نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
2 کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده
مطالعۀ ساحت زبان با هدف فهم و کشف مفاهیم اجتماعی از مباحث قابلتوجه است. بر اساس این رویکرد نظاممند و منسجمِ برآمده از زبانشناسی انتقادی و تحلیل گفتمان انتقادی، میتوان در پی این بود که چگونه مفاهیم اجتماعی مانند ایدئولوژی، گفتمانهای غالب، نظامهای قدرت و مانند اینها از طریق زبان بیان میشوند در مراحل بعدی اساس شکلگیری آثار ادبی میگردند، و همچنین به روشهای گوناگون بر جهان خارج و جهان ذهنی مخاطبان تأثیر میگذارند. در این روش تحلیل زبانی و بلاغی نخست لایههای مختلف تشکیلدهندۀ متن استخراج میشوند، سپس با تحلیل انتقادی عناصر هر لایه میتوان به ایدئولوژی مؤلف که اساس تشکیلدهندۀ متن است پی برد. فرهادمیرزا از برجستهترین نویسندگان دورۀ قاجار و عهد ناصری است. منشآت او که به تقلید از منشآت قائم مقام و بر سیاق ترسل و منشآتنویسی دورۀ قاجار تحریر شده، از موفقترین نمونههای نثر دورۀ ناصری برجستهترین اثر نثر اوست. در این پژوهش با روش کیفی و کمّی عناصر زبانی و بلاغی شش نامۀ شخصی، سیاسی و حکومتی تحلیل شد. از نتایج این پژوهش این است که در نامههای با بافت سیاسی و خطاب به بزرگان از جملات مرکب، صناعات ادبیای مانند تشبیه بلیغ، کنایههای غیرایما و معانی ثانویه استفاده شده، درحالیکه در نامههای شخصی میزان صناعات ادبی اندک است، جملات غالباً ساده و بدون معنای ضمنیاند. درواقع در تمامینامههای بررسی شده کاربرد پربسامد وجه اخباری، جملات معلوم و اسنادی بیانگر قاطعیت بالای متن و قدرت بالای نویسنده است.
کلیدواژهها
. مقدمه
1.1. بیان مسئله
از ابزارهایی که در متون ادبی برای بیان هنرمندانۀ مفاهیم و تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطبان استفاده میشود، عناصر بلاغی و زبانی است. تحلیل انتقادی شگردهای بلاغی و زبانی شامل تنوع در کاربرد ساختارهای نحوی، استفاده از صناعات ادبی و مانند اینها در راهیابی به معانی پنهان متن کمککننده است. فرهاد میرزا در نامههای شخصی،حکومتی و سیاسی خود با استفاده از این شگردها در کنار انتقال معنای اولیه بر اساس قدرت و جایگاه فرهنگی و اجتماعی مخاطبان و ایدئولوژی حاکم معانی ضمنی متعددی را نیز بیان میکند. براساس تحلیل گفتمان انتقادی مفاهیم اجتماعی چون قدرت و ایدئولوژی از طریق ابزارهای زبانی به همراه معانی ضمنی بیان میشوند و بر درک انسان از جهان اثر میگذارد (فتوحی، ۱۳۹۰: 186-187). از دید فرکلاف ایدئولوژی عاملی تعیینکننده در جوامع است؛ چون اعمال قدرت در جوامع مدرن از طریق ایدئولوژی بهویژه از طریق کارکردهای ایدئولوژیک زبان صورت میگیرد (97:1387).
بر اساس علم بلاغت پژوهشگران با آگاهی از ایدئولوژیِ محتوا، صنایع بلاغی را غالباً تابعی از محتوای متن میدانند که در بازنمایی بهتر واقعیات مؤثر است. نویسندۀ ایدئولوژیست برای تقویت توجیهگری، استدلال و اقناع مخاطب خود به کمک صنایع بلاغی، اغراض ثانوی خود را در قالب بزرگنمایی، مبالغه، تحقیر، کنایه و دیگر صناعات ادبی وارد متن میکند. همچنین بررسی زبانی یک متن مانند بررسی نوع جملات، ساختار وجهیّت افعال، معلوم یا مجهول بودن آنها میتواند نشاندار و گویای نگرش ایدئولوژیک نویسنده باشد. با بررسی صناعات بلاغی و زبانی هر متنی میتوان میزان بینشان یا نشانداری عبارات، سبک نویسنده، نوع دیدگاه ایدئولوژیک یا غیرایدئولوژیک او یا حتی میزان دخالت نویسنده در هر متن یا بیطرفی وی را مشخص و تحلیل کرد.
فرهاد میرزا معتمدالدوله آثار نثر متنوعی چون منشآت، شرح حال، زنبیل و کنز الحساب، هدایت السبیل و کفایت الدلیل، قمقام زخار و صمصام تبار دارد. او تجربیات متفاوت و مهمی در مناصب سیاسی داشته است؛ منشآت و شرححال او میتواند منعکسکنندۀ اطلاعات معتبری از ایدئولوژی و جریان قدرت حاکم بر روزگار وی باشد. منشآت او شامل نوشتهها یا نامههایی است به مخاطبانش در عصر ناصری که اغلب از وابستگان سلطنت یا عُمّال حکومت بودهاند. این اثر شامل 47 نامۀ ادبی و تاریخی است که بین سالهای 1252 - 1291ق برای سلطان وقت و رجال آن زمان یعنی ناصرالدین شاه، اعتضادالسلطنه، حسینعلیخان گروسی، وزیر مختار، شعاعالسلطنه، میرزایوسف مستوفیالممالک، میرزاسعیدخان (وزیر امور خارجه)، میرزا هدایت (وزیر دفتر)، حسامالسلطنه و دیگران نوشته شده است.
این نامهها روایتگر اوضاع و اتفاقات اجتماعی و تاریخی دورۀ قاجار است که با نثری حاوی صناعات ادبی به رشته تحریر درآمدهاند. این کتاب با توجه به موضوع و محتوایش میتواند گزینۀ مناسبی برای بررسیهای زبانی و بلاغی باشد تا بتوان از ورای کنایات و صنایع ادبی و ساختار زبانی به ایدئولوژی حاکم بر اثر رسید.
