چند دسته تقسیم و در موضوعات مختلف تحلیل میشوند. با تکیه بر نظریۀ ایجاد توازن در سطوح آوایی و واژگانی، جادوی مجاورت در گزینش این عناوین نشان داده میشود. عناوین این آثار در دستههای موضوعی زیر طبقهبندی شدهاند.
جدول 1. دسته بندی موضوعی عناوین نثر مصنوع و متکلف مورد مطالعه
فنی و علمی |
ترسل |
عرفانی |
تاریخی-روایی (روایت تاریخی) |
|
المعجم فی معاییر اشعار العجم |
روضة الکتاب و حدیقة الالباب |
مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة |
تاریخ-تذکره (سرگذشتنامه) |
تاریخ-تاریخ |
|
عتبة الکتبة |
رشف النصائح الایمانیة و کشف الفضائح الیونانیة |
اغراض السیاسة فی اعراض الریاسة |
عقدالعلی للموقف الاعلی |
|
التوسل الی الترسل |
|
نسائم الاسحار من لطائم الاخبار |
راحه الصدور و آیه السرور |
|
|
|
درة الاخبار و لمعة الانوار |
تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار |
|
|
|
تجربة لاحرار و تسلیة الابرار |
مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار |
|
|
|
|
سمط العلی للحضرة العلیا |
|
|
|
|
دُرّۀ نادره |
|
|
|
|
المعجم فی آثار ملوک العجم |
حجم نثرهای فنی و مصنوع با موضوع تاریخی در این تقسیمبندی چشمگیر است. به همان میزان که نثرها از روایت فاصله میگیرند و علمیتر میشوند، از حجم آثار با آرایشها و لفّاظیها کاسته میشود. این موضوع نشان میدهد که به هر میزان از پرداختن به آراستگی زبان فاصله میگیریم، به همان میزان به واقعیت و علم بیشتر نزدیک میشویم. یکی از اهداف ریختن رویدادهای تاریخی در قالب روایت، بحث اقناع است. اساساً راویان با بهرهگیری از عناصر متعدد بازگویی رویدادها در پی راضی کردن مخاطبان، و حتی بالاتر از آن قانع کردن آنان برای پذیرش موضوعات طرحشده در روایات هستند. یکی از ترفندهای اقناع مخاطب، تأثیر زبان بر میزان پذیرش یا ردّ یک محتواست. در چنین روایاتی، موضوع رویداد در تقابل با روایت قرار میگیرد. به بیان دیگر، روایت قالبی است ساخته شده از ایدئولوژی در بستر معینی از زمان و محیط جغرافیایی. بیتردید برای مخاطبی که در ظرف ایدئولوژیک و بستر زمانی و مکانی متفاوتی رشد کرده و با روایات تاریخی ادوار گوناگون مواجه میشود، به ابزارهایی نیاز است تا هدف اقناع و پذیرش حاصل شود. جادوی مجاورت در ادوار گوناگون همواره نشان داده که میتواند ابزاری قدرتمند در تغییر نگرش باشندگان فرهنگی جامعه داشته باشد.
- بحث و بررسی
- 1. جادوی مجاورت
جادوی مجاورت از عوامل مهم تعیینکنندۀ تأثیرات زبانی و شیوۀ بلاغی است. در بلاغت سنتی، از عناصر مهم آن با عناوینی چون سجع و جناس و موازنه و ... یاد شده است که ذیل "بدیع لفظی" بررسی میشوند. «تأثیر هنری جادوی مجاورت در شاهکارهای ادبی جهان و در کتب مقدس عالم و در صدر همۀ آنها قرآن کریم، امری است که هیچکس از آشنایان در آن تردیدی ندارد» (شفیعی کدکنی، 1391: 409).
