نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان ، ایران.
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان ، ایران.
چکیده
از نظر ساختارگرایان شخصیت نه تنها یکی از عناصر تشکیلدهندۀ ساختار روایت، بلکه پر دامنهتر از آن است. شخصیت در داستان نقشی را به عهده دارد که باید آن را ایفا کند. از این رو شخصیت به مقولههایی چون نقش و کارکرد پیوند میخورد؛ اینجاست که در تعریفی جدید، شخصیت را میتوان نه تنها به عنوان یک شیء بلکه به عنوان یک مشارکتکننده معرفی کرد. بدین منظور شخصیت با عنوانی جدید شامل کنشگرانی میشود که روند شکلگیری روایت را طراحی میکنند. معتقدان به این نظریه، شخصیت را کنشگر مینامند و رابطۀ کنشگراصلی با دیگر کنشگران که منجر به ایجاد رویداد میشود را در شکلگیری روایت تحلیل میکنند. بر این اساس ساختار زبان روایت بر پایه بررسی دقیق رویدادها و حوادث آن امکانپذیر میگردد.
این مقاله با الگو پذیری از نظریه فردینان دوسوسور در شکلگیری توانایی بالقوه و کنش بالفعل زبان؛ به تحلیل روایت شناسی پراپ و تبیین الگوی کنشگرای گرماس در سیر روایت می پردازد.
نتایج این تحقیق نشان میدهد رویداد در داستان معادل گفتار در زبان است؛ از این رو دو مجموعه را در کنار یکدیگر خواهیم داشت که از طریق تقابلهای زبانی به یک زبان دو ساختی دست مییابیم که یک ساخت آن ژرف ساخت و دیگری روساخت است. با این استدلال از طریق روساخت یک داستان که چیزی جز پیگیری رویدادها و حوادث آن نیست به ژرف ساختی دست مییابیم که الگوی کنش و کنشگرایی است که گرماس به آن میپردازد؛ کنشگرانی در محوری سهگانه با عناوینی چون فرستنده/گیرنده،هدف/موضوع و یاریگر/بازدارنده که با یکدیگر در ارتباط هستند.
کلیدواژهها