- 2. پرسشهای پژوهش
- کاربرد صناعات بلاغی بیان و معانی در نامهنگاریهای فرهادمیرزا چه رویکردی از قدرت و وابستگی به نظام حاکم را نشان میدهد؟
- اهداف پنهان فرهادمیرزا در معانی ضمنی برآمده از جملات نامهها به اشخاص مختلف به چه شکل بیان شده است؟
- ساختار جملات و نوع افعال چه نسبتی با مخاطبان نامهها دارد؟
- پیشینۀ پژوهش
تاکنون دربارۀ منشآت فرهادمیرزا بهویژه عناصر زبانی و بلاغی آن پژوهش علمیای صورت نگرفته، فقط جباری منجیلی (1396) در فرهنگ لغات و ترکیبات کتاب منشآت فرهادمیرزا معتمد الدوله به معرفی نویسنده و منشآت او پرداخته، فرهنگ لغات او را آورده و به این نتیجه رسیده که فرهادمیرزا در منشآت خود علاوه بر سادهنویسی در فارسینویسی سره نیز کوشیده است. مهرابی (1402) در مقالۀ «منشآت معتمدالدوله، مقامهای در دورۀ قاجار (بررسی و تحلیل ویژگیهای مقامه در منشآت معتمدالدوله)» مواردی مانند لغات مهجور، واژگان عربی در جملات فارسی، اعنات در مقامه و برتری لفظ بر معنی را بررسی کرده است. از دید نویسنده، فرهادمیرزا با استفاده از لغات مهجور مانند مقامهنویسان پیشین به اعنات و لزوم مالایلزم پرداخته و معنا و مفهوم جملات را فدای لفّاظی کرده است. یکی از پژوهشهای مرتبط با منشآتنویسی دورۀ قاجار مقالۀ «بررسی سبکشناسی ژانر منشآت در دورۀ گذار قاجاری» از زرقانی و مؤمنی (1402) است. در این مقاله به سیر تحول نثر فارسی اشاره شده است. در این متون حرکت از عربگرایی به فارسیگرایی و از جملات مرکب طولانی به جملات ساده، کم شدن صناعات ادبی، و حرکت از انگارۀ فکری شاه-خدا به شاه-انسان مشاهده میشود. دربارۀ ویژگیهای زبانی و بلاغی دیگر منشآت پژوهشهایی انجام شده که برای نمونه رزاقی و دیگران (1401) در مقالۀ «بررسی ویژگیهای سبکی منشآت وحید قزوینی» به مؤلفههای اطناب، لغات عربی در بسامد بالا، جملات پیچیده و مانند اینها اشاره کردهاند.
- مبانی نظری و روش پژوهش
3.1. لایۀ زبانی
در بررسی نحو و لایۀ زبانی هر متن بر ساخت و ترتیب اجزای داخل جمله تمرکز میشود (یول، ۱۳۸۷: 121). فرازبان یا "زبان نحو" یا لایۀ زبانی به زبانی گفته میشود که دربارۀ موضوعات سخن میگوید و ویژگیهای معنایی آن را تعیین میکند. بر این اساس هر ساختاری از زبان به نحوی طراحی شده است که بتواند بیانگر کشف معانی پنهان باشد. در این لایه، ویژگیها و روابط موجود در جملات بر اساس ساختار شگلگیری هر جزء بررسی میشود.
3.1.1. نحو جملات
ساخت اندیشه با نحو پیوند آشکارتری نسبت به واژه دارد. کیفیت چیدمان واژهها در جمله، طول جملهها، نوع جملهها،کیفیات وجه و زمان همگی بیانگر نوع اندیشهاند. بنابراین کیفیات روحی و ذهنیات پنهان گوینده در عناصر نحوی بیشتر بروز مییابند؛ بر این اساس باید از رهگذر همین عناصر نحوی نشاندار، تأثیر سبک و اندیشۀ گوینده به موضوعات را دنبال کرد (فتوحی، 1390: 267). بهعبارتی اگر «رابطۀ سازمند میان سبک و اندیشه را بپذیریم و نحو را سازندۀ اندیشه و حامل آن بدانیم، در این صورت میان ساختارهای نحوی جملات با نوع سبک پیوند استواری وجود دارد» (Tufte,1971: 4).
بلندی و کوتاهی جملهها، ساده و مرکب و پیچیدهبودن آنها، چگونگی نظم واژهها در جمله، جابهجایی در ساختار نحوی، تعدی، وجهیت، و صدای نحوی و رابطۀ آن با دیدگاه نویسنده و همچنین همپایگی، وابستگی استقلال تناوب، ترادف، تقابل و تضاد جملهها از جمله مواردی است که در بررسی زبانی مورد توجه قرار میگیرد (درپر، 1391: 88-89).
3.1.2. وجهیّت
تلقی گوینده یا نویسنده از جمله یعنی مسلّم یا نامسلّم بودن، و امری بودن و نبودن فعل را وجه میگویند (درپر، 1391: 91). هر فعلی به اعتبار کیفیت بیان مفهوم آن، که خبری را برساند یا وقوع و حالت آن را با احتمال یا شرط یا جزآن همراه کند یا فرمانی را برساند از یکی از سه وجه اخباری، التزامی یا امری استفاده میکند (انوری و احمدی گیوی، 76:1390 ). وجه اخباری، دلالت فعل را بهطور قطعی خبر میدهد. وجه التزامی دلالت بر همراهی به امری چون آرزو، میل، امید و شرط و غیره بیان میکند. وجه امری نیز فعل یا داشتن و پذیرفتن حالتی را طلب میکند (همانجا).
وجهیت عبارت است از میزان قاطعیت گوینده در بیان گزاره که بهطور ضمنی با عناصر دستوری نشان داده میشود و بیانکنندۀ منظور یا کنش غیربیانی یا قصد کلی گوینده یا درجۀ پایبندی او به واقعیت گزاره یا باورپذیری، اجبار یا اشتیاق نسبت به آن است. بهعبارتی «وجهیت مقولهای نحوی-معنایی است که نظر و دیدگاه گوینده را در جمله نسبت به موضوع سخنی که بیان میکند، نشان میدهد» (فتوحی، 1390: 285).
راجر فاولر نیز وجهیت را از مقولات دستوری کارآمد برای تحلیل نگرش نویسنده میداند و در تعریف آن میگوید که وجهیت قواعد تغییر پنهان است؛ ابزاری است که مردم با آن درجۀ تعهد و التزام خود را نسبتبه حقیقت گزارههایی که میگویند، بیان میکند. درواقع، وجهیت به نگرش افراد دربارۀ تمنا و آرزو اشاره دارد (Fowler,1986:131). با بررسی وجهیت میتوان میزان پایبندی متن به عقاید و ایدئولوژیها را سنجید. ذهنیت، تعهدات و دیدگاههای مولف در عناصر وجهساز پوشیده و پنهان عمل میکند. با انعکاس وجهیت در کلام، مخاطب درگیر صدای درونی متن میشود. بنابراین «وجهیت، تعامل میان گوینده و مخاطب را افزایش میدهد و زمینۀ نوعی اعتماد و همدلی یا تعارض را در گفتوگو فراهم میکند» (فتوحی،1390: 294).
3.2. لایۀ بلاغی
مطالعات سطح بلاغی زبان از ابزارهای مهم در کشف معانی پنهان هر متنی است؛ کاربرد شگردهای بلاغی از روشهایی است که نویسندگان بهطور ضمنی برای القای اهداف یا معانی تلویحی خود از آن بهره میگیرند. لایۀ بلاغی متن، زمینۀ اصلی تنوع بیان، فردیت و شخصیسازی زبان است. میزان اصالت متن، تازگی یا تقلیدی بودن سبک هر متن را با بررسی صناعات ادبی آن متن میتوان سنجید (فتوحی،303:1390). بلاغت به این توجه دارد که امور چگونه بازنمایی میشوند. به عبارتی اگر ایدئولوژی را محتوا بدانیم، صناعات بلاغی غالباً تابعی از محتوای متن است و عمیقاً در شکل دادن به واقعیت دخالت دارد (جعفریان و اسکویی، 1400: 25).