جادوی مجاورت نهتنها در موسیقی شاهکارهای ادبی ما مؤثر بوده بلکه در سرنوشت اجتماعی و تاریخی ما نیز مانند بسیاری از اقوام و ملتهای دیگر تأثیری شگفت و تعیینکننده داشته است. این شگرد بلاغی که در همۀ زبانها بوده و هست و خواهد بود، بخشی از مقدّرات تاریخی و فرهنگی ما ایرانیان را شکل داده است و بیگمان دیگر اقوام جهان نیز تحت تأثیرات غیرمستقیم جادوی مجاورت زیسته و میزیند. این جادو در فارسی و عربی بیشتر از زبانهای دیگر بهویژه زبان انگلیسی سرنوشتساز بوده است. تحت تأثیر جادوی مجاورت پرقدرت و نیرومند گاه حکمت و مَثَلی بیاساس مانند «النفوس کالنصوص» یکی از حقایق عالم تلقی شده است و ما بر اساس آن منظومۀ فرهنگی و فکری خاصی را در طول تاریخ شکل دادهایم (همان: 420). هماوایی "نفوس" و "نصوص" یا به قولی جادوی مجاورت این دو کلمه، شنونده را بیاختیار تسخیر، و پیام نهفته در این عبارت را به او تلقین میکند و او خرد خویش را به جاذبۀ این تأثیر از دست میدهد و هرگز نمیاندیشد که "این نفوس" و "آن نصوص" کدام است. از همینرو میتوان ویژگی مهم جادوی مجاورت را این دانست که به سخن هر قدر هم بیمعنی و خردستیزانه باشد ابهتی میدهد که شنونده بیاختیار تسلیم آن میشود (همان: 417).
«چشمانداز هنری جادوی مجاورت این است که عناصری دور از هم را در طیف مغناطیسی خاص خود گرد میآورد و به آنها عینیت یا اتحاد میبخشد و ما در پرتوی جادوی مجاورت از رهگذر تشابه صوری آن عناصر یا وحدت صوتی آنها نسبت به جنبۀ معنوی آنها که چهقدر از یکدیگر دورند غافل میشویم و آنها را چنانکه در صورت، در معنی هم نزدیک به هم احساس میکنیم» (همان: 418).
کارکرد جادوی مجاورت منحصر به امثال و متون ادبی نیست. در طول تاریخ، حضور چشمگیر آن را در عناوین آثار نیز میتوان دید. اهمیت عنوان در قول ابوالفتح البستی آشکارا دیده میشود: «أوَّلُ مَقروء من الکُتُبِ عنوان» (ثعالبی، 1983: 230). این اهمیت برای نویسندگان آثار در طول تاریخ مطرح بوده و آنان همواره سعی داشتند بر اساس جریانهای ادبی، تاریخی و اجتماعی عناوین گیرایی برای متون خود برگزینند. با توجه به فراگیری ظاهرگرایی و تکلّف در میان نویسندگان دورۀ نثر فنی و مصنوع، عناوین برگزیدۀ آثار از سادگی رو به پیچیدگیِ بیشتر نهاد و نویسندگان آثار با بهرهگیری از عنصر جادوی مجاورت عناوینی را برگزیدند که نظم موسیقایی در سطح آوایی، و شباهتهای ظاهری در املای واژگان را به نمایش میگذاشت. پدیدآییِ عنوانهای هنری در عمل عرصۀ هنرورزی و خلاقیت نویسندگان بوده است.
- 2. نمودهای جادوی مجاورت در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع
یکی از مهمترین ویژگیهای زبان ادبی، فاصله گرفتن و هنجارگریزی آن از زبان عادی است. از عوامل مهم هنجارگریزی در زبان و شکلگیری کلام ادبی آهنگین، فرایند قاعدهافزایی در زبان است. قاعده افزایی با افزودن عناصری بیرونی به صورت کلام، موجب هنجارگریزی از زبان معیار و ایجاد توازن، و درنهایت شکلگیری ادبیّت در برونۀ زبان میشود (صفوی، 1390: 53-56). "تکرار" از عناصر موردتوجه نویسندگان در خلق عناوین بوده است؛ زیرا تکرار موجب ایجاد ارتباط منظم میان واجها میشود و با خلق توازن، نظام موسیقایی خاصی را پدید میآورد. پدید آمدن هر توازن، وابسته به گونهای از فرایند تکرار کلامی است (همان: 184). این تکرارها به چند شیوه رخ میدهند که در بعضی موارد منطبق بر بلاغت سنتی فارسی نیز هستند. توازن در سطوح آوایی، واژگانی و نحوی قابلبررسی است. در این جستار بر روی توازن آوایی و واژگانی موجود در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع مطالعه، و با تحلیل چند نمونه، کارکرد جادوی مجارت در آنها نشان داده میشود. توازن آوایی در دو سطح واج و هجای واژگان تحلیل میشود؛ بر این اساس توازن آوایی به دو دستۀ توازن واجی و توازن هجایی تقسیم میشود.
