نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه آموزش و پرورش، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

10.22054/jrll.2025.87728.1190

چکیده

این پژوهش بر اساس تحلیلی زبانی معنایی با توجه به اهمیت نهاد مدرسه در ادبیات کودک و نوجوان و نقش آن در بازتولید یا به چالش کشیدن ساختارهای اجتماعی قدرت صورت گرفته است. هدف مطالعه، تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی جایگاه مدرسه در داستان آن خمره اثر هوشنگ مرادی کرمانی بر اساس الگوی سه‌سطحی نورمن فرکلاف بوده است. پارادایم پژوهش کیفی، رویکرد، توصیفی‌تفسیری و روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها تحلیل گفتمان انتقادی است. یافته‌ها در سطح توصیف نشان می‌دهد انتخاب‌های واژگانی، ساختارهای نحوی و استعاره‌های به‌کاررفته شدت محرومیت مدارس در مناطق روستایی را بازتاب می‌دهند و عناصر زبانی، جایگاه مدرسه در روستا و نقش همیاری جمعی در حل مسائل آموزشی را آشکار می‌‌کنند. در سطح تفسیر، روابط قدرت در قالب جایگاه‌های سوژی سیال معلم و دانش‌آموزان بازنمایی شده است؛ معلم میان اقتدار انضباطی، حمایتگری عاطفی و میانجی‌گری اجتماعی در نوسان است و دانش‌آموزان افزون بر جایگاه آموزشی، در قالب نقش‌های خدماتی، نظارتی، آیینی‌اجتماعی و نیز طنزپرداز و خیال‌پرداز ظاهر می‌شوند. اهالی روستا نیز از طیفی از جایگاه‌های سوژی گوناگون برخوردار هستند. در این اثر، بینامتنیت و بیناگفتمانیت با باورها، آیین‌ها و گفتمان‌های بومی قابل‌توجه است. در سطح تبیین، ایدئولوژی‌ عدالت آموزشی در مناطق روستایی، نسبت کم‌کاری دولت با تعاون و همبستگی اجتماعی روستایی، بازنمایی ایدئولوژی‌های جنسیتی، انضباطی و نیز پدیدۀ شرم و مقاومت در مدرسه، همراه با درهم‌آمیختگی طنز و مقاومت بحث شده است. پژوهش نشان می‌دهد. داستان مدرسه‌ای در بافت ادبیات کودک ایران معنایی متفاوت از این ژانر در ادبیات کودک غرب دارد؛ معنایی که بر بافت‌محور بودن تعاریف ژانرها صحه می‌گذارد.

کلیدواژه‌ها