شگردهای بلاغی لفظی و معنایی مهمترین ابزارهای سبکی به حساب میآیند. صناعات مجازی و کاربردهای بلاغی زبان در آفرینش متن خلّاق و تأثیرگذار نقش مهمتری دارند. این تمهیدات در گام نخست جلوههای برونه و درونه سبک متن را متمایز میکند و بر اساس آن میتوان به زوایای پنهان متن در کاربرد تشبیهات، استعارات و کنایات دست یافت. در تحلیل لایۀ بلاغی هر متن میزان بسامد هر صنعت ادبی تابع نوعی حساسیت و شیوهای از اندیشیدن نویسنده به صورت آشکار یا پنهان است (فتوحی، 344:1390).
3.3. منشآت
در تاریخ ادبیات فارسی نامههای ادیبان و شاعران اسناد تاریخی و ادبی شناخته شدهاند و جایگاهی والا دارند. در قلمرو نثر فارسی منشآتنویسی یا نامهنگاری که عناوینی چون مکاتیب، مکتوبات و رسائل نیز دارند؛ یکی از شاخههای انواع ادبی شناخته میشود. منشآت در اصطلاح ادبی مجموعهای از نامههای دیوانی یا دوستانه است که منشی دیوانی یا نویسندۀ غیردیوانی نوشته باشد (حیدرینیا ، 1396).
منشآت از نظر محتوا به سه دسته تقسیم میشود: 1) نامههایی که از جانب شاهان نوشته و صادر شده است؛ 2) نامههای شخصی نویسنده به دوستان؛ و 3) نامههایی که به بزرگان و اشخاص سیاسی و اداری نوشته میشود. منشآت در آغاز عصر قاجار به گونۀ فنی نوشته میشد؛ اما با ظهور قائممقام به سادگی گرایش یافت (حاجی آقابابایی، 1401: 61ـ62).
منشآت فرهادمیرزای قاجار از نظر موضوعی به سه دسته تقسیم میشود که در این پژوهش 6 نامه از این سه دسته بررسی میشود. از میان نامههای سیاسی-حکومتی، نامۀ 3 یعنی «نامه به فرمانفرما فریدونمیرزا بعد از فتنۀ باب» (فرهادمیرزا، 41:1369) و نامۀ 17 یعنی «عریضهای به ناصرالدین شاه در خراسان در پاسخ به نامۀ او» (همان: 125)؛ از میان نامه به بزرگان نامۀ 5 یعنی نامه «به احمدخان خلف مرحوم عبدالحسین خان در اصفهان» (همان:65) و نامۀ 12 یعنی نامه به «میرزا محمود ملاباشی طسوجی» (همان:99)؛ و از نامههای شخصی نامۀ 25 یعنی نامه «به نواب اعتضادالسلطنه» (همان: 171) و نامۀ 38 یعنی نامه «به یکی از اعیان» (همان:269) انتخاب و بررسی شده است.
در این پژوهش به روش کمّی و کیفی شگردهای بلاغی و دستوری شش نامه از منشآت فرهادمیرزا تحلیل شده است . در ابتدا عناصر، مؤلفههای دستوری و صناعات ادبی هر نامه استخراج، و سپس بسامدی از نحوۀ عملکرد آنها ارائه شد. در کنار ارائۀ آمار کمّی از هر شگرد، به تحلیل محتوایی آنها نیز توجه شده است.
- تحلیل دادهها
4.1. تحلیل بلاغی
4.1.1 تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز
در نامههای بررسیشده صناعات ادبیای مانند تشبیه در قالب اضافۀ تشبیهی یا تشبیه بلیغ، استعاره، کنایه، مجاز و ترکیبات ادبی در بسامد بالا به کار رفتهاند. فرهادمیرزا تحت تأثیر جریان سادهنویسی قرار گرفته، اما به علت علاقه و مهارت در سخنوری و تسلط بر دانشهای بلاغی و غیربلاغی زمانۀ خویش از سادگی دور و به فنینویسی نزدیک شده است.
با دقت در جدول 1 میتوان دریافت که بسامد کاربرد صناعات بیان مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز در هر نامه چندان زیاد نیست و متوسط است؛ اما باید توجه داشت که کاربرد این صناعات ادبی در نامههای مختلفی با موضوعات سیاسی و حکومتی یا بزرگان و اشخاصِ نزدیک بسامد مشابه و یکسانی ندارد. کاربرد آنها بسته به نوع مخاطب، نوع نامه، و بافت آن افزایش یا کاهش دارد. برای مثال بسامد کاربرد صناعات بلاغی علم بیان در نامۀ سوم (سیاسی) که نویسنده با زبان ادبی در پی انتقال معانی ضمنی خاصی بوده، بسیار بالاست. در این نامه تشبیه بلیغ که مخیّلترین نوع تشبیه است با 29درصد به کار رفته است و مشبهٌبه جنبههایی از فرهاد میرزا نظیر نیکوکاری، استقامت در مقابل مشکلات، و تحمل ناپسندیدگیها اشاره دارد. بار معنایی مشبهٌبه برای فرهاد میرزا مثبت به نظر میرسد، زیرا او با استفاده از تشبیه سعی در بیان اندیشهها و درخواستهای خود دارد. فرهادمیرزا در نامه به برادرش از اضافۀ تشبیهی استفاده کرده تا مفاهیم و احساسات را هنرمندانه بیان کند؛ برای مثال سپاسگزاری و قدردانی خود به خاندان قاجار را اینگونه بیان کند که خود و دیگران را چون رعیتی میداند که در چراگاه دولت و اقبال قاجاریان رشد کرده و برومند شدهاند و اضافۀ تشبیهی "چمن اقبال" را در این جمله به کار برده است: «همگی در چمن اقبال این دولت، برومند شده شاخها کشیدهایم و برومند گشتهایم» (1369: 46).
در نامۀ 38 از میان صناعات ادبی، بسامد بالای تشبیه در 89درصد قابل مشاهده است. در این نامۀ شخصی نویسنده با تشبیه مخاطب به رمزگانهای طبیعت به توصیف ویژگیهای اخلاقی منفی و مثبت او پرداخته و نسبت به برخی مخاطرهها که ممکن است برایش رخ دهد به او هشدار و اندرز میدهد. برای مثال: «گاهی چراغ روشنی که چشم را نوری»، «گاهی باغ گلشنی که جسم را سروری»، «زمانی چون سراب خودنمایی»، «آنی چون شراب روحفزایی»، «چون غاریون کریه و منکر»، «فلان هم تیغ برنده عریان است و میغ بارنده نیسان»(همان: 271). برای نمونه مخاطب در بخشی از نامه به سراب تشبیه میشود؛ سراب در درون خود واقعیتی ندارد و فقط تصویری مجازی دارد که خودنماییست. با توجه به معنی ضمنی این تشبیه، غرض از بهکاربردن آن تعریضی به مخاطب نامه است که با تحقیر درون خالی مخاطب را به او گوشزد میکند. در تشبیهات فوق، حدود 57 درصد تشبیهها، مؤکداند و 43درصد مفصل. نویسنده با استفاده از تشبیهات مفصل که تمامی ارکان تشبیه در آن حضور دارند سبب روانی متن و توضیح موضوع شده؛ درحالیکه در تشبیهات مؤکد متن به سمت نثر فنی حرکت کرده است.