توازن هجایی |
توازن آوایی
|
توازن واجی |
- 2. 1. توازن آوایی
الف. توازن واجی: تکرارهای آوایی درون یک هجا، موجب ایجاد توازن واجی شده که از عوامل ایجاد جادوی مجاورت در سطح آوایی است. این توازن واجی طبق کتاب از زبانشناسی به ادبیات (1390) به چند صورت ممکن است رخ دهد:
- تکرار همخوان آغازین در هر هجا: در میان عناوین آثار نثر مصنوع و متکلف، از این روش برای ایجاد توازن و همآوایی بسیار استفاده شده است. اینکه یک واج یکسان دو یا چند بار پشت سر هم در ابتدای هر هجا تکرار شود، عامل مؤثری در القای موسیقی است و تأثیری شگرف بر خواننده میگذارد؛ برای مثال در کتابهای التوسل الی الترسل بهاءالدین بغدادی، تجربة الاحبار و تسلیة الابرار عبدالرزاق بیگ دنبلی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة عزالدین محمود کاشانی، و مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار محمودبن آقسرایی، به ترتیب با بهرهگیری از تکرار واج "ت" و "م" در آغاز هر هجا، توازن واجی و نظم موسیقایی شکل گرفته است.
- تکرار همخوان آغازین + واکه در هر هجا: التَوسُل الی التَرسُل ("تَ" و "سُ")، تَجزیةالامصار و تَزجیة الاعصار ("تَ")، مُسامرةالاخبار و مُسایرةالاخیار ("مُ/مُسا"، "اَخ").
- تکرار مصوتهای کوتاه یا بلند در هر هجا: از پربسامدترین عناصر موسیقیبخش در سطح آوای زبان، حضور مصوّتهای کوتاه و بلند تکرارشونده در هجا است. کتاب عَتَبَة الکَتَبَة منتجبالدین بدیع، با شش باز تکرار مصوت کوتاه " فتحه" موسیقی آفریده است. همچنین در عناوین دیگر مانند التوسل الی الترسل منتجبالدین بدیع (تکرار "فتحه" و "ضمه")اغراضُ السیاسَة فی اَعراضُ الریاسَة محمد بن علی کاتب سمرقندی (تکرار "فتحه" )، راحَةالصُدور و آیَةالسُرور راوندی (تکرار "فتحه" و "ضمه")، روضَة الکُتّاب و حدیقَة الالباب صدرالدین قونیوی (تکرار "فتحه")، تَجزیَة الاَمصار و تَزجیَة الاَعصار شرفالدین عبدالله شیرازی (تکرار "فتحه" و "ا" ) مُسامِرَةالاَخبار و مُسایِرَة الاَخیار آقسرایی (تکرار "ضمه"، "کسره" و "ا") و دیگر کتب، عنصر موسیقاییِ مصوّتهای کوتاه و بلند مشابه در هجاها دیده میشود.
- تکرار همخوان یا همخوانهای پایانی: این عامل نیز یکی از عوامل مهم ایجاد موسیقی در عناوین آثار است. با توجه به اینکه عناوین آثار دورۀ نثر فنی و مصنوع دو یا چندقسمتی هستند، وجود همخوانهای تکرارشونده عاملی قرینهساز تلقی شده و این قرینهسازی خود از رویکردهای جادوی مجاورت و هماهنگی آوایی است. وجود همخوانهای پایانی در عناوین این آثار دیده میشود: عتبة الکتبة، التوسل الی الترسل، عقدالعلی للموقف الاعلی، راحةالصدور و آیةالسرور (در عنوان این اثر، شباهت آوایی دو واج "ص" و "س" نیز از دیگر عوامل تقویتکنندۀ موسیقی است)، لباب الالباب، المعجم فی معاییر اشعار العجم، روضة الکتاب و حدیقة الالباب، تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار، درّه نادره، و ... .