در نامۀ پنجم نیز تشبیهات به کار رفته، 50 درصد از آرایههای بیانی به کار رفته در نامه را به خود اختصاص میدهد که این تشبیهات از نوع مفرد است. در این تشبیهات، 67درصد از نوع محسوس به محسوس و 33 درصد آنها از نوع معقول به محسوساند. محسوس بودن طرفین تشبیهات سبب روانی و توضیح متن و درک آسان شده است. برای مثال: «یک مصرع او چون ریش خود دراز است» (همان: 67)، «که هر یکی در وغا، شیر و در دغا، دلیرند» (همان:68) یا «از تلاوت او هر صباح ناچارم که تعویذ فلاح است و حرز نجاح» (همان: 69). بنابراین باید توجه داشت که فرهاد میرزا در نامههای شخصی و سیاسی بررسی شده از تشبیه بیشتر استفاده کرده است؛ غالبا در نامههای شخصی از تشبیه برای پند و اندرز در کنار توصیف استفاده شده است و در نامههای سیاسی تشبیه ابزاری برای توصیف ویژگیهای مثبت و منفی مخاطب یا خود به کار رفته است. در نامههای بزرگان نیز تشبیه برای بیان شخصیت و جایگاه اجتماعی یا فرهنگی مخاطبان همراه با معانی ضمنی به کار رفته است. نویسنده با کارگرفتِ تشبیه در متن این نامهها گاه سعی در حمایت و اعلام وفاداری به حاکمیت، محبت به برادر بزرگتر، امید به بهبود روابط و انتقاد از آنچه برایش رخ داده، بیان پند و اندرز، و معانی ضمنی تحقیر و تعظیم دارد.
از استعاره به سبب خیالانگیزی در نامههای شخصی کمتر، در نامههای سیاسی با بسامد بالا، و در نامههای بزرگان در متوسط استفاده شده است. برای مثال در نامۀ سیاسی شمارۀ 3، استعاره در بالاترین بسامد با هدف نشان دادن توانایی در سخنوری، زیباییآفرینی و تأثیرگذاری کلام بر مخاطب به کار رفته است. برای مثال در جملۀ «همگی در چمن اقبال این دولت برومند شده شاخها کشیدیم» (فرهادمیرزا، 1369: 46) شاهزادگان قجری به درختانی تشبیه شدهاند که شاخها کشیدند، شاخها از لوازم مشبهٌبه محذوف است. استعارۀ مکنیه نیز با تغییر شکل و تبدیل جملهای به جملۀ دیگر مفهومی را به خواننده منتقل میکند. فرهادمیرزا از استعاره مکنیه استفاده کرده تا برخی ویژگیها، صفات و شرایط خاص را در معانی ضمنی توصیف کند. برای مثال وی هنگام گلهگذاری از برادر خود، چرخش امور و دنیا را در کف خداوند میداند و میگوید: «پس معلوم است زمام مقادیر در کف کفایت مالکالملکی است که تدبیر با تقدیر او زبون است» (همان: 44). مقادیر چون اسبی است که زمام و مهار دارد و این افسار در دستان خداوند است و با این تعبیر تسلط خداوند بیشتر به ذهن خواننده تداعی میشود. بعد از نامههای سیاسی، استعاره در نامههای بزرگان بسامد بالایی دارد، مانند عبارات «تراوش آیت از خاطر» (همان: 67) «ریزش روایت از قلم» (همانجا) یا «سپهر کجرفتار» (همان: 69). نویسنده اشاره میکند که قلم احمدخان چون ابر باروری است که از آن روایت ریزش میکند؛ مشبهٌبه حذف شده اما لوازم آن یعنی ریزش در عبارت حاضر است که در کل استعارۀ مکنیه ایجاد کرده است. یا در نامۀ شخصی25 صفت "بیپیر" در جملۀ «این بیپیر که تاب و شعاع هم ندارد» (همان: 174) استعاره از ورقالخیال یا مواد مخدر یا بنگ است. بیپیر در گویش تهرانی به معنای "پدرمرده" و گکسی که مرشد ندارد" به کار میرود. این صفت نوعی دشنام است که برای شخص درخور تحقیر یا بیرحم به کار میرود. فرهاد میرزا، این صفت را به صورت استعارۀ مصرحه برای ورقالخیال استفاده کرده که با توجه به اثرات منفی آن، انتخاب تأثیرگذاری است. در مجموع،کاربرد استعارۀ مصرحه، مکنیه و اضافۀ استعاری به او امکان میدهند تا احساسات و عقاید و باورهای ضمنی خود را با کلامی مخیل بهمنظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب بیان کند. هرچه متن نامه رسمیتر و فاصلۀ توزیع قدرت میان گیرنده و فرستندۀ نامه بیشتر باشد کاربرد انواع استعارهها با معانی ضمنی مانند تحقیر و تمسخر، بزرگداشت و مانند اینها بیشتر میشود. درحالیکه در نامههای شخصی به سبب نزدیکی گوینده و مخاطب و شاید تساوی آنها در قدرتمندی کاربرد استعارهها اندک است و جملات بدون معنای ضمنی و صریح است.
کنایه نیز ابزاری برای انتقال معانی در متن نامهها بوده است. از این صنعت ادبی به سبب ماهیت آن که دارای معنای ضمنی است و نویسنده با آن در پی انتقال مفاهیم تلویحی است در نامههای سیاسی و بزرگان بیشتر استفاده شده است. کاربرد آن مانند استعاره در نامههای شخصی بسیار اندک است. برای مثال در نامۀ سیاسی 3 نویسنده در ابتدای نامه از عبارت «آغاز صبح و پایان غبوق» در جملۀ عربی «و لیس فتی الفتیان من جل همه/ صبوح و إن أمسی ففضل غبوق» (فرهادمیرزا، 1369: 43) استفاده کرده که کنایه به تغییر وضعیت و تحولات ناگواری دارد که فرهاد میرزا در آن قرار گرفته است و امیدوار است برادرش در برابر دشمنانش مداخله کند. یا عبارت کنایی "سیهروی شدن" در جملۀ «تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد» (همان: 46) که کنایه ایما از "بیآبروشدن" است. یا در نامۀ 12 کنایۀ «به خاک و خون آغشته کردن» در جملۀ «گاهی قیماس زنگی را به خواری به خاک و خون آغشته میکند» (همان: 101) در معنای نابود کردن؛ عبارت «جَزّذِیل فخّار» در جملۀ «إن شاءالله عما قریب جناب سردار با جزّذیل فخار و رفع أعلام اعتبار مراجعت خواهید نمود» (همان) کنایه از مباهات و فخر کردن؛ یا «ثریاشأن و قمررکاب» در جملۀ «ان شاءالله امید است در خدمت ذیموهبت بندگان ثریاشأن نوابِ مستطاب قمررکاب ولیعهد دولت قاهره و ... ارجمند بشوید» (همان) عبارت تشبیهی است که کنایه از والامقامی است. در نامههای شخصی کاربرد کم آرایهها از جمله کنایه سبب شده است که نامهها چندان هنری و خیالانگیز نباشند. کاربرد اندک استعاره و کنایه مطابق با محتوا و مضمون این نوع نامهها است، زیرا این نامههای شخصی بیشتر در شرح اوضاع و گزارشاند که فرهادمیرزا برای افرادی چون نواب علیه اعتضادالسلطنه نوشتهاست.
در نامههای شخصی نوع کنایهها نیز متفاوت است مثلاً در نامههای سیاسی یا بزرگان در کنار کنایههای ایما، کنایههایی غالباً از نوع رمز و غیرایما و پیچیده به چشم میخورد؛ درحالیکه در نامههای شخصی همان میزان اندک کنایه از نوع آسان و ایما است. مانند عبارت کنایی «عالم فرزانگی را به باد دهد» (همان: 271) که در معنای آسانِ "تباهکردن" به کار رفته است.
به طورکلی کاربرد صناعات ادبی تشبیه و استعاره و کنایه در کنار خیالانگیزی و ادبیسازی متن، سبب انتقال معانی ضمنی در بافتی پنهان شده است. مَجاز در متن نامهها کمترین بسامد را دارد. برای مثال در جملۀ «دستخط همایون که مایۀ اعتبار دودمان و افتخار زمان است چون بشارت آسمانی و اشارت رحمانی شرف نزول بخشید» (همان: 127) در "دستخط" مجاز مشاهده میشود: دستخط جزئی از یک نامه است. در اینجا جزء ذکر شده و کل که همان نامه است اراده شده است. نویسنده میخواهد بیان کند که نامۀ همایونی رسید.
جدول1. بسامد کلی صناعات بیان در شش نامه فرهاد میرزا
مجاز |
کنایه |
استعاره |
تشبیه |
صنعت نامه |
||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
|
- |
24 |
5 |
48 |
10 |
29 |
6 |
نامه 3 (سیاسی) |
|
2 |
0 |
- |
20 |
1 |
9 |
2 |
نامه 17 (سیاسی) |
|
2 |
0 |
- |
30 |
3 |
50 |
5 |
نامه 5 (بزرگان) |
|
- |
50 |
5 |
30 |
3 |
7 |
1 |
نامه 12 (بزرگان) |
|
- |
25 |
1 |
50 |
2 |
13 |
1 |
نامه 25 (شخصی) |
|
- |
0 |
1 |
0 |
- |
89 |
8 |
نامه 38 (شخصی) |
|
4 |
|
12 |
|
19 |
|
23 |
جمع |
4.1.2. صناعات علم معانی
معانی از مهمترین مباحث بلاغت است. در هر اثر ادبی مؤلفهها و لایههای علم معانی قابل تحلیل و بررسیاند. آنچه در بررسی اثری مانند منشآت فرهادمیرزا علم معانی را مهم جلوه میدهد، لایههای پنهان کلام نویسنده در سمت قدرت حاکم است. در هر سه نوع نامههای فرهادمیرزا حذف مسند به دلایل مختلف دیده میشود. بسامد اغراض ثانویۀ جملات نیز قابل توجه است. از مواردی مانند حصر و قصر یا ایجاز و اطناب بسته به بافت متن نامه بهره گرفته شده است. نکتۀ مهم در بسامد یا نوع حذف و اغراض ثانویۀ جملات، مخاطب نامه و موضوع آنها است. مثلاً نویسنده در جایی با حذف مسند قصد آرزو، امیدواری و استرحام و اثبات عقیدۀ خود دارد و در جایی دیگر توبیخ، ملامت، تأسف و حسرت خویش را بیان میکند. در اکثر جملات حذف فعل به قرینۀ لفظی رخ داده که سبب مسجعشدن متن شده است. برای مثال: «نه شرعاً مقبول است و نه عرفاً معمول [است]» (فرهادمیرزا، 1369: 128).
در این نامهها، جملات خبری یا پرسشی حامل پیامهایی پنهانی به مخاطباند که در اینجا به چند نمونه اشاره میکنیم: «لا اقل از باشی ناشی خود مؤاخذه میفرمودید که تو را به ذکر این احوال و بث این اسرار چه کار است؟» (همان: 44). جملۀ فوق در نامۀ 3 در بیان معنای ضمنی توبیخ و ملامت به کار رفته؛ فرهاد میرزا از عدم کمک و حمایت اطرافیان ناراضی است. بنابراین، میتوان این واژگان را با توبیخ و ملامت به دلیل رفتار فریدون میرزا و دیگرانی که به نظر فرهاد میرزا وفاداری لازم را نداشتهاند، مرتبط دانست.
در جملۀ امری «در ابتدای کار هر روز خبر خیر برسد که به حول الله در درس فایق شوند و به مشق شایق» (همان: 101) در نامۀ 12 غرض آرزو و تقاضای فرهادمیرزا از ملاباشی در جهت تربیت ولیعهد است. یا در جملۀ پرسشی «تو را چه افتاده که مصدق دولت و آیین باشی، یا محقق دین و شریعت که فلان چرا امیر است و بهمان وزیر؟» (همان: 271) در نامۀ 38 غرض ثانوی نهی، توبیخ و ملامت مخاطب است که در امور غیرمربوط به خود دخالت نکند. بنابراین بر اساس نمونهها میتوان گفت بسامد معنای ثانویۀ جملات اخباری و امری در نامههای به بزرگان بیشتر از دیگر نامههاست؛ نویسنده در نامههای شخصی از معانی ضمنی جملات پرسشی استفاده کرده است تا تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. در جدول 2 میتوان تعدادی از معانی ضمنی موجود در انواع جملات نامهها را مشاهده کرد.
جدول 2. معانی ثانویۀ جملات در شش نامه از منشآت فرهادمیرزا
معانی ضمنی |
جملات |
اظهار تأسف و اندوه |
چون استرضای رعیت خلاف رضای حاجی بود به آن غارتها و مرارتها گرفتار شد که در نظر مبارک، مشهود است (فرهادمیرزا، 1369: 128). |
ملامت و توبیخ |
با این احوال، چون این بنده استطاعت آن ندارد که خرجی زیاد بر بضاعت خود کند از آن است که هرکسی به عقیده خود نسبتی میدهد و یقین است که این بنده با پنج شش هزار فلسی و دویست سیصد خروار حاصل جنسی نخواهد با اشخاصی که هر سال پنجاه شصت هزار نقد مداخل دارند و بیست سی هزار جنسا حاصل برابری بکند (همان). |
استرحام |
که در کمال اقتصاد و قناعت با این قلیل بضاعت راه باید رفت (همانجا). |
بیان عجز |
عمر کجا که به وصل گل وگلستان برسیم (همان: ۶۹) |
بیان تعجب |
اثر اکتساب این باشد، ثمر انتساب چه قدر میشد! (همان: ۱۲۱) |
اظهار تشویق و تعظیم |
جعل تو این است، اصلت چون بود؟ هجر تو این است، وصلت چون بود؟ (همانجا) |
نهی |
تو را چه افتاده که مصدق دولت و آیین باشی، یا محقق دین و شریعت که فلان چرا امیر است و بهمان وزیر؟ (همان: ۲۷۱) |
اطناب و ایجاز از دیگر مواردی است که مانند کنایه و استعاره سبب پیچیدگی و ادبیشدن متن میشود. این صنعت نیز فقط در نامههای به بزرگان و سیاسی آمده است. بهکارنگرفتنِ اطناب و ایجاز در نامههای شخصی نشاندار است؛ زیرا همانطور که ذکر شد در این نوع نامهها به سبب نزدیکی طرفین ارتباط نیازی به بیان اغراض ثانویه نیست، گوینده با رعایت تعادل در کلمات بدون مطالب خود را بیان میکند. برای نمونه در نامۀ 5 در جملۀ «الحمد الله از اقبال بیزوال اعلیحضرت روحنا فداه حالا از آن دزدی و دغلی راهزنی و بدعملی افتادهاند» (فرهادمیرزا، 1369: 68) اطناب از نوع مترادفاتی مانند دزدی و دغلی و راهزنی و بدعملی قابلمشاهده است. در این نامه هدف نویسنده این است که به مخاطب بگوید از برکت حضور شاه است که آرامش به ولایت برگشته و ناامنی ریشهکن شده است. باید توجه داشت که مضمون نامه گلهمندی فرهادمیرزا از ولایت لرستان و خوزستان است. یا در نامۀ 17 جملاتی مانند «به سر مبارک اعلیحضرت همایون روحنا فداه که این مواجب و مرسوم در مقابل خرج معلوم دارد» (همان: 128) بهوفور تکرار شده که اطناب از نوع اعتراض به وضعیت مالی و درخواست کمک از شاه است. یا در جملۀ «مگر اشعار طالب آملی که مطلوب هر کسی است نخوانده[اید] و رباعی شاه طهماسب صفوی ندیده [اید]؟» (همان: 174) هدف از حذف به قرینۀ معنوی در این جملۀ نامۀ 25 جلوگیری از تکرار است و معنی ثانوی آن (استفهام تقریری) تحقیر یا توبیخ جهت ترک مصرف موادمخدر (ورق الخیال) است. رباعی شاه طهماسب نیز مفهوم پشیمانی و ترک استعمال دارد. عملکرد صناعات معانی در جدول 3 به چشم میخورد.