- تکرار همخوانها: در عناوین این آثار تکرار همخوانها در هجاهای گوناگون عاملی موسیقیبخش است. در صورتی که همخوان آغازین و پایانی یکسان تکرار شود میتوان از آن با اصطلاح «تکرار همخوانی کامل» یاد کرد. برای مثال در التوسل الی الترسل این اتفاق رخ داده است. در بدیع سنتی، قاعدۀ تکرار همخوانها با عنوان «جناس ناقص» شناخته میشود. در عناوین عتبةالکتبة، التوسل الی الترسل، اغراض السیاسة فی اعراض الریاسة، تجزیةالامصار و تزجیةالاعصار، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، و رشف النصائح الایمانیة و کشف الفضائح الیونانیة این عنصر با ایجاد توازن حاصل از تکرار، عامل بروز جادوی مجاورت و هنریشدن عنوان شده است.
- تکرار واکه+ همخوان پایانی در هر هجا: این عنصر نیز از پربسامدترین عناصر ایجادگر جادوی مجاورت در عناوین آثار است. به دلیل مختوم شدن عناوین به واکه و همخوانهای یکسان، قرینهسازی در سطح عنوان ایجاد میشود که خود عاملی مؤثر در ایجاد موسیقی است: عتبَةالکتبَة، التوسُل الی الترسُل، اغراض السیاسة فی اعراض الریاسة، تجزیةالامصار و تزجیةالاعصار، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، رَشف النصائح الایمانیة و کَشف الفضائح الیونانیة، تجربَةالاحبار و تسلیَةالابرار.
- تکرار کامل هجایی: در این حالت تمامی واجهای یک هجا تکرار میشود: عتبَةالکتبَة، التوسُل الی الترسُل، اغراض السیاسة فی اعراض الریاسة، لبُابالباب، تجزیةالامصار و تزجیةالاعصار، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، نسائمالاسحار من لطائمالاخبار، درّه نادره.
جدول 2. توازن واجی در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع
تکرار کامل هجایی |
تکرار همخوان کامل |
تکرار واکه+ همخوانهای پایانی |
تکرار همخوانهای پایانی |
تکرار واکه+همخوان آغازین |
تکرار مصوتهای کوتاه و بلند |
تکرار همخوان آغازین |
عناوین آثار |
ردیف |
|
|
|
|
|
|
|
عتبة الکتبة |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
التوسل الی الترسل |
2 |
|
|
|
|
|
|
|
عقدالعلی للموقف الاعلی |
3 |
|
|
|
|
|
|
|
اغراض السیاسة فی العراض الریاسة |
4 |
|
|
|
|
|
|
|
راحة الصدور و آیةالسرور |
5 |
|
|
|
|
|
|
|
لباب الالباب |
6 |
|
|
|
|
|
|
|
المعجم فی معاییر اشعارالعجم |
7 |
|
|
|
|
|
|
|
روضة الکتاب و حدیقة الالباب |
8 |
|
|
|
|
|
|
|
تجزیةالامصار و تزجیة الاعصار |
9 |
|
|
|
|
|
|
|
المعجم فی آثار ملوک العجم |
10 |
|
|
|
|
|
|
|
مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار |
11 |
|
|
|
|
|
|
|
سمطالعلی للحضرة العلیا |
12 |
|
|
|
|
|
|
|
نسائم الاسحار من لطائم الاخبار |
13 |
|
|
|
|
|
|
|
درة الاخبار و لمعة الانوار |
14 |
|
|
|
|
|
|
|
مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة |
15 |
|
|
|
|
|
|
|
رشف النصائح الایمانیة و کشف الافضائح الیونانیة |
16 |
|
|
|
|
|
|
|
دره نادره |
17 |
|
|
|
|
|
|
|
تجربة الاحبار و تسلیة الابرار |
18 |
ب. توازن هجایی: در صحبت از برقراری توازن هجایی در نثر، نظم در تعداد هجاها اهمیت دارد. با بررسی این عناوین میبینیم که اکثر این عناوین، دو یا چند بخش دارند و در هر بخش هجاهای کوتاه یا بلند به تعداد مساوی و بعضاً واجهای یکسان تکرار میشوند. این تکرار با القای همنشینی در نظم هجاها عامل ایجاد موسیقی در عناوین شده است. برای مثال، در عنوان عتبةالکتبه سه هجای کوتاه در بخش اول عنوان، و سه هجای کوتاه در بخش دوم تکرار شده است و با کنارهمقرارگرفتن واجهای پایانی یکسان در هر دو بخش، موسیقی افزایش یافته است که جادوی مجاورت دیده میشود. در التوسل الی الترسل نیز ساختار دوکفهای با تکرار یکسان دو هجای کوتاه و یک هجای بلند، و کاربست واجهای یکسان و ساخت جناس به وجود جادوی مجاورت در این سطح کمک کرده است. در عناوین سایر آثار مانند اغراضالسیاسة فی اعراضالریاسة، راحةالصدور و آیةالسرور، لباب الالباب، روضةالکتاب و حدیقةالالباب، تجزیةالامصار و تزجیة الاعصار، نسائمالاسحار من لطائمالاخبار، مصباحالهدایة و مفتاحالکفایة و ... ساختار دوکفهای و تکرار یکسان هجاها، عامل تقویت موسیقی از طریق جادوی مجاورت بوده است. در برخی از این عناوین، کاربست واجهای یکسان به حدی مکانیکی است که ایدۀ پیدایش اتفاقی این نظم و توازن را رسماً منتفی میکند.