جدول 3. فراوانی بلاغت معانی در شش نامه از منشآت فرهادمیرزا
نامه / معانی |
حذف مسند |
اغراض ثانویه جملات خبری و امری |
اغراض ثانویه جملات پرسشی |
حصر و قصر |
اطناب و ایجاز |
نامۀ 3 (سیاسی) |
11 |
- |
- |
- |
- |
نامۀ 17 (سیاسی) |
6 |
5 |
- |
1 |
4 |
نامۀ 5 (بزرگان) |
15 |
1 |
3 |
1 |
4 |
نامۀ 12(بزرگان) |
8 |
2 |
3 |
- |
6 |
نامۀ 25 (شخصی) |
- |
- |
7 |
- |
- |
نامۀ 38 (شخصی) |
4 |
- |
3 |
- |
- |
4.2. تحلیل زبانی
4.2.1. ساختار جملات
تعداد جملات ساده با مرکب در منشآت فرهادمیرزا تفاوت زیادی ندارد. میتوان گفت در این کتاب بهازای هر جملۀ مرکب، حداقل یک جملۀ ساده وجود دارد. میزان استفاده از اشعار عربی، آیات و جملات و لغات عربی زیاد است. نویسنده در این نامهها (هر سه نوع) قصد دارد منظور خود را صریح و روشن به مخاطب برساند؛ اما استفاده از جملات مرکب که غالباً اطناب دارند، در کنار زیبایی متن تا حدودی سبب پیچیدهگویی شده است. از سویی وجود جملات ساده در سادگی بخشهایی از نامه نقش مهمی دارد. تعداد بالای جملات مرکب از ویژگیهای متون منثور مصنوع و فنّی است و به نظر میرسد فرهاد میرزا با به کارگیری این تعداد جملۀ مرکب در پی آن است تا نثر خود را از حالت مرسل خارج کرده به نثر فنی نزدیک کند و همچنین تسلط بر ادبیات و نویسندگی را نشان دهد؛ اما باید توجه داشت ترکیب این جملات مرکب با ساده سبب آسانسازی متن هم شده است.
نکتۀ مهم دیگر مخاطب نامه است که در بهکارگیری جملات ساده یا مرکب تأثیرگذار است؛ زیرا سادهنویسی نشانگر صمیمت و دوستی طرفین است، اما مرکب و فنینگاری نمایانگر نوعی احترام به مخاطب نامه است که میتواند شاه، وزیر یا شخصی مهم در امور مملکتی باشد. در نامۀ 17 که شاه و نامۀ 12 که ملاباشی (معلم ولیعهد) مخاطب هستند جملات مرکب بسامد قابل توجهتری دارد و در نامۀ 38 از جملات ساده استفاده شده تا در مقام نصیحتگویی باشد.
برای مثال مخاطب جملات «این فقرات برای دلخوشی این چاکران است که فلان عرض را در پیشگاه مقدس کردیم، مقبول شد» یا «امیدوار به عنایت مالک الملک چنان است که زیارت این ملک کامران بر این بندگان حضرت و چاکران دولت به زودی کرامت فرماید» (فرهادمیرزا، 1369: 127-128) ناصرالدینشاه است. جملۀ مرکب «هر سال جمعی به این خیال به این ولایت کثیرالمفالیک و شریرالصعالیک، صعبالمسرب، عذبالمشرب میآیند» (همان: 173) در نامۀ 25 خطاب به اعتضادالسلطنه است. جملۀ «از جنگ هراسی و از ننگ بأسی ندارد» (همان: 271) یا «عالم ولایت ما یک عالم نادانی، آخوند ملا محمدطاهر همدانی است» (همان: 68) نمونههایی از جملات ساده در نامه به اشخاص نزدیک و خویشاوندان است. درواقع فرهادمیرزا در این نامهها از جملات مرکب و ساده برای جلب توجه و تأثیر سخن بر مخاطب، قدرتنمایی، سخنوری و کاردانی سیاسی استفاده میکند. در ادامه جدولی از بسامد جملات مرکب و ساده را میتوان دید.
جدول 4. فراوانی تعداد و نوع جملات در شش نامه از منشآت فرهادمیرزا
جملات مرکب |
جملات ساده |
تعداد کل جملات |
جمله نامه |
||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
|
44 |
50 |
55 |
62 |
186 |
نامه 3 (سیاسی) |
70 |
23 |
30 |
10 |
70 |
نامه 17 (سیاسی) |
55 |
45 |
44 |
36 |
131 |
نامه 5 (بزرگان) |
68 |
13 |
31 |
6 |
38 |
نامه 12 (بزرگان) |
44 |
21 |
56 |
27 |
75 |
نامه 25 (شخصی) |
30 |
10 |
70 |
24 |
34 |
نامه 38 (شخصی) |
4.2.2. وجهیت
بر اساس میزان کاربرد وجهیت در جملات هر متنی میتوان میزان اعمال قدرت میان گوینده و مخاطب و قاطعیت آن را سنجید. بسامد بالای ساختهای اخباری در همۀ نامهها نشان از قاطعیت متن دارد. این امر پایبندی نویسنده به گزارهها و حقیقت آن را نشان میدهد. نویسنده با ساخت وجه اخباری نگرانیها، احساسات، اندیشهها، اخبار، پند و نصیحت را بیان میکند. در همۀ نامهها این هدف در ساخت اخباری دنبال میشود؛ برای مثال در نامۀ 3 برنامههای آینده و جبران گذشته از طریق وجه اخباری بیان میشود و در نامۀ 5 نویسنده با کاربرد وجه اخباری مخاطب را از شرایط شهر لرستان باخبر میسازد و در نامۀ 12 با استفاده از وجه اخباری از لزومات تربیت ولیعهد میگوید و مقام ملاباشی را ستایش میکند. در نامههای 25 و 38 نیز وجههای اخباری برای توصیف استعمال مواد مخدر و شرایط مردم به کار رفته که نویسنده از این طریق مخاطب را نصیحتوارانه از خطراتی آگاه میسازد و زمانیکه مخاطبش شاه است از تجربه، احساسات و وضعیت خود میگوید. برای نمونه در نامۀ 25 وجه اخباری نشان از قطعیت نویسنده دارد و مطابق با نوع نامه است که گزارشی از شرح اوضاع و احوال شهر بانه است. برای نمونه: «در این ولایت ورق نیک که مزیل نام و ننگ است کموبیش است که مایۀ زحمت بیگانه و خویش است» (همان: 173). در نامۀ 38 کاربرد وجه اخباری نشان از وقوع یا عدموقوع رویدادی دارد و فراوانی آن متناسب با محتوای نامه نیست؛ نامه نصیحتگونه و پندآمیز است و انتظار مخاطب کاربرد وجه امری است؛ اما فرهادمیرزا با بیانی ضمنی و بهکارگیری وجه اخباریِ افعال پند خود را به مخاطب ارائه کرده است. «این بنده، نه خیانتی در دولت کرده و نه جنایتی در ملت، نه فلسی در قمار باخته و نه عرسی در خمار» (همان:45) یا «این بندۀ درگاه دو سال به حکومت قارس رفت» (همان:128) و «سوار ولایت ما سگوند است که هر یکی در وغا شیر و در دغا دلیرند» (همان:68).
از وجه التزامی میتوان برای احترام به مخاطب و مؤدبانه سخنگفتن بهره برد. وجه التزامی به ترتیب در نامههای بزرگان و شخصی بسامد بیشتری دارد. کاربرد اندک وجه التزامی در نامههای سیاسی نسبت به دیگر نامهها بیانگر اطمینان و قدرتمندی گوینده است. برای مثال در نامۀ 3 «در ابتدای کار هرروزه خبر خیر از آن سرکار برسد که به حول الله در درس فایق شوند و به مشق شایق » (همان:101) وجه التزامی برای توجیه و تبرئه از تهمتها و اتهامات به کار رفته، درحالیکه از وجه اخباری برای توصیف و بیان وقایع و مفاهیم استفاده شده است. مثلاً جملۀ «انشاءالله خلاف ماضی در مقام عنایت خواهید بود» (همان:47) معنای شرطی را بهطور ضمنی دربردارد. این عبارت به معنای «اگر خدا بخواهد و شرایط بهتر شود، وضعیت آیندۀ شما بهبود خواهد یافت» است. این معنای ضمنی به عنوان یک شیوۀ بیانی برای ابراز احتمال و امید به بهبود وضعیت در آینده استفاده شده است.
وجه امری کمترین بسامد را در نامهها دارد؛ برای مثال زمانی که فردی از نظر جایگاه مانند شاه و از نظر سن مانند فریدونمیرزا مخاطب نویسنده است قابل توجیه است که از این وجه استفاده نشود. بیشترین بسامد در نامۀ 12 از نوع نامه به بزرگان دیده میشود که با کنشهای ترغیبی ملاباشی را در راستای وظیفهاش به اموری توصیه میکند؛ برای نمونه «بهتر است که زبان خود را نگاه داری و عنان اسب را بکشی» (همان:271). یا در نامۀ 5 سه ساخت امر به کار رفته است که یکی از آنها در خلال بیتی است که فرهاد میرزا آن را به تضمین آورده است. مخاطبِ دو ساخت امر دیگر، احمد خان است که با آوردن عبارت «إنشاءالله» در خلال این دو جمله به نوعی از حالت تحکمی آن کاسته است «إنشاءالله که برسانند و برسانید» (همان:67). در جدول 5 بسامد ساختهای وجهی افعال موجود در نامه آمده است:
جدول5. فراوانی ساختهای وجهی در شش نامه از منشآت فرهادمیرزا
امری |
التزامی |
اخباری |
ساخت وجهی نامه |
|||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
1 |
2 |
16 |
31 |
82 |
153 |
نامه 3 (سیاسی) |
0 |
0 |
7 |
5 |
93 |
64 |
نامه 17 (سیاسی) |
2 |
3 |
9 |
12 |
89 |
119 |
نامه 5 (بزرگان) |
6 |
2 |
28 |
10 |
65 |
23 |
نامه 12 (بزرگان) |
6 |
4 |
3 |
2 |
91 |
62 |
نامه 25 (شخصی) |
0 |
0 |
15.5 |
7 |
84.5 |
38 |
نامه 38 (شخصی) |
4.2.3. نوع افعال: معلوم و مجهول
بادقت در آمار آشکار میگردد که بسامد افعال معلوم در همۀ نامهها بسیار بیشتر از افعال مجهول است. موضوع نامهها و آنچه بین طرفین در جریان است مانند مثل گله و شکایت، ابراز ارادات، تقاضا، خواسته و مانند اینها در کاربرد بالای افعال معلوم تأثیرگذار است؛ به عبارتی در چنین موضوعاتی حتماً نیاز است نویسنده و مخاطب مشخص باشد. همچنین از طرفی جایگاه مخاطب نامه و میزان صمیمیت طرفین سبب توزیع قدرت تقریباً یکسان شده که در کاربرد افعال معلوم قابل توجه است. فرهادمیرزا برای رفع ابهام و وضوح سخن در برابر شخص قدرتمندتر از خود مانند شاه یا فرمانفرما از افعال معلوم استفاده کرده است. درواقع در این نامهها صدای فعال نویسنده از طریق افعال معلوم به افراد همرده و اطرافیانش رسانده شده است.
در نهایت باید اشاره کرد نویسنده برای تأثیرگذاری متن بر مخاطب در برابر موضوعی که از آن سخن میرود از افعال معلوم استفاده کرده است. برای مثال در نامۀ 25، نامه صدایی فعال دارد. استفادۀ نویسنده از ساخت معلوم افعال در نامهها نشان از نوعی برابری جایگاه نویسنده و مخاطب دارد. استفاده از ساخت مجهول در نامه نشان از برتری جایگاه مخاطب و قدرت او دارد؛ اما در نامۀ 25 فرهادمیرزا از افعالی استفاده کرده که مناسب افراد همرده است. با اینکه اعتضادالسلطنه جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به فرهادمیرزا دارد، اما نویسنده هم از شاهزادگان قاجار است؛ بنابراین درصد کاربرد افعال معلوم در نامه بیشترین بسامد را دارد. برای نمونه در گزارۀ زیر تمام فعلها معلوم هستند: «هر بار به زحمت تمام آنها را آرام کرده به سلامت و عافیت به بغداد روانه کردهایم» (همان: 173) یا در جایی دیگر «ولی قبلۀ عالمیان میدانند که مال و نعمت فراوان برای امثال این بندگان یا موروثی است یا مکتسبی» (همان: 127). در نامۀ 5 رابطۀ مخاطب و گوینده دوستانه است. "احمدخان" از دوستان فرهاد میرزا و بزرگان عصر است و او از ساخت معلوم افعال استفاده کردهاست. برای مثال: «احمدخان حفظکالله کاغذ شما رسید» (همان: 67)، و در نامۀ 12 به ملاباشی: «رونق بازار و جلوهی کار شما از سعادت آن نسب و شرافت آن حسب است» (همان: 101)، و در نامه به یکی از اعیان «اگر عاقلی از تقدیر چرا غافلی» (همان:272).