- 2. 2. توازن واژگانی
در حوزۀ تحلیل توازن واژگانی، تکرار واژهها نیز عامل ایجاد جادوی مجاورت است. در سطح توازن واژگانی، همگونی به دو صورت عمده اتفاق میافتد: همگونی ناقص و همگونی کامل. منظور از همگونی ناقص تشابه آوایی بخشی از دو یا چند واژه است و همگونی کامل در اصل تشابه آوایی کامل میان دو یا چند عنصر دستوری یا تکرار یک عنصر دستوری واحد است (صفوی، 1390: 220). این دو دسته همگونی در هیئت انواع جناس خود را در سطح واژه نشان میدهند. در تحلیل عناوین، اختلاف میان حروف به ایجاد جناسهای مضارع و لاحق، جناس اشتقاق و شبهاشتقاق، جناس متوّج، جناس قلب بعض بیش از سایر انواع جناس منجر شده است.
جدول 3. توازن واژگانی منجر به ایجاد جناس در آثار نثر فنی و مصنوع
جناس متوّج |
جناس قلب بعض |
جناس اشتقاق و شبه اشتقاق |
جناس لاحق |
جناس مضارع |
عناوین آثار |
ردیف |
|
|
|
|
|
عتبة الکتبة |
1 |
|
|
|
|
|
التوسل الی الترسل |
2 |
|
|
|
|
|
عقدالعلی للموقف الاعلی |
3 |
|
|
|
|
|
اغراض السیاسة فی اعراض الریاسة |
4 |
|
|
|
|
|
لباب الالباب |
5 |
|
|
|
|
|
المعجم فی معاییر اشعار العجم |
6 |
|
|
|
|
|
تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار |
7 |
|
|
|
|
|
المعجم فی آثار ملوک العجم |
8 |
|
|
|
|
|
مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار |
9 |
|
|
|
|
|
رشف النصائح الایمانیة و کشف الفضائح الیونانیة |
10 |
|
|
|
|
|
دره نادره |
11 |
|
|
|
|
|
تجربه الاحرار و تسلیة الابرار |
12 |
در سطح توازن واژگانی علاوه بر عامل موسیقیبخش جناس که منجر به جادوی مجاورت در عناوین آثار شده است، عوامل موسیقایی دیگری نیز دیده میشود؛ از جمله هماهنگیهای آوایی واجها در کنار یکدیگر که در بدیع تحت عنوان "نغمۀ حروف" یا "واجآرایی" شناخته میشود. این نغمۀ حروف که در عناوین بیشتر آثار نثر مصنوع نیز وجود دارد، حاصل تکرار واجهای یکسان و یا واجهای قریبالمخرج است. برای مثال در عنوانهای عتبةالکتبة، لبابالالباب، راحةالصدور و آیةالسرور، تجزیةالامصار و تزجیةالاعصار و ...، تکرار واجها مشخصاً عامل موسیقیبخش و تقویتکنندۀ جادوی مجاورت است. عامل مهم دیگر در ایجاد آهنگ و در نتیجه جادوی مجاورت، آن چیزی است که در بدیع به "سجع" نامور است. در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع انواع مختلفی از سجع دیده میشود که حضور طبیعی آنها بسیار بعید به نظر میرسد. عالیترین و موسیقاییترین نوع سجع، سجع متوازی است که آن هماهنگی دو واژه در حرف آخر و یکسانی وزن به طور همزمان است. تقریباً همۀ عناوین آثار نثر فنی و مصنوع دارای سجع متوازی هستند و این به معنی ایجاد جادوی مجاورت از طریق باهمآییِ واژههای هموزن و همپایان است. از نظر کنار هم قرار گرفن و در پی هم آمدن این سجعها موازنه در میان عناوین آثار فنی و مصنوع نیز اجتنابناپذیر است.