از طرفی باید در نظر داشت که بسامد پایین افعال مجهول د رهمۀ نامهها نشان از منفعل بودن پیغام و یا تأیید سخنان مخاطب است؛ برای مثال هر چهار فعل مجهول در نامۀ 17 برای اشاره به گفتهها یا اعمال شاه است، برای مثال «مقرر شده بود که » ( همان: 127). بسامد کاربرد افعال معلوم و مجهول هر نامه را میتوان در جدول 6 مشخص کرد.
جدول 6. فراوانی افعال معلوم و مجهول در منشآت فرهادمیرزا
افعال مجهول |
افعال معلوم |
نوع افعال نامه |
||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
5 |
9 |
95 |
170 |
نامه 3 (سیاسی) |
3 |
4 |
97 |
63 |
نامه 17 (سیاسی) |
6 |
7 |
94 |
131 |
نامه 5 (بزرگان) |
6 |
2 |
94 |
32 |
نامه 12 (بزرگان) |
3 |
2 |
97 |
72 |
نامه 25 (شخصی) |
0 |
0 |
100 |
50 |
نامه 38 (شخصی) |
4.2.4. نوع افعال: اسنادی و غیراسنادی
یکی دیگر از دلایل بیانگر قاطعیت متن، بسامد بالای افعال اسنادی است. بسامد کاربرد افعال اسنادی و غیراسنادی در نامهها متغیر است. در تمامی نامهها کاربرد افعال اسنادی بیشتر است؛ به عبارتی این بسامد بالا در کنار وجه اخباری پرکاربرد در متن نامهها بر قاطعیت کلام گوینده و قدرت او میافزاید. یکی از شاخصههای منشآت فرهادمیرزا بهکاربردن افعال اسنادی همراه با بیان صریح و ساده است؛ درحالیکه نویسنده در افعال غیراسنادی گاه ادیبانه و بلاغی و منظوردار سخنی گفته که از سادگی آن کاسته است. درواقع، قاطعانه سخن گفتن نویسنده بر میزان کاربرد افعال اسنادی تأثیر داشته است. برای مثال «تو را به ذکر این اخبار و بثّ این اسرار چه کار است؟» (همان: 44)، «فلان هم تیغ برندۀ عریان است و میغ بارندۀ نیسان» (همان:271)، «مایۀ زحمت بیگانه و خویش است» (همان:173)، «این مرحله بدیهی است که هرکه هرچه تحصیل کرده از چاکری پادشاه رضوان جایگاه و اعلی حضرت ظل الله است» (همان:128).
نمونههایی از جملاتی با افعال غیراسنادی: «گمگشتگان بادۀ ضلالت را بادۀ حلال چشانید» (همان:43)، «عمر کجا که به وصل گل و گلستان برسیم» (همان:69)، «به هر نحو باشد صرف نظر از حرف سهو و ظرف لغو بفرمایید» (همان:101)، «خداوند انشاءالله وجود مسعود همایون را در کنف حمایت و شرف عنایت خود نگاه دارد» (همان:127). اکثر جملاتی که افعال غیراسنادی دارند، همراه با وجه التزامی یا امری هستند که این خود تأکیدکننده قطعیت پایین متن یا جملات است. در جدول 7 بسامد افعال اسنادی و غیراسنادی در شش نامه را مشاهده میکنیم.
جدول 7. فراوانی افعال اسنادی و غیراسنادی در منشآت فرهادمیرزا
غیراسنادی |
اسنادی |
نوع افعال نامه |
||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
60 |
109 |
40 |
72 |
نامه 3 (سیاسی) |
39 |
27 |
61 |
43 |
نامه 17 (سیاسی) |
60 |
83 |
40 |
55 |
نامه 5 (بزرگان) |
32 |
10 |
68 |
21 |
نامه 12 (بزرگان) |
55 |
38 |
45 |
31 |
نامه 25 (شخصی) |
34 |
18 |
66 |
35 |
نامه 38 (شخصی) |
- نتیجهگیری
فرهادمیرزا همواره چه در نامه به شاه و اشخاص مهم کشوری و چه دوستان و اطرافیان، وفاداری خود را به این سلسله یادآور میشود و اگر از اموری انتقادی میکند، مراقب است تا قداست و ساحت شاه مورد خدشه قرار نگیرد. این موارد را میتوان در مؤلفههایی مانند کاربرد جملات اخباری، جملات معلوم و ساختهای اسنادی در بسامد بالا مشاهده کرد. در بررسی نامهها با بافتهای مختلف مشخص شد نامههایی که دارای بافت سیاسی یا خطاب به بزرگاناند، نثر فنیتری دارند؛ بنابراین صناعات ادبی مانند تشبیهات بلیغ با طرفین عقلی در نامههای سیاسی با ۳۵ درصد و در نامههای بزرگان با ۳۹ درصد؛ کنایات غیرایما در نامههای سیاسی ۴۲ درصد و در نامههای بزرگان با ۴۱ درصد؛ استعاره و تشخیص در نامههای سیاسی ۴۷ درصد و در نامههای بزرگان با ۳۲درصد به چشم میخورند. همچنین این بسامد از کاربرد صناعات بلاغی در هماهنگی با کاربرد جملات مرکب و ساختهای معلوم و وجه اخباری قرار گرفته است. بهطورکلی در همۀ نامهها بسامد بالای افعال معلوم، وجه اخباری و افعال اسنادی بیانگر قاطعیت کلام گوینده است. همچنین در نامههای بزرگان و نامههای سیاسی برخلاف نامههای شخصی بسامد جملات مرکب بالاست و بهعبارتی اکثر جملات این نوع متون دارای معانی ضمنی مانند توبیخ، تنبیه، تحقیر، تعظیم و بزرگداشت هستند، درحالیکه در نامههای شخصی به سبب رابطۀ صمیمی میان مخاطب و نویسنده میزان کاربرد جملات ساده و بدون معانی ضمنی بسامد بسیار بالایی دارد.
در نهایت باید اشاره کرد که با توجه به روحیات سنتی حاکمان قاجار نویسنده نمیتوانسته بدون در نظر گرفتن نسبش به این خاندان از رویکردهای غلط و اقدامات زیانبار شاهان انتقاد کند، بنابراین با استفاده از صناعات بلاغی و زبانی در معانی ضمنی و تلویحی در لایههای پنهان متن دست به انتقاد زده است. به عبارتی فرهادمیرزا با بهکاربردن جملات اخباری و معلوم همراه با معانی ضمنی با بار معنایی مثبت همواره ارادت و وفاداری خود به سلطنت شاه را یادآور میشود. از طرفی کاربرد معانی ثانویۀ جملات پرسشی بیانگر گلایه و انتقاد او از برخی مسائل اجتماعی مانند مصرف مواد در ولایتی یا کمبود بودجه برای ادارۀ شهری است. کاربرد بالای صناعات ادبی مانند تشبیه، استعاره و کنایه سبب تأثیرگذاری سخن او در مقام حکمران و ادیب بر مخاطبان شده است. همچنین نویسنده با کاربرد بالای وجه اخباری و کاربرد اندک وجه امری و التزامی در کنار جملات معلوم و اسنادی بر جایگاه قدرت بسیار و قاطعیت بالای سخن خود تأکید میکند.