جدول 4. توازن واژگانی منجر به ایجاد سجع در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع
سجع مطرّف |
سجع متوازی |
عناوین آثار |
ردیف |
|
|
عتبة الکتبة |
1 |
|
|
التوسل الی الترسل |
2 |
|
|
عقدالعلی للموقف الاعلی |
3 |
|
|
اغراض السیاسة فی العراض الریاسة |
4 |
|
|
لباب الالباب |
5 |
|
|
المعجم فی معاییر اشعارالعجم |
6 |
|
|
راحة الصدور و آیةالسرور |
7 |
|
|
تجزیةالامصار و تزجیة الاعصار |
8 |
|
|
المعجم فی آثار ملوک العجم |
9 |
|
|
مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار |
10 |
|
|
سمطالعلی للحضرة العلیا |
11 |
|
|
نسائم الاسحار من لطائم الاخبار |
12 |
|
|
درة الاخبار و لمعة الانوار |
13 |
|
|
مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة |
14 |
|
|
رشف النصائح الایمانیة و کشف الفضائح الیونانیة |
15 |
|
|
درّۀ نادره |
16 |
|
|
تجربة الاحرار و تسلیة الابرار |
17 |
|
|
روضة الکتاب و حدیقة الالباب |
18 |
- 5. نتیجهگیری
حاصل جستار حاضر مانند سایر پژوهشهای صورتگرفته در این حوزه این اصل را بیان میکند که جادوی مجاورت همواره نقشی مهم و تأثیرگذار در جریان اندیشگانی ایرانیان ایفا کرده است. ایجاد موسیقی قدرتمند از طریق باهمآیی واجهای یکسان یا نزدیکبههم، و کنار هم قرارگرفتن هجاها با الگویی خاص موجب ایجاد توازن میشود و مخاطب بیاختیار با شنیدن و درک این توازن هر پیامی را بیچونوچرا میپذیرد.
یکی از عرصههای تجلی جادوی مجاورت در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع است. با توجه به اینکه عنوان اثر عاملی تأثیرگذار در جذب و حفظ مخاطب است، نویسندگان همواره کوشیدهاند تا در ابتدا آنان را توسط عنوان مسحور کنند. با بررسی عناوین تعدادی از نثرهای فنی و مصنوع در حوزههای مختلف به این نتیجه رسیدیم که جادوی مجاورت از طریق نظامی خاص در آنها متجلی شده است. این نظام خاص در دو حوزۀ توازن آوایی و واژگانی مطالعه شد. در حوزۀ توازن آوایی، عناوین در دو سطح واج و هجا دارای هماهنگی بودند و از این جهت قدرت موسیقایی بالایی دارند. در حوزۀ توازن واژگانی با دو مقولۀ بدیعی جناس و سجع روبهرو هستیم. آنچه در این حوزه موجب جادوی مجاورت بوده، تفاوتها در سطح واژه است که انواع جناس و سجع را پدید آورده و تقریباً در تمامی عناوین حضور دارد. با توجه به اینکه عمدۀ آثار در این دوره دو یا چند قسمتی هستند، نویسنده از به کار بردن این ظرفیت در گزینش واژگانی و خلق عناوین فروگذار نکرده است. از دیگر نتایج این پژوهش، بسامد بالای حضور عوامل گوناگون تأثیرگذار در ایجاد جادوی مجاورت میان آثاری است که محتوای تاریخی دارند. با توجه به نوع تاریخنویسی در این ادوار که متمایل به تاریخِ روایی است، مورخ-نویسنده در صدد اقناع مخاطب برمیآید. یکی از کارکردهای مهم جادوی مجاورت، قانع کردن مخاطب است و این موضوع همواره در طول حیات ادبی ما به چشم میخورد.